پیام های سوره زلزال
ترجمه سوره
به نام خداوند بخشاینده مهربان
آن گاه که زمین به لرزش شدید خود لرزانده شود. و زمین بارهای سنگین خود را بیرون افکند. و انسان بگوید: زمین را چه شده؟(که این گونه سخت می لرزد). در آن روز زمین خبرهای خود را بازگو کند. چرا که پروردگارت به آن وحی کرده است. در آن روز مردم به طور پراکنده(از قبرها) بیرون آیند تا کارهایشان به آنان نشان داده شود. پس هر کس به مقدار ذره ای کار نیک کرده باشد همان را ببیند. و هر کس هم وزن ذره ای کار بد کرده باشد آن را ببیند.
پیام ها
زلزله بزرگ زمین در آستانه قیامت، امری قطعی و حتمی است1
معاد جسمانی است.(جسم انسان ها در زمین دفن شده که در قیامت خارج می شود، نه روح آنها)2
قیامت روز تحیر انسان است3
هستی شعور دارد4
زمین از گواهان قیامت است5
در قیامت راه هر گونه انکار بسته است6
همه مردم در دادگاه عدل الهی یکسان اند7
کیفر و پاداش الهی، بر اساس عمل است8
عمل هر چه هم کوچک باشد، حساب و کتاب دارد. لذا نه گناهان را کوچک شمرید و نه عبادات را9
تجسم و دیدن عمل در آن روز خود عذاب یا لذت است10
معنی سوره«لرزش و زلزله» است. علت نام گذاری این سوره، آیه ی اول آن است که وقوع زمین لرزه ی وحشتناک، هنگام ظهور قیامت را بیان می کند که نشانه ی پایان این جهان و آغاز جهان دیگر است.
به ترتیب جمع آوری، نود و دومین سوره است و به ترتیب نزول، نود و دومین سوره است که بعد از سوره نساء و قبل از سوره حدید نازل شده است.
امام صادق علیه السلام می فرمایند:«هرگز از تلاوت سوره ی اذا زلزلت الارض خسته نشوید. چرا که هر کس آن را در نمازهای نافله بخواند؛ هرگز به زلزله دچار نمی شود و با آن نمی میرد و با صاعقه و آفتی از آفات دنیا تا هنگام مرگ گرفتار نخواهد شد.»
ماهنامه امید انقلاب/ شماره419
موضوعات: "سایر" یا "احساس انتظار" یا "قرآن مجید" یا "تفسیر المیزان" یا "امام (ره) و مقام معظم رهبری" یا "احادیث" یا "مناسبتها" یا "فرزانگان" یا "پلاک" یا "جور واجور" یا "30 یا 30" یا "مشاوره" یا "تکنیکهای موفقیت" یا "ازدواج" یا "همسران و تفاهم خانواده" یا "جوانان و نوجوانان" یا "دعا" یا "ادعیه و زیارات" یا "گالری تصاویر" یا "کتاب" یا "نهج البلاغه" یا "خطبه ها" یا "نامه ها" یا "حکمت ها" یا "زیبایی های اخلاق حجت الاسلام حبیب الله فرحزاد" یا "گردشگری" یا "كمپين" یا "طوفان جاهلیت" یا "نجم ثاقب" یا "شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السلام)" یا "رهروان بانوي كرامت" یا "خانواده آسمانی" یا "موضوع انقلاب اسلامی" یا "خاطرات" یا "دانلود" یا "دانلودصوتی" یا "دانلود متن"
مظلومیت و حقانیت علی علیه السلام از زبان خودش
پیامبر عظیم الشأن اسلام، مسئله جانشینی خود را در طول 23سال رسالت خویش بارها اعلام فرموده بودند، اما پس از ایشان تاریخ به گونه دیگری رقم خورد. حضرت امیر علیه السلام اقدامات زیادی را برای برگرداندن مسیر خلافت به راه اصلی اش نمودند. شبانه دست حسن و حسین علیهم السلام را می گرفت و همراه فاطمه سلام الله علیها در خانه سران انصار می رفت و حقانیت خود را گوشزد می کرد ولی آن ها بهانه می آوردند و می گفتند:«اگر علی علیه السلام پیش از دیگران به فکر خلافت افتاده بود و از ما تقاضای بیعت می کرد، ما هرگز او را رها نکرده و با دیگری بیعت نمی کردیم. چه کنیم که کار از کار گذشته است.» البته نظر امام علیه السلام این بود که حجت برای آنان و آیندگان تمام شود و نگویند امام علیه السلام خود خلافت را نخواست و از این رو به صراحت از حق پایمال شده خویش سخن می گفت:
اللهم اخذ قریشا فان ها منعتنی و غصبتنی امری1
پروردگارا! قریش را رسوا ساز که مرا از حقم ممنوع ساختند و خلافتم را غصب کردند.
