وَ قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ: مُقارَبَةُ النّاسِ فى اَخْلاقِهِمْ اَمْنٌ مِنْ غَوائِلِهِمْ.
و آن حضرت فرمود: هماهنگى با اخلاق مردم سپر ايمنى است در برابر
كينه هايشان.
|
موضوعات: "نهج البلاغه" یا "خطبه ها" یا "نامه ها" یا "حکمت ها"
وَ قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ: مُقارَبَةُ النّاسِ فى اَخْلاقِهِمْ اَمْنٌ مِنْ غَوائِلِهِمْ. و آن حضرت فرمود: هماهنگى با اخلاق مردم سپر ايمنى است در برابر كينه هايشان. وَ قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ: الْعَيْنُ حَقٌّ، وَالرُّقى حَقٌّ، وَالسِّحْرُ حَقٌّ، و آن حضرت فرمود: چشم زخم، و افسونگرى، و جادوگرى، وَالْفَأْلُ حَقٌّ، وَالطِّيَرَةُ لَيْسَتْ بِحَقٍّ، وَالْعَدْوى لَيْسَتْ و فال نيك واقعيّت دارد، اما فال بد زدن، و اثر گذارى از يكى به ديگرى در امور خرافى بِحَقٍّ. وَالطّيبُ نُشْرَةٌ، وَالْعَسَلُ نُشْرَةٌ، وَالرُّكُوبُ نُشْرَةٌ، درست نيست. بوى خوش، عسل، سواركارى، و نظر به سبزه وَالنَّظَـرُ اِلَـى الْخُضْـرَةِ نُشْـرَةٌ. غم و اندوه را مى زدايد و كسالت را بهبودى مى بخشد.
56 وَ مِنْ وَصِيَّة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از سفارشهاى آن حضرت است وَصّــى بِها شُـرَيْحَ بْـنَ هانِـىء، لَمّـا جَعَلَـهُ عَلـى مُقَـدِّمَتِـهِ اِلـى الشّـامِ كه به شريح بن هانى سفارش نموده، هنگامى كه وى را به فرماندهى لشگر به طرف شام فرستاد 55 وَ مِنْ كِتاب لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از نامه هاى آن حضرت است اِلى مُعاوِيَةَ بـه معاويـه اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ قَدْ جَعَلَ الدُّنْيا لِما بَعْدَها، وَ ابْتَلى فيها اما بعد، خداوند سبحان دنيا را براى آخرت قرار داده، و مردم دنيا را در دنيا اَهْلَها لِيَعْلَمَ اَيُّهُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً. وَلَسْنا لِلدُّنْيا خُلِقْنا، وَ لا بِالسَّعْىِ به عرصه آزمايش نهاده تا معلوم كند عمل كدام يك بهتر است. ما را براى دنيا نيافريده اند، و به كوشش
54 وَ مِنْ كِتاب لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از نامه هاى آن حضرت است اِلى طَلْحَةَ وَ الزُّبَيْرِ، مَعَ عِمْرانَ بْنِ الْحُصَيْنِ الْخُزاعِىِّ. ذَكَرَهُ كه عِمران بن حُصَين خُزاعى به جانب طلحه و زبير فرستاد. ابوجفعر اسكافى آن را اَبُوجَعْفَر الاِْسْكافِىُّ فى كِتابِ الْمَقاماتِ فى مَناقِبِ اَميرِالْمُؤْمِنينَ عَلَيْهِ السَّلامُ در كتاب مقامات در مناقب اميرالمؤمنين عليه السّلام ذكر كرده است
53 وَ مِنْ عَهْد لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ عهدنامه مكتوب آن حضرت است كَتَبَهُ لِلاَْشْتَرِ النَّخَعِىِّ رَحِمَهُ اللّهُ لَمّا وَلاّهُ عَلى مِصْرَ وَ اَعْمالِها. براى مالك اشتر نَخَعى ـ رحمه اللّه ـ زمانى كه او را به امارت مصر و مناطق تابعه آن انتخاب نمود حينَ اضْطَرَبَ اَمْرُ اَميرِها مُحَمَّدِ بْنِ اَبى بَكْر. و اين برنامه به وقتى بود كه كار حاكم مصر محمد بن ابوبكر در آشفتگى قرار داشت. وَ هُوَ اَطْوَلُ عَهْد كَتَبَهُ وَ اَجْمَعُهُ لِلْمَحاسِنِ اين عهدنامه طولانى ترين عهدنامه و از جهت دربرداشتن خوبيها جامع ترين آنهاست
