وجود مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
إنَّ لِأحَدِکُم ثَلاثَهُ أخِلّاءِ: مِنهُم مَن یُمَتِّعُهُ بِما سَأَلَهُ فَذلِکَ مالُهُ، وَ مِنهُم خَلیلٌ یَنطَلِقُ مَعَهُ حَتّی یَلِجُ القَبرَ وَ لا یُعطیهِ شَیئاً وَ لا یَصحَبُهُ بَعدَ ذلِکَ فَاولئِکَ قَریبُهُ، وَ مِنهُم خَلیلٌ یَقولُ: وَ اللهِ اَنَا ذاهِبٌ مَعَکَ حَیثُ ذَهَبتَ وَ لَستُ مُفارِقَکَ! فَذلِکَ عَمَلُهُ اِن کانَ خَیراً وَ اِن کانَ شَرّاً؛ برای هر یک از شما سه دوست است: یکی از آنان دوستی است که انسان را بهره مند می کند به آنچه از آن درخواست می کند و آن«مال» اوست، دیگر دوستی است که با او می باشد تا اینکه انسان وارد قبر شود؛ ولی او را بعد از این همراهی نمی کند و آن«نزدیکان» اوست و سوم دوستی است که به او می گوید: سوگند به خداوند هر جا بروی با تو هستم و از تو جدا نمی شوم و آن«عمل نیک یا بد» اوست.
در حدیثی از حضرت امیرالمؤنین علی علیه السلام نقل شده که فرمودند:
اّنَّ لِلمَرءِ المُسلِمِ ثَلاثَهَ أخِلّاءٍ: فَخَلیلٌ یُقولُ لَهُ: اَنَا مَعَکَ حَیّاً وَ مَیِّتاً وَ هُوَ عَمَلُهُ، وَ خَلیلٌ یَقولُ لَهُ: اَنَا مَعَکَ حَتّی تَموتُ وَ هُوَ مالُهُ، وَ خَلیلٌ یَقولُ لَهُ: اَنَا مَعَکَ الی بابِ قَیرِکَ ثُمَّ اُخَلّیکَ وَ هُوَ وَلَدُهُ؛ برای مسلمان سه دوست است، پس دوستی به او می گوید: من در حال حیات و مرگ با تو هستم و آن«عمل» اوست، دوست دیگر می گوید: من تا هنگام مرگ با تو هستم و آن«مال» اوست، و دوست دیگر می گوید: من تا کنار قبر با تو هستم، سپس از تو جدا می شوم و آن«فرزند» اوست.
تجسم اعمال در دنیا، قبر و قیامت/محمدرضا کوهی
موضوع: "احادیث"
منشور عفت از منظر حضرت فاطمه سلام الله علیها
حضرت علی علیه السلام فرمود: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: بهترین چیز برای زن ها چیست؟ ما جواب ندادیم و پراکنده شدیم. من نزد فاطمه سلام الله علیها آمدم. سخن پیامبر را برای ایشان نقل کردم. فاطمه سلام الله علیها فرمود:«خَیرٌ لِلنِّساءِ أَن لا یَرَینَ الرِّجالَ وَ لا یَرَاهُنَّ الرِّجَال»؛ بهترین چیز برای زن ها این است که مردهای نامحرم را نبینند و مردها هم آن ها را نبینند.
حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برگشت و گفت: یا رسول الله شما از ما پرسیدید: چه چیز برای زن ها بهتر است؟ بهترین چیز برای زن ها این است که مردها را نبینند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: این سخن حکیمانه از کیست؟ عرض کردم: از فاطمه سلام الله علیها. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با خوشحالی فرمود:«فاطمه پاره تن من است.»
اهمیت و جایگاه تبلیغ
هشدار، یک امر غریزی در میان انسان ها و بسیاری از حیوانات است که وقتی احساس خطر می کنند، سایرین را با خبر کرده و هشدار می دهند. خداوند در قرآن به نمونه هایی از این هشدارها در بین حیوانات اشاره فرموده است، از جمله:
به هنگام عبور لشکر سلیمان، یکی از مورچه ها به سایر مورچگان هشدار می دهد که به لانه های خود برگردند. و هنگامی که هدهد از خورشید پرستی مردم منطقه ی سبأ مطلع شد، آن را به حضرت سلیمان علیه السلام خبر می دهد.
خداوند از همان ابتدای آفرینش، انسان های شایسته ای را برای ارشاد و هدایت انسان مأموریت داده است تا نسبت به خطراتی که در مسیر رسیدن به کمال و هدف اصلی آفرینش، انسان را تهدید می کند، او را هشدار دهند.
«و ان من اُمّه الّا خلا فیها نذیر؛ هیچ قومی بدون هشدار دهنده نبوده است.»
