شرح حدیث از مقام معظم رهبری مدظله العالی
و من کلام رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: اِدفَعُوا البَلاءَ بِادُّعاءِ.(الشافی، ص828)
یکی از خاصیت های دعا، دفع بلا است. البته دعا خواص متعددی دارد، بعضی هم از دفع بلا مهم تر است؛ رابطه قلبی بین ما و خدای متعال با دعا حاصل می شود. لذا ملاحظه می کنید که در کلمات ائمه علیهم السلام دعا جایگاه خاصی دارد. گاهی معارف دین را به وسیله دعا بیان می کردند. این دعاهای صحیفه سجادیه که شامل و حامل رقیق ترین، دقیق ترین و عمیق ترین معارف الهی و اسلامی است و انسان در کمتر حدیثی و بیانی از ائمه علیهم السلام این معارف را پیدا می کند. همین معارف را در زبان دعا بیان کردند. … لذا، هم به خاطر ارتباط با خدا- که اصل قضیه این است-، هم به خاطر معارفی که در دعا هست و هم به خاطر دفع بلا، دعا کنید و از خدای متعال بخواهید که خدای متعال بلاها را دفع کند و خدای متعال با دعا بلا را دفع می کند. … حتی اجل را عقب می اندازد. بنابراین همیشه دعا کنید، به خصوص در مواقعی که وعده استجابت داده شده، مثل بعضی از ایام یا لیالی متبرک، یا مثل نیمه های شب و سحر؛ که وقت مناجات و خلوت با خداست، یا هر وقتی که حالی پیدا کردید، همان لحظه از فرصت استفاده کنید(و خواسته تان را از خدا بخواهید) که این دعا مستجاب خواهد شد.
1391/11/24
موضوعات: "سایر" یا "احساس انتظار" یا "قرآن مجید" یا "تفسیر المیزان" یا "امام (ره) و مقام معظم رهبری" یا "احادیث" یا "مناسبتها" یا "فرزانگان" یا "پلاک" یا "جور واجور" یا "30 یا 30" یا "مشاوره" یا "تکنیکهای موفقیت" یا "ازدواج" یا "همسران و تفاهم خانواده" یا "جوانان و نوجوانان" یا "دعا" یا "ادعیه و زیارات" یا "گالری تصاویر" یا "کتاب" یا "نهج البلاغه" یا "خطبه ها" یا "نامه ها" یا "حکمت ها" یا "زیبایی های اخلاق حجت الاسلام حبیب الله فرحزاد" یا "گردشگری" یا "كمپين" یا "طوفان جاهلیت" یا "نجم ثاقب" یا "شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السلام)" یا "رهروان بانوي كرامت" یا "خانواده آسمانی" یا "موضوع انقلاب اسلامی" یا "خاطرات" یا "دانلود" یا "دانلودصوتی" یا "دانلود متن"
بیان دیدگاه ها و بررسی دیدگاه اسلام درباره رابطه دختر و پسر
در مورد رابطه دختر و پسر، سه دیدگاه وجود دارد؛ عده ای معتقد به منع هر گونه ارتباط میان دختر و پسرند. آنان بر این باورند که دختر و پسر همانند آتش و پنبه اند و باید از هم دور نگه داشته شوند. بر این اساس، به دختر از ترس این که مبادا گرفتار چنین روابطی شود، اجازه هیچ فعالیت اجتماعی و حضور در اجتماع داده نمی شود. در مقابل، برخی معتقد به برقراری روابط آزاد و نامحدود میان دختر و پسرند و آن را نشانه تمدن و تجدد می دانند. اینان باور دارند که انسان اگر در مواردی با جلوگیری و محدودیت مواجه شود، کنجکاوتر و حریص تر می شود. از این رو، بهتر است که ارتباط دو جنس مخالف با هم، بدون مرز باشد.