ما زلت متاثرا علی موفوعا عما استحقه و استوجبه2
من همیشه تحت فشار حکومت استبداد بوده ام و از آن چه حقم بود و سزاوار آن بودم ممنوع گشتم.
ما زلت مظلوما منذ قبض الله رسوله حتی یوم الناس هذا3
من از زمان مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تا هم اکنون مظلوم واقع شده ام.
قریش در مورد چیزی(خلافت) که مسلماً از آنِ من بود، به مخالفت با من پرداختند4
ابن ابی الحدید معتزلی می گوید:«روزی امام شنید که مظلومی فریاد می کشد و می گوید من مظلومم و بر من ستم شده است. علی علیه السلام به او گفت بیا با هم فریاد کنیم. زیرا من نیز همواره ستم کشیده ام.»5
اینکه سکوت برگزیده ام، از علوم و حوادث پنهانی، آگاهی دارم که اگر بازگویم مضطرب گردید، چون لرزیدن ریسمان در چاهی عمیق. پس به خدا سوگند، من همواره از حق خویش محروم ماندم و از هنگام وفات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تا امروز حق مرا از من بازداشتند و به دیگری اختصاص دادند. (خطبه4 نهج البلاغه)6
شخصی از قبیله اسد از حضرت سؤال می کند، چگونه شما را از این مقامی که سزاوارتر بودید بر کنار نمودند؟ حضرت فرمودند: ای برادر اسدی! بدان که استبداد کردند در برابر ما نسبت به مقام خلافت با اینکه از نظر نسب بالاتر و از جهت ارتباط با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیوندمان محکم تر می باشد. قریش در سقیفه استدلال کردند که ما از درخت رسالتیم. آن ها به درخت استدلال کردند اما بر اثر بخل و حسادت به میوه آن که ما اهل بیت باشیم توجه نکردند و آن را ضایع نمودند7
چنانچه ملاحظه گردید بعد از ماجرای سقیفه، عصبیت های جاهلی عرب چون آتش زیر خاکستر بروز کرد و فتنه های کوری به وجود آورد که روزگار مردم را سیاه کرده و دین خدا را از مسیر حق خارج نمود. ابرهای تیره نژادپرستی و اشرافی گری و شکم پارگی و بدعت گذاری در دین و تبعیض و بی عدالتی جلوی خورشید نبوت و امامت را گرفت. دیری نپائید که مردم از شدت جنایات و ظلم استبداد حاکمان غاصب، دست ندامت به دندان گزیده و آرزو می کردند، کاش تسلیم توطئه های اهل سقیفه نمی شدند و امامت را خانه نشین نمی کردند.
اینک در روزگار ما آنان که سعی در شکستن حرمت ولایت دارند و اسلام مورد نظر آمریکا را با جدا دانستن دین از سیاست دنبال می کنند! آنان که در براندازی نظان با اپوزیسیون های داخل و خارج، تبانی کرده و با مطرودین و مرتدین انقلاب، سر و سری دارند، آنان که رابطه با شیطان بزرگ، آمریکای جهانخوار را برای خود افتخار دانسته و اگر دست بدهد به آنجا رفته و با نمایندگان آن، بدون اینکه از کسی اجازه بگیرند دست می دهند، آیا این درس را از سقیفه نگرفته اند که با خانه نشین کردن ولایت و عدالت، بنی امیه دیگری چون صهیونیزم بین المللی، روی کار خواهد آمد و به تعبیر امام امت(ره) تا قرن ها مشتاقان حقیقت را از اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم دور می گرداند؟
مجله فرهنگی، آموزشی و اجتماعی ناظر امین/ شماره22
*!خاطراتی از دفاع مقدس *پایتان را روی پشت من بگذارید
شهید گمنام
زیر باران گلوله ی دشمن، چندین قایق در کنار جزیره ی ام الرصاص پهلو گرفتند. قصد داشتیم بر روی جزیره پیاده شویم. به خاطر این که اسکله ای وجود نداشت، رزمندگان مجبور بودند فاصله ی حدود سه متر را در باتلاق حرکت کنند تا به خشکی برسند. از قایق پای خود را بیرون گذاشتیم که یکی از بسیجیان غواص را دیدیم؛ مجروح شده بود. او خود را در باتلاق انداخته و می گفت:«برادران پایتان را روی پشت من بگذارید و پیاده شوید تا در باتلاق نیفتید.»
