امام خامنه ای مدظله العالی
عبرت های عاشورا
امیدواریم ملت عزیز ما با تمسک به معنویت حسین بن علی علیه السلام و با آشنایی بیشتر با آن بزرگوار عزت و افتخار و سربلندی را برای خود کسب کند، هم چنان که بحمدالله به برکت حسین بن علی و به برکت اسلام و قرآن، از عزت و افتخار معنوی برخوردار بوده و هست.
عاشورا غیر از درس، یک صحنه عبرت است. انسان باید در این صحنه نگاه کند تا عبرت بگیرد. عبرت یعنی چه؟ یعنی خود را با آن وضعیت مقایسه کند و بفهمد در چه حال و وضعی قرار دارد. چه چیزی او را تهدید می کند و چه چیزی برای او لازم است. این را عبرت می گویند.
اولین عبرتی که در قضیه عاشورا ما را متوجه خود می کند این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم جامعه اسلامی به آن حد رسید که کسی مثل امام حسین علیه السلام ناچار شد برای نجات جامعه، این چنین فداکاری بکند. یک وقت این فداکاری بعد از گذشت هزار سال از صدر اسلام است یا یک وقت در قلب کشورها و ملتهای مخالف و معاند با اسلام است.
این یک حرفی است اما اینکه حسین بن علی علیه السلام در مرکز اسلام، در مدینه و مکه(مرکز وحی نبوی) با وضعیتی مواجه شد به طوری که هر چند نگاه کند ببیند چاره ای جز فداکاری نیست. این قابل تأمل است، مگر چه وضعی بود که حسین بن علی علیه السلام احساس کرد که اسلام فقط با فداکاری او زنده می ماند و الّا از دست می رود، عبرت اینجاست.
چرا باید وضعی پیش بیاید که کسی مثل حسین بن علی علیه السلام ببیند چاره ای ندارد جز این فداکاری عظیم، که در تاریخ بی نظیر است. چه شد که آنها به اینجا رسیدند؟ ما باید این را امروز مورد توجه دقیق قرار بدهیم، ما امروز یک جامعه اسلامی هستیم، باید ببینیم آن جامعه اسلامی چه آفتی پیدا کرد که کارش به یزید رسید. چه شد که بیست سال پس از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام در همان شهری که ایشان حکومت می کرد سرهای پسران امیرالمؤمنین علیه السلام را بر نیزه کردند و در شهر گرداندند!
کوفه همان جایی است که امیرالمؤمنین علیه السلام توی بازارهای آن راه می رفت، … و مردم را امر به معروف و نهی از منکر می کرد فریاد تلاوت قرآن در«اناء الیل و اطراف النهار» از مسجد و تشکیلات آن بلند بود. این همان شهر است که حالا دخترها و حرم امیرالمؤمنین علیه السلام را به اسارت در بازار آن می گرداندند. چه شد که ظرف بیست سال به اینجا رسیدند؟
جواب این است که یک بیماری وجود دارد که می تواند جامعه ای که در رأس آن کسی مثل پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیه السلام بوده است را در ظرف 10 سال به آن وضعیت برسانند. پس این یک بیماری خطرناکی است و ما هم باید از این بیماری بترسیم. امام بزرگوار ما اگر خود را شاگردی از شاگردان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم محسوب می کرد سر فخر به آسمان می سود، افتخار امام این بود که بتواند احکام پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را درک و عمل و تبلیغ کند، اما ما کجا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم کجا؟
جامعه ای را که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم ساخته بود بعد از مدت چند سال به آن وضع دچار شد و لذا جامعه ما خیلی باید مواظب باشد که به آن بیماری دچار نشود. عبرت اینجاست، ما باید آن بیماری را بشناسیم و آن را یک خطر بزرگ بدانیم و از آن اجتناب کنیم. قرآن جواب ما را داده است. قرآن درد و بیماری را به مسلمین معرفی می کند آن آیه این است که می فرماید:«فخلف من بعد هم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا»
دو عامل، عوامل اصلی این گمراهی و انحراف عمومی است: یکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن صلوات و نماز است یعنی فراموش کردن خدا و معنویت و جدا کردن حساب معنویت از زندگی و فراموش کردن توجه ذکر و دعا و توسل و طلب توفیق از خدای متعال و توکل بر خدا و کنار گذاشتن محاسبات خدایی از زندگی، و عامل دوم«اتبعوا الشهوات» است یعنی دنبال شهوترانی ها و هوس ها و در یک جمله دنیاطلبی، به فکر جمع آوری ثروت و مال بودن، التذاذ و به دام شهوات دنیا افتادن و اصل دانستن اینها و فراموش کردن آرمان ها.
