در قرآن كريم آمده است:«الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لا يخشون احداً الا الله و كفي بالله حسيبا»(احزاب، آيه 38)
كار انبيا و اوليا و علماي بزرگ اين است كه سخن حق را به مردم برسانند. آنان براي گسترش فرهنگ الهي و نفي سنت هاي جاهلي، موهوم و باطل و اضمحلال بدعت ها و امور معارض با ديانت كمترين هراسي ندارند.
حديث معروفي است كه خاطر نشان مي كند:«ان العلماء ورثه الانبياء»(الكافي، ج1، ص32)؛ عالمان وارثان پيامبرانند. ارث پيامبران چيزي جز هدايت، تعليم، پايداري، ارشاد، احياي نفوس و تصحيح مسير بشريت نيست. اين كه در حديث به تأكيد آمده است كه:«الفقهاء امناء الرسول»؛(بحارالانوار، جلد اول، ص216)؛ عالمان دين امانتداران(فرستاده) خدايند. بي جهت نيست. امانت ، همان محتواي رسالت است و دانشمند مسلمان بايد در نشر و تبليغ آن بكوشد و به هنگام حضور مانع براي رفع آن قيام كند. او بايد خارها و علفهاي هرزي را كه اجازه نمي دهند در سرزمين نفوس بشري گلهاي فضيلت و حق و عدالت كاشته شود كنار بزند.
حضرت علي(ع) مسئوليت هاي اجتماعي را تنها متوجه حكام و اميران نمي داند و مي فرمايد:«و ما اخذ الله علي العلماء ان لايقاروا علي كظه ظالم و لا سغب مظلوم؛ (نهج البلاغه) و پيماني كه خدا با دانشمدان دارد اين است كه با ظالمان قرار نداشته باشند و بر سيري آنان و گرسنگي مظلوم تاب نياورند.»
آيت الله محمدرضا مهدوي كني ره از اين دسته علما بود. ايشان از پشتوانه هاي انقلاب و خاري در چشم دشمن بودند. در هنگام فتنه ها با بصيرت، وارد ميدان مي شدند و يار و ياور ولايت و رهبري بودند. درگذشت اين فقيد وارسته و والامقام را به محضر امام زمان(عج) و نائب برحقّش امام خامنه اي مدظله العالي و همچنين حوزات علميه تسليت عرض نموده و از خداوند متعال مسئلت داريم كه روح ايشان را با ائمه معصوم(ع) و امام ره و شهدا محشور نمايد. يادشان گرامي باد.
موضوع: "جور واجور"
سه توصيه ولي الله الاعظم(عج)
به نقل از حجه الاسلام محمدعلي جاودان
يك روز با يكي از دوستان محضر آيت الله حق شناس ره رفته بوديم، آن وقت منزل ايشان نزديك مسجد امين الدوله بود. مجلس هم مجلس خاصي بود. ايشان دفعتاً شروع به صحبت كردند و فرمودند: به آقا حجه بن الحسن عرضه داشتم من يتيم هستم و پدر ندارم. فرمود: من پدر شما هستم. حضرت سپس به من امر كردند: نماز جماعت، نماز شب، توجه به درس و مطالعه، آقاي حق شناس اين سه مطلب را در زندگي به جا مي آورد و هر سه وصيت حضرت را به دقت انجام مي داد. گاهي مي ديدم بي وقفه سه ساعت مطالعه مي كند و سعي مي كند حتّي يك نمازش را فرادي نخواند. نماز شب را هم ترك نمي كرد و اساساً رفقاي خود را افرادي مي دانست كه در نماز جماعت حاضر مي شوند.
سبب نزول سوره انسان(هل اتي)
يكي ديگر از ادله برتري و فضيلت اهل بيت(ع) از نگاه قرآن كريم، آيات5 الي22 سوره مباركه انسان كه مربوط به نذر امام علي (ع) و حضرت فاطمه(س)، امام حسن و امام حسين عليهم السلام و فضّه و نيز ايثارگري آنها مي باشد.
مفسران و دانشمندان مذهب اهل بيت و اهل سنت نيز درباره اين آيه بحث هايي را ارائه داده اند. با توجه به اينكه آياتي از همين سوره دلالت كننده بر فضيلت و برتري حضرت فاطمه(س) است، در اين قسمت با نگاهي گذرا، آيات مورد بحث را مورد تبيين قرار داده، سبب نزول و دلالت آن را بررسي خواهيم نمود.
تفسير آيات سوره انسان:
خداوند متعال در سوره انسان چنين مي فرمايد:
وَ يُطعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسكيناً وَ يَتيماً وَ أسيراً. إنَّما نُطعِمُكُم لِوَجهِ اللهِ لَا نُريدُ مِنكُم جَزاءً وَ لَا شُكُوراً.(سوره انسان/5-22)
به مسكين و يتيم و اسير مي دهند!(و مي گويند) ما شما را به خاطر خدا اطعام مي كنيم، و هيچ پاداش و سپاسي از شما نمي خداهيم.