ما حاضر نمی شدیم. او قسم می داد:«شما را به جان امام زود باشید. به دشمن امان ندهید…!»
هنوز هم پس از چندین سال قامت رعنای او را که در باتلاق درازکش کرده، مجسم می کنم و خواهش های آن ایثارگر در گوشم طنین انداز است.
سیره ی شهدای دفاع مقدس8
روش های نقد منطقی و صحیح
نقد، شبیه یک جراحی روانی است و هر جراحی با درد همراه است؛ پس ابتدا باید فرد را به اتاق بیهوشی ببریم و با آرامش و دقیق غده ها را برداریم، سپس بخیه کنیم و بعد برای جلوگیری از درد باید مسکن استفاده کنیم.
در نقد و اعتراض هم باید از یک سری اصول و قواعد بهره ببریم مثل
روش ساندویچی: در ساندویچ، فلفل هست اما لابلای مواد غذایی دیگر. اعتراض هم باید پیچیده در بیان نقاط مثبت طرف مقابل باشد تا فرد احساس حمله نکند و در پی مقابله به مثل نباشد1
از بیان اعتراض های متعدد در یک جلسه خودداری کنیم2
از شیوه غیرمستقیم کمک بگیریم3
بحث و بگومگو نکنیم4
پنهانی باشد نه در حضور دیگران5
گاهی نامه و نوار کاست بهتر جواب می دهد6
باید به طرف مقابل برای پذیرش حرف هایمان زمان بدهیم7
هیچ وقت از او نخواهیم که به اشتباهاتش اعتراف کند8
با بیان صفات مثبن(نه تملق و دورویی) بحث را خاتمه دهیم. خاتمه شیرین، بسیار مهم است9
از دعا کمک بگیریم. قلب ها به دست مقلب القوب است.
(حضرت موسی چگونه با فرعون سخن گفت؟ نرمش در گفتار، دعا برای شرح صدر خود و تفهیم کلام به غیر و کمک از فردی که شیوه نیکو و رسا دارد.)10
از افراد بانفوذ و محبوب او به شکل غیرمستقیم کمک بگیریم11
قبل از سخن گفتن آیت الکرسی را فراموش نکنیم12
زمان سنجی را از دست ندهیم(زمانی که او از نظر روانی آماده پذیرش باشد.)13
مکان سنج باشیم(هر سخن جا و هر نکته مکانی دارد.)14
زبان سنج باشیم و به بار هیجانی کلمات توجه کنیم15
شخصیت سنج باشیم. او یا انعطاف پذیر است یا یک دنده؛ خودشیفته است یا متعادل؛ منفی نگر است یا خوش بین؛ اجتماعی است یا منزوی؛ دم دمی مزاج است یا باثبات16
به تفاوت های جنسیتی توجه کنید. مثلاً مرد اقتدار دارد و زن وابسته. زن عاطفی است و مرد منطقی17
سخته نه؟ بالأخره با ظرافت باید با انسان ها برخورد کرد به همین دلیل است که می گویند: ارتباطات، یک هنر است. افزون بر این یک مهارت است و نیاز به مطالعه و تمرین دارد.
