چگونه بعضی ها بعد از عمری گناه،عاقبت بخیر میشوند؟
*استاد فاطمی نیا:
گاهي وقتها يك نقطه روشن در ضمیر انسان، در يك مواقع خاصي از انسان دستگيري ميكند.
بعضيها كه عاقبت به خير ميشوند، مربوط به همان نقطه روشن در وجودشان ميباشد.
*حدود سي سال قبل، در تهران شخصي بود كه در همه جا مشهور به فسق و فجور بوده است.
يك مرتبه ميبينند اين شخص، از عباد و زهاد شده است!
*علت اين كه آن شخص فاسق عاقبت به خير شد اين بود كه:
*شب عروسيش، رفت توي اتاق عروس،ديد عروس دارد گريه ميكند.
ميفهمد كه اين گريه، گريه معمولي نيست، خيلي جدي است! علت گريه را ميپرسد، عروس ميگويد: من به پسرعمويم علاقمند بودم؛ مرا به او ندادند؛ الان هم حرفي ندارم كه با تو زندگي كنم اما اين را بدان كه عمري را در ناراحتي خواهم بود!
*اين شخص بلافاصله از منزل ميرود و عالم محل را با دو نفر شاهد مي آورد و ميگويد: من وكالت دادم كه طلاق اين دختر را بخوانيد.
*طلاق را ميخوانند. بعد ميفرستند دنبال پسرعموي دختر و ميگويد: عقد اينها را هم بخوانيد.
جوان را ميآورند و عقد آنها را ميخوانند!
**وقتي كه او چنين جوانمردي و فداكاري را ميكند، پسرعموي دختر رو ميكند به او ميگويد: خدا تو را عاقبت به خير كند!
**همين كه آن شخص (كه معروف به فسق و فجور بوده و اين گذشت بسیاربزرگ را انجام ميدهد) پايش را از اتاق ميگذارد بيرون، متحول ميشود، حالش تغيير ميكند و در مسير سعادت قرار ميگيرد.
منبع:کتاب نکته ها از گفته ها