52 وَ مِنْ كِتاب لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از نامه هاى آن حضرت است اِلى اُمراءِ الْبِلادِ فى مَعْنَى الصَّلاةِ به كارگزاران شهرها در رابطه با وضع نماز اَمّا بَعْدُ، فَصَلُّوا بِالنّاسِ الظُّهْرَ حَتّى تَفىءَ الشَّمْسُ مِثْلَ مَرْبِضِ اما بعد، نماز ظهر را با مردم بخوانيد تا وقتى كه خورشيد به اندازه خوابگاه بزى از نصف النهار الْغَنْزِ. وَ صَلُّوا بِهِمُ الْعَصْرَ وَ الشَّمْسُ بَيْضاءُ حَيَّةٌ فى عُضْو مِنَ به جانب مغرب برگردد. ونمازعصر را به جماعت بخوانيدآن گاه كه خورشيد درپاره اى از روز سپيد وجلوه گر است النَّهارِ حينَ يُسارُ فيها فَرْسَخانِ. وَ صَلُّوا بِهِمُ الْمَغْرِبَ حينَ يُفْطِرُ و مى توان تا غروب كردنش به اندازه دو فرسخ راه پيمود. و نماز مغرب را وقتى با مردم بخوانيد كه روزه دار
51 وَ مِنْ كِتاب لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از نامه هاى آن حضرت است اِلى عُمّالِهِ عَلَى الْخَراجِ بـه مـأمـوران ماليـات مِنْ عَبْدِ اللّهِ عَلِىٍّ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اِلى اَصْحابِ الْخَراجِ: از بنده خدا على امير مؤمنان ، به عاملان ماليات: اَمَّا بَعْدُ، فَاِنَّ مَنْ لَمْ يَحْذَرْ ما هُوَ صائِرٌ اِلَيْهِ لَمْ يُقَدِّمْ لِنَفْسِهِ اما بعد، هر كه از قيامتى كه به آن روى خواهد نهاد حذر نكند، چيزى كه او را از بلاهاى آن روز
50 وَ مِنْ كِتاب لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از نامه هاى آن حضرت است اِلى اُمَرائِهِ عَلَى الْجُيُوشِ بـه اميـران سـپاهـش مِنْ عَبْدِاللّهِ عَلِىِّ بْنِ اَبى طالِب اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اِلى اَصْحابِ الْمَسالِحِ: از بنده خـدا على بن ابى طالب اميـرمـؤمنان ، به مـرزداران : اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ حَقّاً عَلَى الْوالى اَنْ لايُغَيِّرَهُ عَلى رَعِيَّتِه فَضْلٌ نالَهُ، اما بعد، شايسته حاكم است كه برترى رسيده به او، و نعمتى كه به آن اختصاص يافته او را نسبت
49 وَ مِنْ كِتاب لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ از نامه هاى آن حضرت است اِلى مُعاوِيَةَ اَيْضاً بـاز بـه معـاويـه اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ الدُّنْيا مَشْغَلَةٌ عَنْ غَيْرِها، وَ لَمْ يُصِبْ صاحِبُها مِنْها اما بعد، دنيا آدمى را از ديگر امور بازمى دارد، دنيادار به چيزى از دنيا نمى رسد شَيْئاً اِلاّ فَتَحَتْ لَهُ حِرْصاً عَلَيْها وَ لَهَجاً بِها، وَ لَنْ يَسْتَغْنِىَ صاحِبُها جز آنكه درى از حرص و شيفتگى به آن به رويش باز مى گردد، دنيادار به آنچه از دنيا |