دیدگاه سوم راه میانه ای را در پیش گرفته است. این دیدگاه که همان دیدگاه اسلام است، به میانه روی در این زمینه سفارش می کند؛ چرا که آزاد گذاشتن دختر و پسر در برقراری هر گونه رابطه، از نظر عرف و عقل پذیرفته نیست و پیامدهای منفی به دنبال خواهد داشت. همچنین نگاه تنگ نظرانه و ایجاد مرزهای بسیار محدود و قطع هر گونه رابطه بین این دو جنس نیز امکان پذیر نیست؛ زیرا در جامعه ای که به طور طبیعی نیمی از آن را مردان و نیم دیگر را زنان تشکیل می دهند، چاره ای جز ارتباط دو جنس با یکدیگر نیست و قابل تقسیم به جامعه مردان و جامعه زنان نخواهد بود. بنابراین، معیار و میزان، ارتباط درست و سالم با حفظ همه حریم هاست.
قرآن کریم در روابط زن و مرد از کلمه«معروف» استفاده می کند به فرموده علامه طباطبایی در المیزان:
معروف به معنای هر عملی است که افکار عمومی آن را عملی شناخته شده بداند و با آن مأنوس باشد و با ذائقه ای که اهل هر اجتماع از هر نوع زندگی اجتماعی خود به دست می آورد، سازگار باشد. این واژه متضمن هدایت عقلی، حکم شرعی، فضیلت اخلاقی و هم سنت های ادبی و انسانی است و چون اسلام، شریعت خود را بر اساس فطرت و خلقت بنا کرده است، معروف، همان چیزی است که مردم آن را معروف بدانند، البته مردمی که از راه فطرت و از مقتضای نظام خلقت منحرف نگردیده باشند.
بر اساس این تعریف، باید معیار روابط زن و مرد یا دختر و پسر را روشی دانست که جامعه با در نظر گرفتن راهنمایی عقل و شرع و فطرت می پسندد. بنابراین، ممکن است رابطه ای در شرایطی پسندیده و در شرایطی دیگر ناپسند باشد یا برای عده ای پسندیده و برای عده ای دیگر ناپسند باشد. مثلاً در عرف متشرعه، اگر رابطه دو جنس مخالف، در زمینه علمی، سیاسی، اجتماعی، دینی و یا تصمیم گیری برای ازدواج باشد، پسندیده است، ولی اگر در مورد مسائل شهوانی و جنسی گفت و گو شود، نگاه ها معنادار و حرکات مهیج باشد، این ارتباط پسندیده نیست. همچنین به چگونگی برقراری این ارتباط نیز باید توجه کرد؛ ممکن است این ارتباط در محیط دانشگاه و به صورت بحث علمی بین دو جنس مخالف باشد که این ارتباط از نظر شرع مقدس، با رعایت موازین شرعی و عرفی، بلامانع است، ولی اگر همین بحث علمی یا حتی دینی و قرآنی، به گونه ای باشد که ارتباط بین دو جنس برای هر یک از آن ها مهیج باشد، از نظر عقل و شرع چنین ارتباطی ناپسند است.
ارتباط بین زن و مرد، با توجه به گروه سنی نیز متفاوت است؛ اسلام برای روابط زن و مرد نامحرم و پوشش زن در برابر نامحرم و پرهیز از شوخی و اختلاط با نامحرم، دستورهای محکم و قابل توجهی دارد. ویژگی جالب احکام اسلام این است که در تمام کارها به مسلمان ها ملاک و معیار می دهد تا بر اساس آن حرکت کنند، درستی یا نادرستی کار خود را تشخیص دهند. بر اساس این معیارها اگر رابطه با جنس مخالف مبتنی بر کامجویی باشد- چه در نگاه و گفت و گو، چه با حرکات مهیج یا پوشش نامناسب و یا نمایاندن زیبایی های بدن و زیورآلات- حرام و از نظر شرع مقدس ممنوع است. با توجه به این معیار، در صورتی که هدف از ارتباط با جنس مخالف، دوستی و کالای مورد عرضه، عشق، محبت و صمیمیت باشد، این رابطه از حدود شرعی خارج شده و جامعه دینی چنین روابطی را نمی پسندد.