این درد اساسی و بزرگ است و ما هم ممکن است به این درد دچار بشویم اگر در جامعه اسلامی ما آن حالت آرمان خواهی از بین برود یا ضعیف بشود، و هر کسی به فکر این باشد که کلاه خودمان را از معرکه به در ببریم تا در دنیایمان از دیگران عقب نیفتیم، دیگری جمع کرده است و ما هم برویم جمع کنیم و خود و مصالح خود را بر سر مصالح جامعه ترجیح بدهیم، معلوم است که وضع به اینجا خواهد رسید.
بیانات در71/4/23
موضوع: "امام (ره) و مقام معظم رهبری"
رهبر فرزانه انقلاب پس از مطالعه كتاب«سفر به قبله» نوشته«هدايت الله بهبودي»، دل نوشته اي در حال و هواي دلتنگي زيارت خانه خدا دارند كه به شرح ذيل مي باشد:
«اين كتاب مرا باز در شور و حال حسرت آلود زيارت خانه خدا و حرم رسول الله(ص) فرو برد. شور و حال و اشتياقي كه ديگر اميدي هم با آن نيست. تا به ياد دارم- از سال هاي دور جواني- هرگز دل خود را از آتش اين اشتياق، رها نيافته ام. اما حتي در دوران سياه اختناق كه هر روحاني بامعرفت و بي معرفتي، با رغبت و يا حتي از سر سيري، آسان مي توانست در خط حج قرار بگيرد … و من نمي توانستم! يا بهتر بگويم هيچ حمله دار و دئيس كارواني از ترس ساواك شاه، نمي توانست و جرأت نمي كرد نام مرا در فهرست حاجي هاي خود- چه رسد به عنوان روحاني كاروان- بگذارد، بله، حتي در آن دوران سخت هم دلم از اميد زيارت كعبه و بوسه زدن بر جاي پاي پيامبر(ص) در مكه و مدينه، خالي نمانده بود … و اين اميد، اگر چه با حج ده روزه سال1358 كه به فضل شهيد محلاتي قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزنده تر و مشتعل تر شد … در سالهاي رياست جمهوري چشم اميد به پس از آن دوران دوخته بودم…. اما امروز … شور و اشتياقي بي سكون و اميدي تقريباً فرو مرده … تنها تسلا به خواندن اينگونه سفرنامه ها يا شنيدن آنها است كه خود بازافزاينده شوق نيز هست.»
از ديدگاه مقام معظم رهبري مدظله العالي يكي از مهم ترين ويژگي هاي فرهنگ فاطمي كمال گرائي اين فرهنگ است. ايشان مي فرمايد:
«اين مسائل معنوي تا حدود زيادي به فضايل عملي ارتباط پيدا مي كند. يعني به آنچه كه از تلاش فاطمه زهرا(س) ناشي مي شود. مفت نمي دهند و بدون دليل نمي بخشند. عمل انسان- در حدّ بالايي- در احراز فضايل و مناقب تأثير مي كند. دختري كه در كوره گداخته مبارزات سخت پيغمبر در مكه متولد شد و در شعب ابي طالب يار و غمگسار پدر بود. دختري حدوداً هفت، هشت ساله يا دو، سه ساله- بنا بر اختلاف روايات، كمتر و بيشتر- در شرايطي كه خديجه و ابوطالب از دنيا رفتند، آن شرايط دشوار را تحمّل كرد. پيغمبر تنهاست، بي غمگسار است، همه به او پناه مي آورند؛ ولي كيست كه غبار غم را از چهره خود او بزدايد؟ يك وقت خديجه بود، كه حالا نيست. ابوطالب بود، كه حالا نيست. در چنين شرايط دشواري، در عين آن گرسنگي ها و تشنگي ها و سرما و گرماي دوران سه ساله شعب ابي طالب كه از دوران هاي سخت زندگي پيغمبر است و آن حضرت در درّه اي با همه مسلمانان معدود، در حال تبعيد اجباري زندگي مي كردند؛ اين دختر مثل يك فرشته نجات براي پيغمبر؛ مثل مادري براي پدر خود؛ مثل پرستار بزرگي براي آن انسان بزرگ، مشكلات را تحمّل كرد. غمگسار پيغمبر شد، بارها را بر دوش گرفت، عبادت خدا را كرد، ايمان خود را تقويت كرد، خودسازي كرد و راه معرفت و نور الهي را به قلب خود باز كرد. اينهاست آن ويژگي هايي كه آدمي را به كمال مي رساند.»