و در آیه ی دیگر می فرماید:
«فلو لا نفر من کلّ فرقه منهم طائفه لیتفقّهوا فی الدّین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلّهم یحذرون؛ پس چرا از هر گروهی از ایشان(مؤمنین) دسته ای کوچ نمی کنند تا در دین فقیه شوند و هنگامی که به سوی قوم خویش بازگشتند، آنان را بیم دهند تا شاید آنان(از گناه و طغیان) پرهیز کنند.»
پس باید از هر منطقه ای، افرادی برای شناخت اسلام به مراکز علمی بروند و پس از آموختن برگشته تا در همه مناطق عالم دینی به مقدار لازم وجود داشته باشد. بنابراین برای طلّاب حوزه ها، دو هجرت لازم است: یکی از شهرها به سوی حوزه ها، یکی از حوزه ها به سوی شهرها.
خداوند در خطابی دیگر به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
«انّا ارسلناک شاهداً و مبشّراً و نذیراً و داعیاً الی الله بإذنه و سراجاً منیراً؛ ما تو را به عنوان گواه و بشارت دهنده و انذار کننده فرستادیم. و تو را دعوت کننده به سوی الله به فرمان او قرار دادیم. و(تو را) چراغ روشنی بخش(برای جامعه و مردم قرار دادیم).»
و در زیارتنامه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می خوانیم:
«السلام علیک یا مبلّغاً عن الله؛ سلام بر تو ای مبلّغ خداوند!»
هدایت، به معنای به ثمر رسیدن همه نعمت های الهی است که با تلاش مبلّغ دین انجام می شود. و اگر او به وظایف خود عمل کند، مرتبه ای نیکو و والا را از آنِ خود نموده است، چرا که قرآن در این باره می فرماید:
«و مَن احسن قولاً ممّن دعا الی الله و عمل صالحاً؛ و گفتار چه کسی بهتر است از آن کس که دعوت به سوی خدا می کند و عمل صالح انجام می دهد.»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در آستانه ی سفر تبلیغی حضرت علی علیه السلام به یمن به او می فرماید:
«لان یَهدی الله علی یدیک رجلاً خیر لک مما طلعت علیه الشمس؛ اگر یک نفر به دست تو هدایت شود، از آن چه خورشید بر آن می تابد، بهتر است.»
لذا طلّاب محترم حوزه هابه این نکته باید توجه داشته باشند که اگر«طلب علم» یک ارزش است و «علم»، «درجه» و برتری است، مسئولیت نشر و تبلیغ و هدایت نیز ارزشمند و سنگین است. چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همواره پس از هر نماز دعا می کرد:
«اللّهمّ انّی أعوذ بک من علم لا ینفع؛ خداوندا! به تو پناه می برم از علمی که(به جامعه و امّت اسلامی) نفع نرساند.»
الإمام الصادق علیه السلام
مِن أحَبِّ الأعمالِ إلَی اللهِ تعالی زیارهُ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام
از محبوب ترین اعمال نزد خداوند متعال، زیارت قبر حسین علیه السلام است.
کامل الزیارات277
زیارت امام حسین علیه السلام با پای پیاده
امام صادق علیه السلام فرمودند:
من خرج من منزله یرید زیاره قبر الحسین بن علی علیه السلام ان کان ماشیا کتبت له بکل خطوه حسنه و محا عنه سیئه… .
هر کس به قصد زیارت امام حسین علیه السلام، پیاده از خانه اش خارج شود، خداوند در مقابل هر گام، برای او حسنه ای می نویسد و گناهی از او می زداید.
المزار، شیخ مفید، ص30
الإمام الصادق علیه السلام:
إنَّ اللهَ تَبارَکَ و تَعالی یَتَجَلّی لِزُوّارِ قَبرِ الحُسینِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ قَبلَ أهلِ عَرَفاتٍ، و یَقضِی حَوائجَهُم و یَغفِرُ ذُنُوبَهُم و یُشَفِّعُهُم فی مَسائِلِهِم، ثُمَّ یُثَنِّی بِأهلِ عَرَفاتٍ فَیَفعَلُ ذلِکَ بِهِم.
خدای تبارک و تعالی، پیش از جلوه بر اهل عرفات، بر زائران قبر حسین علیه السلام جلوه می کند و حاجاتشان را برمی آورد، و گناهانشان را می بخشاید و شفاعت ایشان را درباره ی درخواست هایشان{برای دیگران} می پذیرد، و سپس به اهل عرفات می پردازد و با آنان نیز همین می کند. (البحار100/37)
الإمام الکاظم علیه السلام:
أدنی ما یُثابُ بِهِ زائرُ أبی عَبدِاللهِ علیه السلام بِشَطِّ الفُراتِ إذا عَرَفَ حَقَّهُ و حُرمَتَهُ و وَلایَتَهُ: أن یُغفَرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ و ما تَأخَّرَ.
