|
وَ مِنْ دُعاء لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از دعاهاى آن حضرت است در وصف عاشقان خدا اللَّهُمَّ اِنَّكَ آنَسُ الاْنِسينَ لاَِوْلِيائِكَ، وَ اَحْضَرُهُمْ بِالْكِفايَةِ بار خدايا، تو براى عاشقانت بهترين مونسى، و براى كفايتِ مهمّ آنان كه بر تو لِلْمُتَوَكِّلينَ عَلَيْكَ، تُشاهِدُهُمْ فى سَرائِرِهِمْ، وَ تَطَّلِعُ عَلَيْهِمْ فى اعتماد نمايند از همه حاضرترى، آنان را در باطنشان مشاهده مى كنى،و به نهان هايشان وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از خطبه هاى آن حضرت است در گريز از دنيا دَارٌ بِالْبَلاءِ مَحْفُوفَةٌ، وَ بِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ. لاتَدُومُ اَحْوالُها، دنيا خانه اى است پيچيده به بلا، و معروف به خيانت. احوالش پايدار نمى ماند، وَ لايَسْلَمُ نُزّالُها. اَحْوالٌ مُخْتَلِفَةٌ، وَ تاراتٌ مَتَصَرِّفَةٌ. الْعَيْشُ فيها و اهلش جان سالم به در نبرند. حالاتى است گوناگون، و نوبت هايى است متغيّر. زندگى در آن وَ مِنْ دُعاء لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از دعاهاى آن حضرت است در فراوانى روزى اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهى بِالْيَسارِ، وَ لاتَبْذُلْ جاهى بِالاِْقْتارِ، فَاَسْتَرْزِقَ بار خدايا، آبرويم را به بى نيازى حفظ فرما، و حرمتم را به تنگدستى نشكن، تا از آنان كه روزى طالِبى رِزْقِكَ، وَ اَسْتَعْطِفَ شِرارَ خَلْقِكَ، وَ اُبْتَلى بِحَمْدِ مَنْ تو را خواهند روزى خواهم، و از شرار مردم خواستار عطوفت باشم،و به ثناى كسى كه به من ببخشايد وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از سخنان آن حضرت است در بيزارى از ظلم وَاللّهِ لاََنْ اَبيتَ عَلى حَسَكِ السَّعْدانِ مُسَهَّداً، وَ اُجَرَّ فِى الاَْغْلالِ به خدا قسم اگر شب را به بيدارى به روى خار سَعدان به روز آرم، و با قرار داشتن غُلها و بندها به بدنم روى مُصَفَّداً، اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اَلْقَى اللّهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ظالِماً زمين كشيده شوم، پيش من محبوبتر است از اينكه خدا و رسولش را در قيامت ملاقات كنم در حالى كه به بعضى از 216 وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از سخنان آن حضرت است قالَهُ عِنْدَ تِلاوَتِهِ «يا اَيُّهَا الاِْنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ» به هنگام تلاوت: «يا اَيُّهَا الاِْنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ» اَدْحَضُ مَسْئُول حُجَّةً، وَ اَقْطَعُ مُغْتَرٍّ مَعْذِرَةً، دليل مغرورشده به كرم حق درحين بازخواستْ باطلترين دلايل، و عذر آن فريب خورده بى پايه ترين عذرهاست، لَقَـدْ اَبْـرَحَ جَهالَـةً بِنَفْسِـهِ. او در اين زمينه بر جهالت خود اصرار ورزيده.
215 وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از سخنان آن حضرت است قالَهُ عِنْدَ تِلاوَتِهِ «رِجالٌ لاتُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ» كه آن را به وقت تلاوت آيه «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ» فرمود اِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ وَ تَعالى جَعَلَ الذِّكْرَ جِلاءً لِلْقُلُوبِ، تَسْمَعُ بِهِ خداوند پاك ياد خود را صيقل دلها قرار داد، كه گوش در پرتو آن بَعْدَ الْوَقْرَةِ، وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ، وَ تَنْقادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعانَدَةِ. پس از سنگينى مى شنود، و چشم دلها بعد از نابينايى مى بيند، و دلها از پى عناد با حق رام مى شود. وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از سخنان آن حضرت است قالَهُ بَعْدَ تِلاوَتِهِ «اَلْهيكُمُ التَّكاثُرُ حَتّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» كه بعد از تلاوت آيه «اَلْهيكُمُ التَّكاثُرُ حَتّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» فرمود يا لَهُ مَراماً ما اَبْعَدَهُ، وَ زَوْراً ما اَغْفَلَهُ، وَ خَطَراً ما اَفْظَعَهُ. عجبا! چه هدف بسيار دورى، و چه زائران ناآگاهى، و چه كار بزرگ سهمگينى! لَقَدِ اسْتَخْلَوْا مِنْهُمْ اَىَّ مُدَّكِر، وَ تَناوَشُوهُمْ جاى رفتگان را كه نقطه پند و عبرت است ـ و چه پند و عبرتى! ـ خالى ديدند،و به مردگان پوسيده در وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از سخنان آن حضرت است يَحُثُّ فيهِ اَصْحابَهُ عَلَى الْجِهادِ كه در آن يارانش را ترغيب به جهاد مى كند وَ اللّهُ مُسْتَأْديكُمْ شُكْرَهُ، وَ مُوَرِّثُكُمْ اَمْرَهُ، وَ مُمْهِلُكُمْ خداوند اداى شكرش را از شما خواسته، و امرش را براى شما باقى گذارده، و در ميدان گسترده فى مِضْمار مَمْدُود، لِتَتَنازَعُوا سَبَقَهُ. فَشُدُّوا عُقَدَ مسابقه به شما مهلت داده تا براى رسيدن به هدف از يكديگر پيشى گيريد. پس در اين جبهه نبرد كمر وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از سخنان آن حضرت استدر وصف سالكان قَدْ اَحْيى عَقْلَهُ، وَ اَماتَ نَفْسَهُ، حَتّى دَقَّ جَليلُهُ، وَ لَطُفَ غَليظهُ، همانا عقل خود را زنده كرد، و نفسش را ميراند، به طورى كه جسمش باريك، و دلش نرم شد، وَ بَرَقَ لَهُ لامِعٌ كَثيرُ الْبَرْقِ، فَاَبانَ لَهُ الطَّريقَ، وَ سَلَكَ بِهِ السَّبيلَ، و نورى در نهايت فروزندگى برايش درخشيد، كه راه را براى او روشن كرد، و به آن نور راه را پيمود، |