برداشتی از رفتار معقول دو جنس مخالف در قرآن
نمونه بسیار زیبا از روش ارتباط سالم و پسندیده میان دختر و پسر، داستانی است که قرآن کریم از ارتباط حضرت موسی علیه السلام با دختران شعیب علیه السلام بیان می کند. در این داستان، دختران شعیب علیه السلام به دلیل کهولت سن پدر، ناچار به بردن گوسفندان برای چرایند. هنگام آب دادن به گوسفندان، به دلیل بودن چوپان های مرد در کنار چاه مدین، منتظر می ماندند تا چوپان ها از آن جا دور شوند، سپس آن ها گوسفندان خود را آب دهند. حضرت موسی علیه السلام که پسر جوانی است به سوی دختران شعیب می رود و با رعایت ادب و عفاف، با آن ها گفت و گو کرده و علت ایستادن آن ها در آن جا را جویا می شود. آن ها نیز، با رعایت عفت و پاکی، پاسخ او را به درستی، می دهند. سپس حضرت موسی علیه السلام به یاری آن ها می شتابد.
در این آیات، ارتباط و گفت و گوی دختر و پسر جوانی، مطرح می شود و به زیبایی، رعایت آداب اخلاقی و موازین ارزشی نیز بیان می گردد؛ هم موسی علیه السلام هنگام ارتباط با دختران شعیب از زیاده گویی و بیهوده گویی می پرهیزد و انجام کار را بهانه ای برای نزدیکی به آن ها و سوءاستفاده اخلاقی نمی کند و هم دختران شعیب در گفت و گو با موسی علیه السلام از زیاده گویی می پرهیزند و به کمترین کلمات بسنده می کنند. آن ها پس از تمام شدن کارشان، به بهانه تشکر و سپاس، با مرد جوان گرم سخن نمی شوند و هنگام راه رفتن حیا و پاکدامنی خود را در برابر نامحرم حفظ می کنند تا او طمع خام در سر نپروراند.
این نمونه زیبای قرآنی نشان می دهد که ملاک اصلی در شکل گیری روابط معقول میان زن و مرد نامحرم، حیاست که در سلامت فرد و جامعه نقش بزرگی دارد.
فصلنامه تخصصی طهورا/شماره پنجم
عنایت ویژه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نسبت به مردم
در کتاب شریف مفاتیح الجنان چند دعا از امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل شده است. در یکی از این دعاها امام عجل الله تعالی فرجه الشریف ابتدا برای سلامتی تک تک اعضای بدن؛ مانند قلب، زبان، گوش، چشم و دست و سپس برای تک تک اقشار جامعه(اهل علم، پیران، جوانان، زنان، دانش آموزان، فقرا، اسیران، حاکمان، سربازان، زندانیان، و…) دعا می کنند. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای هر عضو از اعضای انسان و برای هر قشر از اقشار جامعه، دعای مخصوص می کند.«… و تفضل علی علمائنا بالزهد و النصیحه، و علی المتعلمین بالجهد و الرغبه… و علی الشباب بالانابه و التوبه، … و علی النساء بالحیاء و العفه و…» وقتی درباره فرازهای این دعای این دعای مبارک دقت می کنیم، می توانیم حداقل این چند درس را بگیریم: اولاً امام عجل الله تعالی فرجه الشریف اصل دعا را به ما می آموزد و بعد شیوه دعا کردن را، و تقدم اهل علم بر دیگر اقشار جامعه را.
بیان اولویت های انسان و جامعه
قطعاً هر یک از فرازهای این دعای مبارک، مجال و مقالی بیش از این برای تفصیل می طلبد، به همین خاطر از پرداختن به همه آن ها صرف نظر می کنیم، آن چه در این نوشته مورد توجه است این است که امام عجل الله تعالی فرجه الشریف، علاوه بر نکات پیش گفته، درس بسیار مهم تری را نیز به ما می دهد. امام عجل الله تعالی فرجه الشریف با دعایی که برای هر عضو از اعضای انسان و هر قشر از اقشار جامعه می کنند، در واقع اولویت های رفتاری آن ها را بیان و برای تأمین آن دست به دعا بر می دارند. به عبارت واضح تر، امام عجل الله تعالی فرجه الشریف به ما می فهمانند که اولویت اول مثلاً برای یک عالم دینی، ساده و بی آلایش زیستن؛ برای یک جوان، با خدا ارتباط داشتن؛ برای یک زن، پاکدامنی؛ برای یک فقیر، قناعت و صبر؛ برای یک سرباز، پیروزی بر دشمن؛ و… است. و در فرازی که برای عالمان دعا می کنند می خواهند به همه کسانی که دنبال علم اند، بفهمانند که مهم ترین عامل موفقیت یک دانش آموز، دانش پژوه یا محصل، تلاش و پشت کار خود او است، کوشش شبانه روزی خود فرد است که او را به هدف رهنمون می گردد، چنان چه خود شخص تلاش و کوشش لازم را صورت ندهد، علم و دانش لازم نیز به دست نخواهد آمد. و در یک کلمه دعای امام عجل الله تعالی فرجه الشریف برای اهل علم«تحصیل بی تعطیل» است. تحصیلی که با تعطیلات عمومی و خصوصی میانه نداشته و همواره و همیشه ادامه داشته باشد«… و علی المتعلمین بالجهد و الرغبه،…».
