شاخص های اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)
جهان بینی امام؛ جهان بینی امام و نوع تلقی معظم له از هستی، جهان بینی توحیدی است. امام ابزار شناخت را از محدوده صرفاً حسی و تجربی، خارج کرد و دو منبع عظیم عقل و وحی را به آنها افزود. روح نامه امام به گورباچف آخرین رهبر شوروی سابق در همین نکته نهفته است.
ایدئولوژی امام؛ مبنای اساسی ایدئولوژی امام خمینی ره را همان اصول جهان بینی ایشان تشکیل می دهد و روح همه اصول امام در یک کلمه خلاصه می شود:«توحید». سنگ زیرین ایدئولوژی امام خمینی ره فقط توحید است. حکومت، قانونگذاری، آزادی و سایر عناصر و مؤلفه های اندیشه سیاسی امام تنها با توحید معنا و تعریف پیدا می کنند.
لزوم تشکیل حکومت از سوی فقیه جامع الشرایط؛ امام خمینی ره ماهیت سیاسی- اجتماعی اسلام را نشانه لزوم حکومت می دانستند. این در حالی بود که در حوزه بزرگ نجف، برای دین تنها شأن تشریع قائل بودند نه اجرا. امام در امر ضرورت حکومت، به رفتار سیاسی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین، روش عقلا و مستنداتی که اصل نبوت و امامت در شیعه با آنها اثبات می شود، تمسک می جست. از سوی دیگر، امام پس از اثبات ضرورت حکومت، تنها ولایت فقهی را شکل مطلوب حکومت از نظر اسلام می شمرد. امام خمینی ره معتقد هستند غیر از خدا تنها از کسی می شود پیروی کرد که خداوند به او اجازه حکومت داده باشد. از این رو«حکومت در زمان پیغمبر و امام با خود آنهاست که خدا با نص قرآن اطاعت آنها را بر همه بشر واجب کرده است.»
سپس امام مستند به اذن الهی و وحی و از طریق«اخبار و احادیث ائمه» بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام در زمان عدم حضور امام معصوم علیهم السلام می گویند:«حکومت و ولایت در این زمان با فقهاست.»
ارائه تئوری انقلاب و نظام سازی؛ ولایت فقیه در فقه شیعه یک نظریه جدید نبود. قبل از امام بسیاری از فقها به آن پرداخته اند. اما هنر امام خمینی این بود که تابوی نظری فقهای شیعه را که می پنداشتند«امکان عملی ولایت فقها وجود ندارد» شکست و با قاطعیت نه تنها به ضرورت و امکان ولایت فقیه اشاره کرد بلکه اقدام به تشکیل حکومت از سوی فقیه جامع الشرایط رهبری را واجب اعلام کرد. کتاب«ولایت فقیه یا حکومت اسلامی» امام که از 13 جلسه بحث ولایت فقیه امام در نجف تدوین شده، تماماً اختصاص به اقدامات عملی برای تشکیل حکومت است.
پیوند دین و سیاست؛ شاخص های گفته شده در سطور بالا تماماً از اعتقاد به تلازم و تألیف دین و سیاست در اسلام نشأت گرفته است. مقام معظم رهبری چند سال پیش در سالگرد ارتحال حضرت امام در خصوص این بخش از شاخص های مکتب سیاسی امام فرمودند:«در مکتب سیاسی امام معنویت با سیاست در هم تنیده است. حتی در مبارزات سیاسی، کانون اصلی در رفتار امام معنویت او بود. امام به اراده تشریعی پروردگار اعتقاد و به اراده تکوینی او اعتماد داشت.»
این اعتقاد امام پیامدهای مهمی چون تکلیف گرایی و اقدام به عمل برای خدا، عدم ترس از مرگ و قدرت های بزرگ و عدم ترس از شکست را برایش به ارمغان می آورد.
اعتقاد به نقش مردم؛ امام به معنای واقعی کلمه معتقد به آرای مردم بود. مهم ترین کار امام در این خصوص این بود که«مفهوم مردم سالاری را از چیزی که طراحان دموکراسی غربی و عوامل آنها در صحنه های عملی می خواستند نشان دهند به کلی دور کرد. سعی آنها این بود که این طور القا کنند که مردم سالاری با دین سالاری و دینداری سازگار نیست. امام این مفهوم باطل را زایل کرد و مردم سالاری دینی، یعنی همان جمهوری اسلامی را در دنیا مطرح کرد.»
عدالت اجتماعی؛ عدالت اجتماعی یکی دیگر از مهم ترین و اصلی ترین خطوط در مکتب سیاسی امام بزرگوار ماست. در همه برنامه های حکومت، در قانونگذاری، در اجرا، در قضا و… باید عدالت اجتماعی و پر کردن شکاف های طبقاتی مد نظر باشد.
نگاه جهانی امام؛ مخاطب امام، بشریت است نه فقط ملت عزیز ایران اسلامی. افق جهانی نگاه امام خمینی ره از بینش اسلامی او نشأت می گیرد. از این رو، اندیشه سیاسی امام، استقلال، آزادی، عزت و ایمان را برای همه امت اسلامی و همه بشریت می خواهد و نکته مهم در رسالت جهانی نگاه سیاسی امام این است که این نگاه چنان به غنا و عمق راهبردی خود اطمینان دارد که بیدارسازی ملت ها و بصیرت بخشی به آنها تنها ابزار صدور آن است.
و نکته پایانی اینکه اندیشه سیاسی امام ره شاخص زندگی سیاسی امروز و فردای ماست. برکات و ظرفیت های این نگاه برای ایران، جهان اسلام و حتی انسان معاصر چنان فراوان است و فراگیر که نام امام را در بلندای جهان قرار داده است و به درستی سخن خلف صالحش را تأیید می کند که«این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست.» امید است که پاسدار خوبی برای این اندیشه سیاسی- الهی باشیم.
هفته نامه صبح صادق/ شماره451