خانه خوبان/ضمیمه ماهنامه دیدار آشنا ویژه خانواده ها/ شماره20
عبادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
چون پاسی از شب می گذشت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از بستر برمی خاست و پس از گرفتن وضو و زدن مسواک و تلاوت آیاتی چند از قرآن کریم، در گوشه ای به عبادت می پرداخت و اشک می ریخت. بعضی از همسرانش که او را به این حال می دیدند می گفتند: تو که گناهی نداری چرا این قدر اشک می ریزی؟ می فرمود: آیا بنده شاکر خدا نباشم؟
امّ سلمه می گوید: شبی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در خانه من بود، نیمه شب، او را نیافتم به سراغش شتافتم، دیدم در تاریکی ایستاده، دست ها را بلند کرده، اشک می ریزد و می گوید: خدایا! نعمت هایی که به من داده ای از من مگیر، دشمنم را خشنود مکن، به بلاهایی که مرا از آن ها نجات دادی گرفتارم مکن، حتی به اندازه چشم بر هم زدنی مرا به خود وامگذار. به او گفتم پدر و مادرم فدایت شوند، شما که بخشوده شده ای! فرمود: هیچ کس از خدا بی نیاز نیست. حضرت یونس آنی به خدا واگذار شد، در شکم ماهی زندانی شد.
به هنگام نماز می لرزید و هرگاه نماز را به تنهایی می خواند رکوع و سجود آن را طول می داد ولی هر گاه به جماعت نماز می خواند بسیار عاددّی و ساده برگزار می کرد. به یکی از یارانش که امام جماعت سایر مسلمانان شده بود سفارش می فرمود: هر گاه با مردم به نماز می ایستی سعی کن بعد از حمد، سوره کوچکی قرائت کنی و نماز را طول ندهی.
سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم/ محسن قرائتی
نگاهی به اخلاق نبوی
شیخ صدوق در معانی الاخبار نقل می کند که امام حسن علیه السلام روایت کرد که آن حضرت فرمود: از دایی خودم “هند بن ابی هاله” که از وصافین رسول خدا بود خواستم از اوصاف نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم بیان کند که ایشان گفتند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با غصه ها قرین و دائماً متفکر به نظر می رسید، و آنی راحتی نداشت. اکثر اوقات ساکت بود، و جز در مواقع ضرورت حرف نمی زد، و هنگام تکلم از اول تا به آخر به آرامی لب به سخن باز می کرد و کلامش کوتاه و جامع، و خالی از تفصیل بی جا، و وافی به تمام مقصود بود. خُلقش نرم، به کسی جفا نمی کرد، و کسی را حقیر نمی شمرد. نعمت در نظرش بزرگ می نمود اگر چه ناچیز باشد. و هیچ نعمتی را مذمت نمی کرد. نه تنها از طعام ها مذمت نمی کرد، بلکه مدح و تعریف هم نمی نمود.
دنیا و ناملایمات آن هرگز او را به خشم در نمی آورد. و چون حقی پایمال می شد از شدت خشم کسی او را نمی شناخت و از هیچ چیز پروا نداشت، تا آن که حق را یاری کند. هنگام اشاره به تمام دست اشاره می فرمود، و چون از مطلبی تعجب می کرد دست ها را پشت و رو می کرد. و زمانی که صحبت می کرد دست ها را به هم وصل می کرد. و انگشت ابهام دست چپ را به کف دست راست می زد. وقتی غضب می فرمود از شدت ناراحتی روی می گردانید. و چون خوشحال می شد چشم ها را به هم می نهاد. بیشتر خنده های آن حضرت لبخند بود، هنگام تبسم، دندان هایش چون دانه های تگرگ نمایان می شد. امام حسین علیه السلام فرمود: از پدرم از وضع داخلی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سؤال کردم، پس فرمود: به منزل رفتنش به اختیار خود بود. و چون به منزل تشریف می برد اوقات خویش را به سه جزء قسمت می کرد: قسمتی را برای عبادت خدا، قسمتی برای اهل بیت خود و جزئی را به خود اختصاص می داد. و آن جزئی را که مربوط به خودش بود، به صادر کردن دستورهای لازم به خواص اصحاب و تکلیف نمودن آنان برای رسیدگی به کارهای عمومی مردم صرف می کرد. و از آن قسمت چیزی را به کارهای شخصی خود اختصاص نمی داد. و از جمله روش آن جناب این بود که اهل فضل را همیشه می پذیرفت و هر کس را به مقدار فضیلتی که در دین داشت احترام می کرد، بعضی را یک حاجت، و بعضی را دو حاجت، و بعضی را بیشتر، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به رسیدگی به احتیاجات آنان می پرداخت و ایشان را سرگرم اصلاح نواقص شان می کرد، و از ایشان درباره امت پرسش می نمود.