یک نمونه تاریخی
حضرت علامه حسن زاده آملی، در خاطرات خود از استادش مرحوم علامه شعرانی نوشته است:«خدمت ایشان(علامه شعرانی) که بودم در سال تعطیلی نداشتیم. بنده یادم نمی رود که سال بر ما گذشت و دو روز تعطیل کردیم. یکی روز عاشورا، یکی هم روز شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و بقیه روزها را درس خواندیم. ایشان خودشان شایق بودند.» علامه حسن زاده از این استاد عزیزش خاطرات شیرینی نقل می کند از جمله می گوید:«یک زمستان که برف سنگینی آمده بود، از حجره بیرون آمدم برف را نگاه کردم و مردد بودم که به کلاس درس بروم یا نروم. اگر نمی رفتم، دلیل بر تنبلی من و عدم عشق و شوق من بود؛ به هر حال تصمیم گرفتم بروم، در خانه ایشان در سه راه سیروس، خواستم درب را بزنم، با آن برف سنگینی که آمده بود خجالت کشیدم. مدتی ایستادم که کسی بیرون بیاید، اما کسی نیامد. دیدم وقت درس هم می گذرد، در هر صورت درب را زدم، آقازاده ایشان در را باز کردند. وارد شدم و رفتم دیدم ایشان مشغول نوشتن هستند. با انفعال وارد شدم، سلام کردم و به محض نشستن عذرخواهی کردم، گفتم: آقا در این برف مزاحم شدم، می خواستم نیایم. گفتند چرا؟ گفتم: در این برف نمی خواستم مزاحم بشوم. گفتند: مگر شما که از مدرسه مروی تا اینجا آمدید گداها در راه ننشسته بودند و گدایی نمی کردند؟ گفتم: چرا. گفتند: امروز آن ها بودند یا نبودند؟ گفتم: چرا بودند، امروز که روز کسب و کار آنهاست. ایشان گفتند: خوب آن ها که تعطیل نکردند، ما چرا تعطیل کنیم؟»
خاطراتی از دفاع مقدس *هنوز خودم ندیدم!!*
شهید زین الدین
یکی از همرزمان شهید زین الدین
نزدیک عملیات بود. تازه دختردار شده بود. یک روز دیدم سرِ پاکت از جیبش زده بیون. گفتم: چیه؟ گفت:«عکس دخترمه». گفتم: نگاهش کردی؟ گفت:«الآن موقع عملیاته. می ترسم مِهر پدری و فرزندی کار دستم بده. باشه بعد».
خاطراتی از دفاع مقدس *از ازدواج او یک ماه گذشته بود!*
شهید سید احمد موسوی
خدا می داند ما شاهد کربلای دیگری بودیم(در عملیات خیبر). آن زمان اگر فرات و دجله از خون یاران حسین علیه السلام گلگون بود و ماه و ستارگان بر پیکر پاک شهدا می درخشیدند، آن روز هم بار دیگر بچه های ایرانی، کربلا را زنده کردند. فرماندهان وقتی منطقه را ترک می کردند، اشک خون از چشم هایشان جاری بود. با صدای بلند گریه می کردند و می گفتند: برمی گردیم و انتقام شما را می گیریم.
در میان اجساد شهدا، چشم من به جسد سید احمد موسوی افتاد. جوانی که چند لحظه قبل، وقتی از او پرسیدم تانک های دشمن از سه راهی عقب نشسته اند یا نه، گفت: می روم تا معلوم کنم.