کمترین پاداشی که به زائر اباعبدالله{الحسین} علیه السلام در ساحل فرات داده می شود، به شرط آن که حق و حرمت و ولایت او را بشناسد، این است که گناهان پیشین و پسین او آمرزیده شود.( الکافی4/583)
اهمیت عفت کلام از منظر امام صادق علیه السلام
امام صادق علیه السلام دوستی داشت که همیشه همراه آن حضرت بود. روزی امام علیه السلام از بازار کفاش ها عبور می کرد. او مثل همیشه همراه آن حضرت بود. غلام او که از اهل سند بود، پشت سرِ او می آمد. ناگاه آن مرد به پشت سر خود نگاه کرد و غلام را ندید. سه مرتبه به عقب برگشت و او را ندید. بار چهارم که او را دید، گفت: زنازاده، کجا بودی؟ امام صادق علیه السلام دست خود را بلند کرد و به پیشانی خود زد و فرمود: سبحان الله، مادرش را به زنا متهم می کنی؟ من خیال می کردم تو پارسایی. اکنون می بینم که پارسایی نداری. او عرض کرد: قربانت گردم، مادرش زنی سندی و مشرک است. امام صادق علیه السلام فرمود: هر ملتی برای خود ازدواجی دارد و به وسیله ی آن از زنا جلوگیری می کند. از من دور شو!
راوی حدیث می گوید: دیگر او را ندیدم که همراه امام صادق علیه السلام باشد تا آن گاه که مرگ میان آن ها جدایی انداخت.
عفاف سرچشمه زیبایی/ عبدالکریم پاک نیا
از نصایح امام موسی کاظم علیه السلام به فرزند خویش
«وَ عَلَیکَ بِاجِدِّ … وَ إیّاکَ وَ الضَّجرَ و الکَسَلَ فَإنَّها یَمعَنانِکَ حَظَّکَ مِنَ الدُّنیا وَ الآخِرَهِ؛ ای فرزندم بر تو باد به کوشش و تلاش … و بر حذر باش از دلتنگی و کسالت و تنبلی، زیرا دلتنگی و تنبلی تو را از بهره بردن از دنیا و آخرت باز می دارد.»
منبع: گشایش روزی/ محمدعلی قاسمی/ص68
الإمام الکاظم علیه السلام
*إجتَهِدُوا فی أن یَکُونَ زَمانُکُم أربَعَ ساعاتٍ: ساعهٌ لِمُناجاهِ اللهِ، وَ ساعَهٌ لِأمرِ المَعاشِ، و ساعَهٌ لِمُعاشَرَهِ الإخوانِ و الثِّقاتِ الّذینَ یُعَرِّفونَکُم عُیُوبَکُم و یُخلِصونَ لَکُم فی الباطِنِ. و ساعَهٌ تَخلُونَ فِیها لِلَذّاتِکُم فی غَیرِ مُحَرَّمٍ، و بهذِهِ الساعهِ تَقدِرونَ عَلَی الثَّلاثِ ساعاتٍ.(تحف العقول409)
سعی کنید اوقات خود را به چهار بخش تقسیم نمایید: بخشی را برای راز و نیاز با خدا، بخشی را برای کار معاش، بخشی را برای معاشرت با برادران{دینی} و افراد مورد وثوق که عیب هایتان را به شما می شناسانند و باطناً با شما اخلاص دارند، و بخشی را برای پرداختن به لذّت های غیر حرام. با این بخش است که شما قادر به انجام دادن سه بخش دیگر می شوید.
*إجعَلُوا لِأنفُسِکُم حَظّاً مِنَ الدُّنیا بإعطائِها ما تَشتَهی مِنَ الحَلالِ و ما لا یَثلِمُ المُرُوَّهَ و ما لا سَرَفَ فیه. واستَعِینُوا بِذلِکَ عَلی اُمُورِ الدِّینِ، فإنَّهُ رُوِیَ:«لَیسَ مِنّا مَن تَرَکَ دُنیاهُ لِدینِهِ أو تَرَکَ دینَهُ لِدُنیاهُ.(تحف العقول410)
با برآوردن خواست های خود از حلال و تا حدی که به مروّت خدشه وارد نیاورد و اسراف هم در آن نباشد، بهره ای از دنیا برای خویشتن قرار دهید، و از آن در کارهای دین کمک بگیرید؛ زیرا روایت است که:«از ما نیست کسی که دنیایش را به خاطر دینش رها کند یا دینش را به خاطر دنیایش واگذارد.»