ماهنامه ناظر امین/ شماره28
مؤثرترین روش های تربیتی از منظر امام علی علیه السلام
در حقیقت، تربیت به معنای دقیق آن، انتخاب بهترین روش ها در موقعیت و شرایط خاص است و مراد از روش، راه و طریقه ای است که میان اصل و هدف در امتداد است و عمل تربیتی را منظم می کند. روش ها و چگونگی به کارگیری آن ها همواره مورد توجه امام پرواپیشگان(حضرت علی علیه السلام) بوده است. م به تناسب این مقال مهم ترین آن ها را مورد مداقه و بررسی قرار می دهیم:
روش الگویی1
همانندسازی و درس آموزی در زمینه های گوناگون از دوران کودکی آغاز می شود. نوزاد انسانی از پنج ماهگی به تقلیدِ حالات و حرکات اطرافیان می پردازد و خود را در مسیر هماهنگی و همانندی با محیط پیرامون قرار می دهد.
با افزایش سن و تجارب ذهنی، تقلید به شکل آگاهانه ای صورت پذیرفته و در حیطه اراده قرار می گیرد و با دخالت آگاهی و اراده، رفتارها تحت کنترل درآمده و جهت مند می شوند.
برخی از روان شناسان چون ویلیام جیمز و بالدوین و جان واتسون تقلید را در همه مراحل زندگی امری غریزی و غیر ارادی می دانند. گابریل تارد نه فقط تقلید را امری غریزی می داند، بلکه آن را تنها عامل جامعه پذیری و تشکل اجتماعی می خواند؛ یعنی جامعه محصول تقلید جبری است و همه رفتارهای اجتماعی از تقلید منشأ می گیرد.
در مقابل، دورکیم تأثیر جامعه بر فرد را یک جانبه و جبری می داند و معتقد است فرد نمی تواند بر جامعه تأثیر بگذارد و این جامعه است که رفتار فرد را تشکیل می دهد.
بعضی از اندیشمندان هم تقلید را به آگاهانه و ناآگاهانه تقسیم کرده اند؛ تقلید ناآگاهانه در دوران کودکی است، اما تقلیدِ آگاهانه در دوران خودشناسی و تسلط بر قوای ادراکی و تحریکی و شناخت منافع است.
در پیروی و همانندسازی گاهی شخص از فرد متابعت می کند و گاهی از گروه. گروه های مرجع از انواع گروه های اجتماعی است که فرد در سنجش خود با دیگران آن ها را مورد قیاس قرار می دهد و در قضاوت و اعمال از آنان الهام می گیرد و آنها را مبنای داوری خود قرار می دهد و معمولاً ارزش هایی را می پذیرد که از گروه های مرجع آموخته است.
از دیدگاه سوم، انسان فطرتاً عاشق کمال است و این عشق به کمال او را به الگو طلبی و اسوه پذیری سوق می دهد. فرد می کوشد در همه امور، خود را همانند الگوی مطلوب قرار می دهد. تأثیر الگو در نقش پذیری انسان امری طبیعی است؛ و بر این اساس امام علی علیه السلام می فرماید:
«برایت بس است اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را مقتدای خود بگردانی. به پیامبر پاکیزه و پاک خود اقتدا کن که راه و رسمش سرمشقی است برای کسی که بخواهد پیروی کند و انتسابی است برای کسی که بخواهد منتسب شود و محبوب ترین بندگان نزد خدا کسی است که رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را سرمشق خود قرار دهد و به دنبال او برود.»