پیکر بی جان او را آغشته به خون، کنار خودمان می دیدم. از ازداج او یک ماه بیشتر نگذشته بود.
سیره ی شهدای دفاع مقس8
تربیت دینی کودکان از طریق خواندن شعرها و متون آهنگین و شاد
از آن جایی که شعر از صدای کلمات، ترکیبی موزون می سازد، کودکان از گوش دادن به آن لذت می برند. شعرخوانی در کلاس، اغلب باعث علاقه مندی کودکان به صدای کلمات می شود. کودکان را باید به بازی با کلمات تشویق کرد و اشعار را با صدای بلند خواند تا قافیه و وزن آن واضح تر باشند.
روش تربیتی عادت
عادت، یکی از روش های تربیتی است که از آغازین روزهای توجه به ضرورت تربیت کودک، به عنوان شناخته شده ترین و علمی ترین روش، مورد استفاده همه اقوام و ملل بوده و برخی معتقدند شاکله اصلی رفتار انسان را تشکیل می دهد. ابن مسکویه می گوید: عادت حالتی است در روان انسان که او را به انجام عمل بدون نیاز به اندیشه و تأمل سوق می دهد.
ویلیام جیمز روان شناس معروف آمریکایی، بر این باور است که 99درصد از آن چه می کنیم عادت است. امام علی علیه السلام نیز می فرماید: عادت طبیعت ثانوی آدمی است.
تربیت دینی با استفاده از مراسم دینی
بخشی از عوامل تثبیت و تنفیذ نگرش دینی در کودک، مربوط به اموری است که به چشم و گوش خوش آید و برنامه های مربوط به مراسم دینی، آوای قرآن، سروده های اسلامی در این زمینه بسیار مؤثر هستند. با این حساب ما باید به مراسم مذهبی ارج بنهیم و ببینیم در خانه و مدرسه و اجتماع برای برگزاری مراسم نماز، قرائت قرآن، اعیاد مذهبی و عزاداری ها چه برنامه هایی داریم.
مراسم مذهبی را گیرا و جذاب کنید، آن چنان که آدمی رغبت کند در آن حضور یابد و در برنامه شرکت کند، یا ساعاتی در آن محل بنشیند و قرار گیرد. مثلاً محل برگزاری نماز را زیبا کنید؛ حتی می ارزد که محل نماز را معطر کنید. محل وضو، جای نماز، نمازخانه و اطراف آن را تمیز کنید، آن محل را از نظر گرما و سرما در تابستان و زمستان متعادل کنید تا کودکان در آن جا رنج و زحمت نبرند یا در پی آن نباشند که زودتر از مراسم بگریزند. در کل فراموش نکنید که ظاهر و آرایش ظاهر در باطن مؤثر است و بر عکس.
همچنین یکی از عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه های اخلاقی و رشد و پویایی دانش آموزان امر نورانی برپایی نماز در مدارس است. آمار و تحقیقات نشان می دهد مدارسی که در زمینه بالا بردن انگیزه های برگزاری نماز جماعت در دانش آموزان موفق بوده اند، زمینه های علاقه مندی و تحقق تربیت دینی را در دانش آموزان افزایش داده اند.
تربیت دینی با استفاده از مساجد
اولین جایگاهی که به منظور عبادت خدای یکتا و تجمع مسلمین ایجاد شد، مسجد بود. از صدر اسلام تاکنون مساجد در تعلیم و تربیت، رفع گرفتاری ها و سایر امور مربوط به مسلمین نقش برجسته و مفید داشته است. حضور در مساجد و شرکت در نماز جماعت، به کودکان و نوجوانان، توکل به خدا و اعتماد به نفس می دهد و از آنان افرادی مقیّد به نظم و ترتیب، اطاعت از پیشوا، و مطیع در امور اجتماع می سازد. دعاهایی که بعد از نماز خوانده می شود، اثرات مفیدی بر کودکان و نوجوانان دارد. علاوه بر برگزاری نماز و دعا، در حاشیه مساجد تشکیلات و کارهای مفید و عام المنفعه ای از قیبل: صندوق های قرض الحسنه، رسیدگی به امور ایتام و مستمندان، ایجاد کتابخانه، نمایش فیلم، اردوهای تربیتی- مذهبی و… برگزار می شود که هر یک به نوبه خود اثرات مفیدی در تربیت دینی و اجتماعی کودکان و نوجوانان دارد.