امام خميني ره:
روز 13 آبان، روز هجوم وحشيانه ي رژيم منحوس به دانشگاه و كشتار دسته جمعي دانشجويان عزيز ماست-
خطر آمريكا به حدي است كه اگر كوچكترين غفلتي كنيد نابود مي شويد-
ما شعار آزادي و استقلال را به عمل خود زينت بخشيده ايم. ما شعار مرگ بر آمريكا را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمانان در تسخير لانه ي فساد و جاسوسي آمريكا تماشا كرده ايم-
دنيا بداند كه هر گرفتاري اي كه ملت ايران و ملل مسلمين دارند، از اجانب است، از آمريكاست-
آمريكا، اسلام و قرآن مجيد را به حال خود مضر مي داند-
امام خامنه اي مدظله العالي
روز سيزدهم آبان، به لحاظ التقاي سه حادثه ي تاريخي كه به شكل عجيبي به هم وصل اند، روز مهمي در تاريخ ماست-
سازمان جاسوسي آمريكا براي ساقط كردن دولتها وارد صحنه مي شود-
يكي از بهترين كارهايي كه در انقلاب ما شد، همان كار(تسخير لانه ي جاسوسي) بود-
قضيه ي لانه ي جاسوسي، اين آخرين رشته ي ارتباط ممكن را بين انقلاب و آمريكا بُريد و قطع كرد-
حركت نسبت به سفارت آمريكا- كه به حق لانه ي جاسوسي ناميده شد و واقعاً هم مركز جاسوسي بود- در حقيقت، تبلوري از حقايق اين انقلاب و ملت بود-
سخنان قصار از امام خامنه اي مدظله العالي درباره حادثه عاشورا
تحقيقاً يكي از مهم ترين امتيازات جامعه ي شيعه بر ديگر جوامع مسلمان، اين است كه جامعه ي شيعه، برخوردار از خاطره ي عاشوراست-
بيان ماجراي عاشورا، فقط بيان يك خاطره نيست-
يكي از بزرگترين نعمت ها، نعمت خاطره و ياد حسين بن علي(ع) يعني نعمت مجالس عزا، نعمت محرم و نعمت عاشورا براي جامعه ي شيعي ماست-
ترس از حادثه ي عاشورا و شهداي آن از زمان خلفاي بني اميه شروع شده و تا زمان ما ادامه يافته است-
در مجالس عزاداري ماه محرم، اين سه ويژگي، بايد وجود داشته باشد:1. عاطفه را نسبت به حسين بن علي(ع) و خاندان پيغمبر(ص) بيشتر كند.(علقه و رابطه و پيوند عاطفي را بايد مستحكم تر سازد.) 2. نسبت به حادثه ي عاشورا، بايد ديد روشن و واضحي به مستمع بدهد. 3. نسيت به معارف دين، هم ايجاد معرفت و هم ايجاد ايمان- ولو به نحو كمي- كند-
بايد مسأله ي عاشورا و مصائب حسين بن علي(ع) را به صورت يك مسأله ي جدي و اصلي و به دور از شعار، مورد توجه قرار بدهيم-
بايد حادثه ي عاشورا را از پيرايه هاي مضر، خالي كنيم-
موضوع عاشورا، يك موضوع تمام نشدني و هميشگي است-
موضوع عاشورا از اين جهت كمال اهميت را دارد كه فداكاري و از خودگذشتگي اي كه در اين قضيه انجام گرفت، يك فداكاري استثنايي بود-
عبرت گيري از عاشورا اين است كه نگذاريم روح انقلاب در جامعه، منزوي، و فرزند انقلاب، گوشه گير شود-
حادثه ي عاشورا، در اوج قله ي فداكاري و شهادت، باقي ماند و همچنان تا قيامت، باقي خواهد ماند-