*مُشاوَرَهُ العاقِلِ النّاصِحِ یُمنٌ وَ بَرَکَهٌ و رُشدٌ و تَوفیقٌ مِنَ اللهِ. فإذا أشارَ عَلَیکَ العاقِلُ الناصِحُ فإیّاکَ و الخِلافَ؛ فإنّ فِی ذلِکَ العَطَبَ.
مشورت با خردمندِ خیرخواه، نیکبختی و برکت و هدایت و توفیقی از خداوند است؛ پس هر گاه خردمند خیرخواه تو را راهنمایی کرد مبادا سرپیچی کنی که موجب هلاکت است.(البحار313/78)
*إنَّ خَواتیِمَ أعمالِکُم قَضاءُ حَوائِجِ إخوانِکُم و الإحسانُ إلَیهِم ما قَدَرتُم، و إلّا لَم یُقبَل مِنکُک عَمَلٌ. حِنُّوا علی إخوانِکُم وارحَمُوهُم تَلحَقُوا بِنا.
بی گمان پایان کارهایتان باید برآوردن نیازمندی های برادرانتان و احسان به آنان در حد توان باشد، و گرنه هیچ عملی از شما پذیرفته نیست، پس به برادرانتان عطوفت و مهربانی کنید تا به ما بپیوندید.(البحار379/75)
*إنّ أعظَمَ النّاسِ قَدراً الَّذی لا یَرَی الدُّنیا لِنَفسِهِ خَطَراً. أمَا إنّ أبدانَکُم لَیسَ لَها ثَمَنٌ إلّا الجَنَّهَ فَلا تَبِیعُوها بِغَیرِها.(تحف العقول389)
ارجمندترین مردم کسی است که دنیا را برای خود ارزشمند نبیند. هان، که بدن های شما را بهایی جز بهشت نیست؛ پس آن را در برابر چیز دیگر نفروشید.
*و فَضلُ الفَقیهِ عَلَی العابِدِ کفَضلِ الشَّمسِ عَلَی الکَواکِبِ، و مَن لَم یَتَفَقَّه فِی دینِهِ لَم یَرضَ اللهُ لَهُ عَمَلاً.(تحف العقول410)
برتری فقیه بر عابد به سان برتری خورشید بر دیگر ستارگان است. هر که احکام دینش را نداند، خداوند عملی را از او نپذیرد.
*قِلَّهُ المَنطِقِ حُکمٌ عظیمٌ، فَعَلَیکُم بِالصَّمتِ؛ فَإنَّهُ دَعَهٌ حَسَنَهٌ و قِلَّهُ وِزرٍ و خِفَّهٌ مِنَ الذُّنُوبِ.(البحار148/1)
کم گویی، حکمتی بزرگ است، پس خانوشی گزینید؛ زیرا که آن موجب آسایشی خوش، و اندک و سبک شدن بار گناهان است.
*و اللهِ، ما أُعطِیَ مُؤمِنٌ قَطُّ خَیرَ الدُّنیا و الآخِرَهِ إلّا بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللهِ عَزَّ و جَلَّ و رَجائِهِ مِنهُ و حُسنِ خُلُقِهِ و الکَفِّ عَنِ اغتِیابِ المُؤمِنِنَ.(مستدرک الوسائل248/11)
به خدا سوگند هرگز به هیچ مؤمنی خیر دنیا و آخرت داده نشد مگر به سبب نیک گمانی اش به خداوند عزّ و جلّ، و امیدش به او، و خوش اخلاقی اش، و خودداری از غیبت کردن از مؤمنان.
فضیلت سجده شکر
به سند صحیح از حضرت صادق علیه السلام روایت است که هر مؤمن که از برای خدا سجده کند برای شکر نعمتی در غیر نماز حق تعالی برای او ده حسنه بنویسد و ده سیّئه محو کند و ده درجه در بهشت بلند گرداند… و امّا دعاهای این سجده بسیار است و آسان تر آنها این چند امر است: اوّل به سند معتبر از حضرت امام رضا علیه السلام منقول است که اگر خواهی صد مرتبه شکراً شکراً بگو و اگر خواهی صد مرتبه عَفواً عَفواً و در عیون اخبارالرضا از رجاء بن ابی الضحّاک روایت کرده است که حضرت امام رضا علیه السلام در راه خراسان هر گاه از تعقیب نماز ظهر فارغ می شد به سجده شکر می رفت و صد مرتبه می گفت شُکراً لله و چون از تعقیب عصر فارغ می شد صد مرتبه در سجده می گفت حَمداً لله.
منبع: مفاتیح الجنان، در فضیلت سجده شکر