نگاهي به سبب نزول آيات:
بر اساس نقل عبدالله بن عباس مي خوانيم: “حسن و حسين بيمار شدند، پيامبر اسلام(ص) با جمعي از ياران به عيادتشان آمدند و به علي فرمودند: اي ابوالحسن! خوب بود نذري براي شفاي فرزندان خود مي كردي. علي، فاطمه و فضه كه خادمه آن ها بود، نذر كردند كه اگر آنها شفا يابند، سه روز روزه بگيرند. چيزي نگذشت كه هر دو شفا يافتند، در حالي كه از نظر مواد غذايي دست خالي بودند. حضرت علي(ع) سه من جو قرض نمود و فاطمه(س) يك سوم آن را آرد كرد و نان پخت. هنگام افطار سائلي بر خانه آمد و گفت: “سلام بر شما اي اهل بيت محمد! مستمندي از مستمندان مسلمانان هستم، غذايي به من بدهيد".
آن ها همگي مسكين را بر خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشيدند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتي كه غذايي را آماده كرده بودند يتيمي بر در خانه آمد، آن روز نيز ايثار كردند و غذاي خود را به او دادند.(باز با آب افطار كردند و روز بعد را نيز روزه گرفتند) در سومين روز اسيري به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد، باز سهم غذاي خود را به دادند. هنگامي كه صبح شد، علي(ع) دست حسن و حسين را گرفته بود، خدمت پيامبر اسلام(ص) آمدند، وقتي پيامبر آن ها را مشاهده كرد، ديد از شدت گرسنگي مي لرزند. فرمود: “اين حالي را كه در شما مي بينم براي من بسيار گران است، سپس برخاست و با آن ها حركت كرد. هنگامي كه وارد خانه فاطمه(س) شد، ديد در محراب عبادت ايستاده در حالي كه از شدت گرسنگي چشم هايش به گودينشسته… پيامبر(ص) ناراحت شد. در همين هنگام جبرئيل نازل گشت و گفت: “اي محمد! اين سوره را بگير، خداوند با چنين خانداني به تو تهنيت مي گويد. سپس سوره ي “هل اتي” را بر او خواند.”
شيخ طبرسي در تفسير خود در خصوص آيات مورد اشاره چنين مي نويسد:
“همانا خاص(مذهب اهل بيت) و عام(مذهب اهل سنت) روايت نموده اند كه آيات 5 الي22 از اين سوره درباره علي، فاطمه، حسن، حسين عليهم السلام و خادمه آنها به نام فضه نازل شده است. اين روايت از عبدالله بن عباس، مجاهد و ابو صالح نيز نقل شده است.”
مجموعه مقالات كنگره فاطمه(س) و انسان معاصر/دبيرخانه كنگره/معاونت بسيج خواهران سپاه صاحب الزمان(عج)/ص57-58
تأثير زمان و مكان در استجابت دعا
آنچه در اجابت دعاها و رسيدن به خواسته ها تأثير بسياري دارد و گاه در رديف شرايط و آداب دعا قرار گرفته و تلاش انسان نيازمند را به نتيجه مي رساند، استفاده از زمان و مكان شايسته به هنگام لب گشودن به دعا است. امام سجاد(ع) در روز عرفه چون با خداي خويش سخن مي گويد، شرافت عرفات و قداست آن را مطرح مي كند و چنين بيان مي كند؛
«… و اكنون به سوي تو آمده ام و در اين مكان كه شرافتش داده اي در مقابل درگاهت ايستاده ام به اميد رسيدن به آنچه كه نزد توست و تمايلم به سوي تو.»
و يا به هنگام اجازه گرفتن و در كنار سرداب مقدس حضرت مهدي(عج) در سامرا و در زيارت آن حضرت در آن مكان والا چنين مي خوانيم:
«پروزدگارا! به راستي كه اين بقعه اي است كه آن را پاكيزه گردانيدي و مكاني است كه شرافتش داده اي و علائم راهنمايي است كه آن را پاكيزه ساخته اي و جايي است كه راهنمايان توحيد در آن آشكار شده اند.»
