اهمیت عفت کلام از منظر امام صادق علیه السلام
امام صادق علیه السلام دوستی داشت که همیشه همراه آن حضرت بود. روزی امام علیه السلام از بازار کفاش ها عبور می کرد. او مثل همیشه همراه آن حضرت بود. غلام او که از اهل سند بود، پشت سرِ او می آمد. ناگاه آن مرد به پشت سر خود نگاه کرد و غلام را ندید. سه مرتبه به عقب برگشت و او را ندید. بار چهارم که او را دید، گفت: زنازاده، کجا بودی؟ امام صادق علیه السلام دست خود را بلند کرد و به پیشانی خود زد و فرمود: سبحان الله، مادرش را به زنا متهم می کنی؟ من خیال می کردم تو پارسایی. اکنون می بینم که پارسایی نداری. او عرض کرد: قربانت گردم، مادرش زنی سندی و مشرک است. امام صادق علیه السلام فرمود: هر ملتی برای خود ازدواجی دارد و به وسیله ی آن از زنا جلوگیری می کند. از من دور شو!
راوی حدیث می گوید: دیگر او را ندیدم که همراه امام صادق علیه السلام باشد تا آن گاه که مرگ میان آن ها جدایی انداخت.
عفاف سرچشمه زیبایی/ عبدالکریم پاک نیا