الگوهای ایده آل در ایجاد تحول و تغییر، در سازندگی و رشد و در بازسازی و تربیت، نقش اساسی دارند. الگوی مناسب همچون کشتی ای است که سرنشینان خود را در دریای پرتلاطم زندگی به سلامت به مقصد می رساند و الگوی نامناسب چون کشتی شکسته، سرنشینان خود را به قعر تباهی می برد. حضرت علی علیه السلام در توجه دادن به این مهم می فرماید که پذیرای هر کسی به عنوان الگو و اسوه نباشیم، می فرماید:
«زلّهٌ العالم کانکسارِ السَفینهِ تَغرق مَعَها غَیرَها»؛ «لغزش عالم همچون شکسته شدن کشتی است که غرق می شود و گروهی را نیز با خود غرق می کند».
روش امر به معروف و نهی از منکر2
یکی از ساز و کارهای مهم کنترل اجتماعی در اسلام، امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف و نهی از منکر به صورت حکم شرعی از کارآیی مؤثری برخوردار است؛ زیرا مردم احساس تکلیف شرعی می نمایند و با حضور فعال به رویارویی با آسیب های اجتماعی، فردی و قانون شکنی ها بر می خیزند و در پاسداری از هنجارهای دینی تلاش می کنند.
این روش در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است. در جامعه شناسی،«معروف» معادل«ارزش» است و ارزش ها، بنیادی ترین عامل در تبیین و شناخت هنجارها هستند. در اسلام فرایند امر به معروف را می توان در مراحل زیر جست و جو کرد.
الف) احساس تنفر در قلب و اعراض از فرد خاطی؛ هر مسلمانی وظیفه دارد در قلب خود به انحرافات اجتماعی و ترک واجبات الهی احساس تنفر کند و از فرد خاطی اعراض نماید و به هر شکل ممکن نارضایتی خویش را اعلام دارد.
ب) مرحله زبانی همراه با پند و اندرز؛ کنترل اجتماعی در این مرحله با پند و اندرز و نصیحت و نرمی همراه است.
ج) مرحله شدت عمل؛ در صورتی که توصیه ها کارساز نبود، مرحله شدت عمل آغاز می شود، که البته این مهم بر عهده مسئولان حکومت است و در غیر موارد ضروری به افراد عادی واگذار نمی شود.
حضرت علی علیه السلام امر به معروف را ضامن سلامت فرد و اجتماع برشمرده و می فرماید:«همانا امر به معروف و نهی از منکر دو خُلق هستند که از جمله خوی های پسندیده خداوندند. این دو مرگ را نزدیک و روزی را کم نمی کنند. بر شما باد(مراجعه) به کتاب خدا».
و البته مسلمان نمی تواند بی طرفی اختیار کند؛ زیرا اگر این دو فریضه مهم ترک شود، انسان ها از رحمت الهی دور می مانند. علی علیه السلام به این مهم اشاره می کند:
«ای مؤمنان! هر کس ببیند ظلم و ستمی را به کار می برند و منکری را که به آن دعوت می کنند، اگر آن را در دلش انکار کند، رهایی یافته و بیزاری جسته است و هر کس آن را به زبان انکار کند، اجر و مزد یافته و او افضل از دوستش است که فقط انکار قلبی داشته و هر کس آن را با شمشیر انکار کند تا کلمه خدا بر مقام بالا بماند و کلمه ظالمان پست باشد، او کسی است که به راه رستگاری رسید و به راه راست قیام نمود و دلش به نور باور و یقین روشن شده است.»
روش محبت3
محبت از دیگر روش های تربیتی است که با فطرت و سرشت آدمی سازگار است. در سیره معصومین-علیهم السلام- نیز چشاندن طعم شیرین محبت به انحای مختلف دیده می شود. این بزرگواران با آب محبت، زمینه رشد و هدایت افراد را فراهم می آورند. محبت ممکن است در تبسم یا آهنگ کلام یا در عمل تجلی یابد. بنابراین، هیچ گاه نباید محبت را از فرزندان دریغ داشت، البته انسان در هر سنی باز هم نیازمند محبت است. به این مهم امام رئوفان اشاره می کند:«وَ ارحم مِن اهلِکَ الصَّغیر وقِّر منهم الکبیر»؛ »با کودکان مهربانی کن و احترام بزرگان را نگه دار».