درس عاشورا، درس فداكاري و دين داري و شجاعت و مواسات و درس قيام لِله و درس محبت و عشق است-
عاشورا، مراسمي است كه در انسانها شور و تحرّك و رويش و تفكّر و انديشه به وجود مي آورد-
عاشورا يك مراسم خشك و خالي نيست، مراسمي است كه در آن، فكر، برنامه، هدف، آگاهي بخشي و معرفت دهي هست-
مردم بايد مخلصانه و براي استفاده در مجالس عزاداري حسيني شركت كنند، نه براي وقت گذراندن-
همه ي مردم- به خصوص جوانان- را به پر كردن مساجد و حضور در نمازهاي جمعه و جماعت و گرم نگه داشتن مراسم عزاداري سالار شهيدان حسين بن علي(ع) توصيه مي كنم-
جوانان ما در روزهاي تاسوعا و عاشورا و بعد از آن با حضور در مراسم عزاداري و نمايش هاي بسيار زيباي عزاداري از يك روحيه ي حسيني و معنوي برخوردارند-
امام خامنه اي مدظله العالي
پيام عاشورا
به نظر من اين پيام عاشورا، از درسها و پيامهاي ديگر عاشورا براي ما امروز فوري تر است. ما بايد بفهميم چه بلايي بر سرِ آن جامعه آمد كه حسين بن علي عليه السلام، آقازاده ي اوّل دنياي اسلام و پسر خليفه مسلمين، پسر علي بن ابي طالب عليه الصلاه و السلام، در همان شهري كه پدر بزرگوارش بر مسند خلافت مي نشست، سر بريده اش گردانده شد و آب از آب تكان نخورد! از همان شهر آدمهايي به كربلا آمدند، او و اصحاب او را با لب تشنه به شهادت رسانند و حرم اميرالمؤمنين عليه السلام را به اسارت گرفتند!
حرف در اين زمينه، زياد است. من يك آيه از قرآن را در پاسخ به اين سؤال مطرح مي كنم. قرآن جواب ما را داده است. قرآن، آن درد را به مسلمين معرفي مي كند. آن آيه اين است كه مي فرمايد:«فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاه واتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيّا(مريمآيه59)» دو عامل، عامل اصلي اين گمراهي و انحراف عمومي است: يكي دور شدن از ذكر خدا كه مظهر آن نماز است. فراموش كردن خدا و معنويت؛ حساب معنويّت را از زندگي جدا كردن و توجه و ذكر و دعا و توسّل و طلب از خداي متعال و توكل به خدا و محاسبات خدايي را از زندگي كنار گذاشتن. دوم«واتّبعوا الشهوات»؛ دنبال شهوتراني ها رفتن؛ دنبال هوسها رفتن و در يك جمله: دنياطلبي. به فكر جمع آوري ثروت، جمع آوري مال و التذاذ به شهوات دنيا افتادن. اينها را اصل دانستن و آرمان ها را فراموش كردن. اين درد اساسي و بزرگ است. ما هم ممكن است به اين درد دچار شويم. اگر در جامعه اسلامي، آن حالت آرمان خواهي از بين برود يا ضعيف شود؛ هر كس به فكر اين باشد كه كلاهش را از معركه در ببرد و از ديگران در دنيا عقب نيفتد؛ اين كه«ديگري جمع كرده است، ما هم برويم جمع كنيم و خلاصه خود و مصالح خود را بر مصالح جامعه ترجيح دهيم». معلوم است كه به اين درد دچار خواهيم شد.