روش تجربه زندگی
این رویکرد بر برخورداری از روحیه مذهبی در انجام تکالیف و وظایف مطلوب در زندگی تأکید دارد. تحقیقات نشان می دهد که نتایج این روش به مراتب در مقایسه با روش های دیگر مطلوب تر و در بالا بردن رغبت و انگیزه دینداری در کودکان و نوجوانان نویدبخش تر است. هدف اصلی در این روش، کمک به کودکان در نیل به رشد اخلاقی و معنوی در کلیه روابط خویش در زندگی است.
این روش شامل رابطه فرد با خدا، با جهان، با انسان های دیگر و با خود است. در این روش، مربیان و معلمان کارآزموده، با برنامه های متنوع و چالش برانگیز فعالیت هایی انجام می دهند که از طریق آن ها کودکان و نوجوانان بتوانند عقاید خود را درباره دین پرورش دهند. در همه ی این فعالیت ها، کانون توجه و علاقه تاریخچه حیات و جهان و بحث درباره اصل و تکامل زندگی است.
این روش با تأکید بر رشد اخلاقی و معنوی و درک و یادگیری مفاهیم دینی از طریق تجارب ویژه با کشفیات جدیدتر درباره تکامل آرمان های کودکان هماهنگی دارد. یافته های تحقیقاتی نشان می دهد که رویکرد آموزش دینی از طریق فعالیت ها و عملکردهای فرد دارای این فایده است که رغبت و گرایش دینی را در کودکان بر می انگیزد و افزون بر آن احتمال حفظ و تداوم این رغبت و عمل به دستورات دینی در کلیه فرآیند رشد و بزرگسالی را به همراه دارد.
روش تربیتی عفو
بر اساس طبیعت انسانی، هر شخصی ممکن است در یکی از مقاطع زندگی خودش مرتکب کار خلاف یا خطایی شود. به محض این که اولین خطا از کودک صادر شد مربی نباید فوراً در صدد مجازات او برآید، بلکه شاید در بسیاری از موارد، حتی پس از ظهور خطا از متربی، اگر او را ببخشد، این بخشش سنجیده و حساب شده، ممکن است کودک را به سوی ارزش های اسلامی جذب کند. در قرآن به این شیوه تربیتی توجه زیادی شده است. در سوره شوری، قرآن کریم می فرماید:«هر رنج و مصیبتی که به شما می رسد نتیجه کار بد شماست.» نکته تربیتی بسیار جالب دیگر درباره عفو آن که عفو را هنگام قدرت، بهترین نوع عفو می دانند.
ماهنامه شمیم یاس/شماره63
ای عبدالعظیم، دوستانم را سلام برسان و به آنان بگو که شیطان را بر خود مسلط نسازند، به راستی و امانتداری و سکوت و ترک جدال، آنان را امر نمای، به دیدار یکدیگر که موجب خشنودی من است، ایشان را توصیه کن، مباد که به هتک حرمت و پرده دری از یکدیگر مبادرت جویند، که سوگند یاد کرده ام، آن کس که چنین کند و دوستی از دوستانم را آزرده سازد، از خداوند بخواهم او را در دنیا به سخت ترین عذاب گرفتار سازد و در آخرت در زمره زیانکاران قرارش دهد.
ایشان را آگاه کن که خداوند نیکوکاران ایشان را می بخشد و از بدکارانشان در می گذرد، جز آن که به او شرک ورزیده، و یا دوستی از دوستان مرا آزار رسانیده و یا قصد سوئی نسبت به او در دل پنهان کرده باشد.
خداوند چنین کسی را نمی بخشد، و چون به کارش اصرار ورزد، روح و حقیقت ایمان از قلبش رخت بربندد و از ولایت من بیرون رود و از آن هیچ برخوردار نگردد. که از این به خدا پناه می جویم.
اهمیت یاد مرگ در کلام معصومین علیهم السلام
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «اَفضَلُ العِبادَهِ ذِکرُ المَوتِ وَ اَفضَلُ التَّفَکُّرِ ذِکرُ المَوتِ؛ برترین عبادت یاد مرگ است و برترین تفکّر یاد مرگ است.»