روش تشویق و تنبیه4
از این روش جهت برانگیختگی و بازدارندگی و شکوفایی استدادها، در جهت کمال بهره می گیرند. حضرت امیر علیه السلام در بهره گیری از این روش پسندیده در عهدنامه مالک اشتر می فرماید:«هر گز نباید نیکوکار و بدکار در نزد تو یکسان باشند که آن رغبت نیکوکار را در نیکی کم کند و بدکار را به بدی وادارد و هر یک از ایشان را مطابق کارش جزا ده.»
تشویق عاملی برای برانگیختن و وسیله ای برای تقویت انسان است. باید توجه داشت که در تربیت، اصل بر تشویق و ترغیب است نه تنبیه و مجازات. حضرت در تأثیر تشویق بر انسان می فرماید:«آنان را به نیکویی یاد کن و پیوسته تشویق شان نما و کارهای مهمی را که انجام داده اند برشمار؛ زیرا یاد کردن کارهای نیک آنان، دلیری شان را برمی انگیزاند و از کار مانده را به خواست خدا ترغیب می کند.»
البته روش های دیگری نیز در سازندگی و تربیت انسان به کار گرفته می شود که با توجه به گزیده گویی و اختصار این مقاله باید در جای خود مورد تحقیق قرار گیرد که روش های عبرت آموزی، موعظه پذیری، روش عقلانی، بیان قصص و داستان سرایی، روش عادت به عفو و چشم پوشی، مراقبت، تذکر، توبه و بازگشت و… از آن جمله اند.
آن چه گذشت مهم ترین ویژگی ها و روش های تربیتی از منظر آمام علی علیه السلام بود که جا دارد متولیان امور تعلیم و تربیت در دستور کار خود قرار دهند تا نسلی سر زنده، بانشاط، مؤمن و کارآمد به جامعه اسلامی تحویل داده شود.
پایان این مقال را با سخنی ارزنده از مولای متقیان مزیّن می سازیم:
«بدان که دل نوجوان مانند زمینی آماده، پذیرای هر بذری است، پس بکوشید تا بذر عشق و ایمان را در آن بکارید و گرنه سرزمین وجودش در محاصره نااهلان قرار می گیرد».
ماهنامه شمیم یاس/ شماره64
شاخص های اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)
جهان بینی امام؛ جهان بینی امام و نوع تلقی معظم له از هستی، جهان بینی توحیدی است. امام ابزار شناخت را از محدوده صرفاً حسی و تجربی، خارج کرد و دو منبع عظیم عقل و وحی را به آنها افزود. روح نامه امام به گورباچف آخرین رهبر شوروی سابق در همین نکته نهفته است.
ایدئولوژی امام؛ مبنای اساسی ایدئولوژی امام خمینی ره را همان اصول جهان بینی ایشان تشکیل می دهد و روح همه اصول امام در یک کلمه خلاصه می شود:«توحید». سنگ زیرین ایدئولوژی امام خمینی ره فقط توحید است. حکومت، قانونگذاری، آزادی و سایر عناصر و مؤلفه های اندیشه سیاسی امام تنها با توحید معنا و تعریف پیدا می کنند.
الإمام علیّ علیه السلام
أُوصِیکُما و جَمیعَ وَلَدِی و أهلِی و مَن بَلَغَهُ کِتابِی، بِتَقوَی اللهِ و نَظمِ أَمرِکُم، و صَلاحِ ذاتِ بَینِکُم، فَإنِّی سَمِعتُ جَدَّکُکا صلی الله علیه و آله و سلم یَقولُ: صَلاحُ ذاتِ البَینِ أفضَلُ مِن عامَّهِ الصَّلاهِ و الصّیام.
{در وصیت به امام حسن و امام حسین علیه السلام}: شما و تمام فرزندان و خاندانم و کسانی را که این وصیت به آن ها می رسد به ترس از خدا و نظم در امور زندگی و ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش می کنم؛ زیرا من از جدّ شما پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که می فرمود: اصلاح و آشتی بین مردم از نماز و روزه ی یک سال برتر است.
نهج البلاغه، الکتاب47
امام خامنه ای مدظله العالی
یکی از مسائلی که باید در خطبه های نماز جمعه مورد توجه جدی قرار گیرد، موضوع سبک زندگی و بحث های کاملاً مستند و زنده در این خصوص است.