امام خامنه اي مدظله العالي
وقتي كه امر به معروف و نهي از منكر نشود و در جامعه خلافكاري، دزدي، تقلّب و خيانت رايج گردد و به تدريج جزو فرهنگ جامعه شود، زمينه براي روي كار آمدن آدم هاي ناباب فراهم خواهد شد. البته امر به معروف و نهي از منكر حوزه هاي گوناگوني دارد كه باز مهم ترينش حوزه مسئولان است؛ يعني شما بايد ما را به معروف امر، و از منكر نهي كنيد. مردم بايد از مسئولان، كار خوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا؛ بلكه بايد از آنها بخواهند. اين مهم ترين حوزه است. البته فقط اين حوزه نيست؛ حوزه هاي گوناگوني وجود دارد.
بيانات در خطبه هاي نماز جمعه تهران1379/9/25
اولين و واجب ترين كار نظام اسلامي در بيانات رهبر معظم انقلاب
اين نظام اسلامي به وجود آمده است؛ اولين كارش اجراي قسط و عدل است. قسط و عدل، واجب ترين كارهاست. ما رفاه را هم براي قسط و عدل مي خواهيم. كارهاي گوناگون- مبارزه، جنگ، سازندگي، توسعه- را براي قسط و عدل مي خواهيم؛ براي اين كه در جامعه عدالت برقرار شود، همه بتوانند از خيرات جامعه استفاده كنند و عدّه اي محروم و مظلوم واقع نشوند. در محيط قسط و عدل است كه انسان ها مي توانند رشد كنند، به مقامات عالي بشري برسند و كمال انساني خودشان را به دست آورند. قسط و عدل، يك مقدّمه واجب براي كمال نهايي انسان است.
بيانات در ديدار جمعي از فرماندهان نيروي انتظامي1376/4/25
1- صدمه وارد كردن به بدن در حد كوبيدن سر به ديوار، چنگ زدن به صورت، به صورت زدن، سينه زني تا حدي كه سينه ها ولو جزئي آسيب ببيند و يا اين كه از بدن خون جاري شود چه حكمي دارد؟
ج: عزاداري به شيوه مرسوم و سنتي از اعظم قربات الي الله تعالي و موجب اجر و ثواب است لكن بايد از هر گونه كاري كه موجب وهن مذهب باشد پرهيز شود همچنين هر عملي كه ضرر قابل توجهي براي انسان داشته باشد، حرام است.
2- راه اندازي دسته هاي عزاداري در ساعات پاياني شب در خيابان ها و محله ها چه حكمي دارد؟
ج: به راه انداختن دسته هاي عزاداري براي سيدالشهدا و اصحاب ايشان عليهم السلام و شركت در امثال اين مراسم امر بسيار پسنديده و مطلوبي است و از بزرگترين اعمالي است كه انسان را به خداوند نزديك مي كند، ولي بايد از هر عملي كه باعث اذيت ديگران مي شود و يا في نفسه از نظر شرعي حرام است، پرهيز گردد.
3- حكم پخش صداي مراسم سينه زني و نوحه خواني و يا نوار آن از طريق بلندگوهاي مساجد و حسينيه ها در شهرها و محله ها چيست؟
ج: واجب است برگزاركنندگان مراسم و عزاداران تا حد امكان از اذيت و ايجاد مزاحمت براي همسايگان بپرهيزند هر چند با كم كردن صداي بلندگو و تغيير جهت آن به طرف داخل باشد.
4- آيا جايز است كه سخنران ها و مداحان از عزاداران و مردم حاضر در مراسم عزاداري مطالبه كنند كه مردم بلند و با صدا گريه كنند و يا هنگام دعا دستشان را بالا بياورند. آيا بلندي و كوتاهي صدا تفاوتي در كيفيت ثواب عزاداري ايجاد مي كند؟
ج: في نفسه منعي ندارد.
5- استفاده از ادوات موسيقي(محلي يا غير آن) نظير طبل، سنج، دمام و… براي عزاداري اباعبدالله(ع) در هيأت ها چه حكمي دارد؟
ج: استفاده از آلات موسيقي، مناسب با عزاداري سالار شهيدان عليه السلام نيست و شايسته است مراسم عزاداري، به همان صورت متعارفي كه از قديم متداول بوده، برگزار شود. البته، استفاده از طبل و سنج به نحو متعارف، اشكال ندارد.