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: قیلَ یا رسولَ الله هَل یُحشَرُ مَعَ الشُّهَداءِ اَحَدٌ. قالَ نَعَم مَن یَذکُرُ المَوتَ بَینَ الیَومِ وَ اللَّیلَهِ عِشرِینَ مَرَّهً؛ به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عرض کردند: آیا کسی با شهدا محشور خواهد شد؟ فرمود: بلی، کسی که در شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد کند.
قال علیٌ علیه السلام: ما اَنزَلَ المَوتَ حَقَّ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَداً مِن اَجَلِهِ؛ کسی که فردا را از زندگی خود بشمارد، حق مرگ را چنان که در خور آن است رعایت نکرده است.
در مورد حالات امام حسن مجتبی علیه السلام نقل شده است که:«اِذا ذَکَرَ المَوتَ بَکَی وَ اِذا ذَکَرَ القَبرَ بَکَی وَ اِذا ذَکَرَ البَعثَ وَ النُّشُورَ بَکَی وَ اِذا ذَکَرَ المَمَرَّ عَلَی الصِّراطِ بَکَی وَ اِذا ذَکَرَ العَرضَ عَلَی اللهِ ذِکرُهُ شَهَقَ شَهقَهً یُغشَی عَلَیهِ مِنها؛ وقتی یاد مرگ می کرد، می گریست. و چون یاد قبر می کرد، می گریست. و چون از{قیامت و} بعث و نشور یاد می کرد، می گریست. و چون متذکّر عبور از صراط می شد، می گریست. و هر گاه به یاد توقف در پیشگاه خدای تعالی{در محشر} می افتاد، فریادی می زد و بی هوش{روی زمین} می افتاد.»
نخستین ترجمه قرآن کریم به فارسی
نخستین ترجمه قرآن کریم به فارسی به همت و کوشش سلمان فارسی(روزبه) انجام گرفت؛ مردی از ایران که نزد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به مقام و منزلتی می رسد که آن حضرت درباره اش می فرماید: سلمان منا اهل البیت: سلمان از ما اهل بیت است.
وی از رامهرمز(یکی از شهرهای جنوب ایران) به مدینه شتافت و به پیامبر ایمان آورد و مشاوری امین در کنار رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و مبارزی عدالت خواه در کنار امیرالمؤمنین علیه السلام بود. وی عبارت بسم الله الرحمن الرحیم و همچنین سوره حمد را ترجمه نمود و از طرف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مورد تأیید قرار گرفت. سزاوار یادآوری است که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت علی علیه السلام به زبان فارسی آشنا بوده اند.
پیام نخست قرآن با نام خدا آغاز می شود و با نام مردم(ناس) پایان می یابد. به قلم و نوشته سوگند یاد می کند و نخستین پیامش خواندن است و مباهات پروردگار نازل کننده اش نیز به تعلیم است؛ تعلیم انسان با قلم در یک جامعه بدوی و قبایلی که کتاب و قلم و تعلیم مطرح نبوده و نه شمشیر(خشونت) و شراب(بی خیالی) و شهوت چیزی نمی شناخته است.
مرحوم آیت الله آخوند ملا علی همدانی فرمود: روزی پیرمردی جهت حساب خمس پیش من آمد. متوجه شدم از آن پیرمرد بوی عطر عجیبی به مشامم می رسد. از او پرسیدم: شما از چه عطری استفاده می کنی؟ گفت: این بوی خوش حکایتی دارد. تاکنون برای کسی تعریف نکرده ام، اما برای شما تعریف می کنم. شبی در خواب، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را زیارت کردم، در حالی که آن حضرت نشسته بودند و تعدادی اطراف ایشان حضور داشتند، من هم در آن مجلس بودم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کدام یک از شما بر من زیاد صلوات می فرستد؟ می خواستم بگویم: من، اما ساکت شدم. بار دوم و سوم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سؤال را تکرار کردند، کسی جواب نداد. آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بلند شد و به من فرمود: شما بر من زیاد صلوات می فرستی، پس لبان مرا بوسید، از آن وقت این بوی عطر، از من استشمام می شود و مردم خیال می کنند، من عطر می زنم.
فضائل و آثار صلوات/ص116