امام خامنه ای مدظله العالی
عبرت های عاشورا
امیدواریم ملت عزیز ما با تمسک به معنویت حسین بن علی علیه السلام و با آشنایی بیشتر با آن بزرگوار عزت و افتخار و سربلندی را برای خود کسب کند، هم چنان که بحمدالله به برکت حسین بن علی و به برکت اسلام و قرآن، از عزت و افتخار معنوی برخوردار بوده و هست.
عاشورا غیر از درس، یک صحنه عبرت است. انسان باید در این صحنه نگاه کند تا عبرت بگیرد. عبرت یعنی چه؟ یعنی خود را با آن وضعیت مقایسه کند و بفهمد در چه حال و وضعی قرار دارد. چه چیزی او را تهدید می کند و چه چیزی برای او لازم است. این را عبرت می گویند.
اولین عبرتی که در قضیه عاشورا ما را متوجه خود می کند این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم جامعه اسلامی به آن حد رسید که کسی مثل امام حسین علیه السلام ناچار شد برای نجات جامعه، این چنین فداکاری بکند. یک وقت این فداکاری بعد از گذشت هزار سال از صدر اسلام است یا یک وقت در قلب کشورها و ملتهای مخالف و معاند با اسلام است.
این یک حرفی است اما اینکه حسین بن علی علیه السلام در مرکز اسلام، در مدینه و مکه(مرکز وحی نبوی) با وضعیتی مواجه شد به طوری که هر چند نگاه کند ببیند چاره ای جز فداکاری نیست. این قابل تأمل است، مگر چه وضعی بود که حسین بن علی علیه السلام احساس کرد که اسلام فقط با فداکاری او زنده می ماند و الّا از دست می رود، عبرت اینجاست.
چرا باید وضعی پیش بیاید که کسی مثل حسین بن علی علیه السلام ببیند چاره ای ندارد جز این فداکاری عظیم، که در تاریخ بی نظیر است. چه شد که آنها به اینجا رسیدند؟ ما باید این را امروز مورد توجه دقیق قرار بدهیم، ما امروز یک جامعه اسلامی هستیم، باید ببینیم آن جامعه اسلامی چه آفتی پیدا کرد که کارش به یزید رسید. چه شد که بیست سال پس از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام در همان شهری که ایشان حکومت می کرد سرهای پسران امیرالمؤمنین علیه السلام را بر نیزه کردند و در شهر گرداندند!
کوفه همان جایی است که امیرالمؤمنین علیه السلام توی بازارهای آن راه می رفت، … و مردم را امر به معروف و نهی از منکر می کرد فریاد تلاوت قرآن در«اناء الیل و اطراف النهار» از مسجد و تشکیلات آن بلند بود. این همان شهر است که حالا دخترها و حرم امیرالمؤمنین علیه السلام را به اسارت در بازار آن می گرداندند. چه شد که ظرف بیست سال به اینجا رسیدند؟
جواب این است که یک بیماری وجود دارد که می تواند جامعه ای که در رأس آن کسی مثل پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیه السلام بوده است را در ظرف 10 سال به آن وضعیت برسانند. پس این یک بیماری خطرناکی است و ما هم باید از این بیماری بترسیم. امام بزرگوار ما اگر خود را شاگردی از شاگردان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم محسوب می کرد سر فخر به آسمان می سود، افتخار امام این بود که بتواند احکام پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را درک و عمل و تبلیغ کند، اما ما کجا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم کجا؟
جامعه ای را که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم ساخته بود بعد از مدت چند سال به آن وضع دچار شد و لذا جامعه ما خیلی باید مواظب باشد که به آن بیماری دچار نشود. عبرت اینجاست، ما باید آن بیماری را بشناسیم و آن را یک خطر بزرگ بدانیم و از آن اجتناب کنیم. قرآن جواب ما را داده است. قرآن درد و بیماری را به مسلمین معرفی می کند آن آیه این است که می فرماید:«فخلف من بعد هم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا»
دو عامل، عوامل اصلی این گمراهی و انحراف عمومی است: یکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن صلوات و نماز است یعنی فراموش کردن خدا و معنویت و جدا کردن حساب معنویت از زندگی و فراموش کردن توجه ذکر و دعا و توسل و طلب توفیق از خدای متعال و توکل بر خدا و کنار گذاشتن محاسبات خدایی از زندگی، و عامل دوم«اتبعوا الشهوات» است یعنی دنبال شهوترانی ها و هوس ها و در یک جمله دنیاطلبی، به فکر جمع آوری ثروت و مال بودن، التذاذ و به دام شهوات دنیا افتادن و اصل دانستن اینها و فراموش کردن آرمان ها.
این درد اساسی و بزرگ است و ما هم ممکن است به این درد دچار بشویم اگر در جامعه اسلامی ما آن حالت آرمان خواهی از بین برود یا ضعیف بشود، و هر کسی به فکر این باشد که کلاه خودمان را از معرکه به در ببریم تا در دنیایمان از دیگران عقب نیفتیم، دیگری جمع کرده است و ما هم برویم جمع کنیم و خود و مصالح خود را بر سر مصالح جامعه ترجیح بدهیم، معلوم است که وضع به اینجا خواهد رسید.
بیانات در71/4/23
عبرت های عاشورا در بیانات رهبر معظم انقلاب