6- استفاده از مال مجهول المالك و يا مخلوط قطعي به حرام در هيأت عزاداري جايز است؟
ج: جايز نيست.
7- آيا مي توان از باقيمانده پولي كه از محرم سال گذشته براي هزينه ايام عزاداري به صورت عمومي از مردم گرفته شده است، در محرم امسال هزينه كرد؟
ج: مانعي ندارد.
8- حمل عَلَم و كتل و پرچم هاي بزرگ چه وجهي دارند؟ بعضي علم ها به قدري بزرگ است كه بايد چندين نفر زير آن قرار بگيرند. ضمن اين كه در برخي نواحي اعتقاداتي درباره اين وسايل وجود دارد كه موجب وهن اسلام و علي الخصوص شيعه مي شود. آيا انجام اين كارها جايز است؟
ج: استفاده از عَلَم در عزاداري سيدالشهدا عليه السلام في نفسه اشكال ندارد ولي نبايد جزء دين شمرده شود لكن حمل پرچم و كتل اشكال ندارد.
9- عزاداري اعم از سينه زني، جلسات روضه خواني و راه اندازي دستجات براي عزاداري غير از سيدالشهداء چه حكمي دارد؟
ج: في نفسه منعي ندارد.
10- حكم تصويربرداري و نورپردازي در هيأت هاي مذهبي به نحوي كه يادآور كنسرت هاي موسيقي غربي باشد چيست؟
ج: بايد از انجام هر كاري كه با شأن و جايگاه مجالس عزاداري اهل بيت عليهم السلام منافات دارد پرهيز شود.
11- حكم برگزاري مراسم عقد و عروسي در ايام محرم و صفر و ديگر ايام عزاداري ائمه معصومين چه حكمي دارد؟
ج: مجرد انجام عقد در ايام عزاداري في نفسه منعي ندارد ولي برگزاري مجالس جشن و انجام كارهايي كه موجب هتك و بي حرمتي گردد، در خصوص ايام عزا جايز نبوده و حرام است.
امام خامنه اي مدظله العالي
مقدمه جهاد واقعي و شهادت
وجود مقدس سيدالشهدا عليه السلام، اگر چه بيشتر با بُعد جهاد و شهادت معروف شده، ليكن آن بزرگوار در حقيقت مظهر انسان كامل و عبد خالص و مخلص و مخلَص براي خداست. اساساً جهاد واقعي و شهادت در راه خدا، جز با مقدمه اي از همين اخلاص ها و توجه ها و جز با حركت به سمت«انقطاع الي الله» حاصل نمي شود.
بيانات در ديدار پاسداران1368/12/10
شهادت قله ي فداكاري
در اين مناجات شعبانيه ي عاليه المضامين مي فرمايد:«الهي هب لي كمال الانقطاع اليك». اين كمال انقطاع به سوي خدا و از همه چيز گسستن و همه ي قيود و دنباله ها را در جهت حركت به سمت محبوب واقعي بريدن و به آن سمت پرواز كردن، چگونه براي انسان حاصل مي شود؟ شهادت كه قله ي فداكاري يك انسان است، بدون حركت به سمت انقطاع و بدون تلاش و مجاهدت براي ايجاد«انقطاع الي الله» براي انسان به وجود نمي آيد. هر گاه انسان تلاشي انجام داد و قدم اول را با همت و عزم و اراده برداشت، آن وقت خداي متعال راه را باز مي كند و قدمها يكي پس از ديگري، به سمت نوراني شدن دل و پُر نور شدن وجود انسان برداشته مي شود. بيانات در ديدار پاسداران1368/12/10
مبارزه ي گسترده ي تاريخي امام حسين عليه السلام
در حقيقت امام حسين عليه السلام اگر چه با يزيد مبارزه مي كند اما مبارزه ي گسترده ي تاريخي وي با يزيدِ كوته عمرِ بي ارزش نيست بلكه با جهل و پستي و گمراهي و زبوني و ذلّت انسان است امام حسين عليه السلام با اينها مبارزه مي كند.
بيانات در خطبه هاي نماز جمعه تهران1379/1/26