تأثير زمان نيز در دعاها و مناجات پيشوايان معصوم عليهم السلام به گونه اي چشمگير نمايان است، همان گونه كه چون به ماه رمضان اشاره كرده اند آن را ماه نزول قرآن، هدايت مردمان و دلايلي از هدايت و فرقان(تشخيص حق از باطل) نام نهاده و زمان انابه و توبه و آزادي از آتش دوزخ بيان كرده اند. يا در تأويل «ليال عشر» در سوره ي والفجر، دهه ي ذي الحجه را مصداق تام و تمام آن ناميده اند. اين نگرش درس آموز در آموزه هاي زندگاني دخت رسول خدا(ص)، فاطمه زهرا(س) به خوبي مشاهده مي شود. از اين رو آن حضرت پس از جنگ احد، هر پنج شنبه، بر سرِ قبر حمزه سيدالشهداء به دعا و مناجات مي پرداخت و يا به هنگام فشار غاصبان و ستمگران چون آنان را تهديد به نفرين كرد تا شوي عزيز خود، امام علي(ع) را از چنگال ددمنشانه ي آنها رها سازد، مرقد مطهر رسول خدا(ص) را برگزيد و فرمود:
«يا سلمان! يريدون قتل عَليٍّ و ما عَلي صبرٌ فَدَعني حتّي اَتي قبر ابي فَاَنَشرنَّ شعري و اشقَّ حيبي و اصيحَ الي ربّي»
اي سلمان! آنان قصد جان علي را دارند، مرا به حال خود بگذار تا كنار قبر پدرم بروم، موهايم را پريشان سازم و گريبان چاك كنم و به درگاه خدا ناله سر دهم.
ديدگاه قدسي آن بانوي پاك و تابناك درباره زمان دعا و راز و نياز به گونه اي بود كه هماره به روز مبارك جمعه و ساعات پايان و هنگام غروب آفتاب آن توجه داشت. روزي مي گفت پدرم درباره جمعه مي فرمود:
«اِنَّ في الجمعه لساعهً لا يوافقها رجل مسلم يسأل الله عزّ و جل فيها خيراً الا اعطاه ايّاه فقلت يا رسول الله: اَيَهُ ساعهٍ هي؟ قال اذا توليّ نصفُ عينِ الشّمس للغروب»؛
در روز جمعه ساعتي است كه هر خواسته ي خير و نيكويي در آن ساعت به اجابت مي رسد.
پرسيدم: يا رسول الله كدام ساعت است؟
فرمود: آن گاه كه نصف قرص خورشيد در افق پنهان شود.
روش ها و بينش هاي حضرت زهرا(س) درباره ي يك زندگي زيبا/احمد لقماني
مباهله امام حسين عليه السلام در كربلا
اهميت بيان و ابلاغ حقيقت
هيچ سابقه نداشته است كه در راه تبليغ دين و بيان حقيقت، پيغمبر دست عزيزان خود، فرزندان خود و دختر خود و اميرالمؤمنين را- كه برادر و جانشين خود هست- بگيرد و بياورد وسط ميدان؛ استثنائي بودن روز مباهله به اين شكل است. يعني نشان دهنده ي اين است كه بيان حقيقت، ابلاغ حقيقت، چقدر مهم است؛ مي آورد به ميدان با اين داعيه كه مي گويد بيييم مباهله كنيم؛ هر كدام بر حق بوديم، بماند، هر كدام بر خلاف حق بوديم، ريشه كن بشود با عذاب الهي.
روش امام حسين(ع) مانند رسول خدا(ص) در مباهله
همين قضيه در محرّم اتفاق افتاده است به شكل عملي؛ يعني امام حسين عليه السلام هم براي بيان حقيقت، روشنگري در طول تاريخ، عزيزترين عزيزان خود را برمي دارد مي آورد وسط ميدان. امام حسين عليه السلام كه مي دانست حادثه چه جور تمام خواهد شد؛ زينب را آورد، همسران خود را آورد، فرزندان خود را آورد، برادران عزيز خود را آورد. اينجا هم مسئله، مسئله ي تبليغ دين است؛ تبليغ به معناي حقيقي كلمه؛ رساندن پيام، روشن كردن فضا؛ ابعاد مسئله ي تبليغ را اين جوري مي شود فهميد كه چقدر مهم است.
بايد يا با فعل يا با قول روشنگري كرد
در آن خطبه«من رأي سلطانا جائرا مستحلُّا لحرم الله ناكثا اعهد الله … و لم يغيّر عليه بفعل و لا قول كان حقّا علي الله ان يدخله مدخله»؛ يعني وقتي او دارد فضا را به اين شكل آلوده مي كند، خراب مي كند، بايد يا با فعل يا با قول آمد روشنگري كرد. و امام حسين عليه السلام اين كار را انجام مي دهد، آن هم با اين هزينه ي سنگين؛ عيالات خود، همسران خود، عزيزان خود، فرزندان اميرالمؤمنين، زينب كبري، اينها را برمي دارد مي آيد وسط ميدان.
بيانات امام خامنه اي مدظله العالي در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون1388/9/22
دستورالعملی از میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ره استاد اخلاق امام خمینی ره
… قبل از خواب انسان محاسبه اعمال روز خود را کرده و به دنبال علاج خیانت های نفس، به قدر توان باشد و از این محاسبه و علاج غفلت نکند و باید این عمل آن قدر تکرار شود که برای او عادت گردد و بدون محاسبه و درمان به خواب نرود و هر مقدار از توبه که فعلاً ممکن است تدارک ببیند و آنچه تأخیر لازم است عزم جدی در جبران آن داشته باشد و بداند حالا که می خوابد، خواب هم برادر مرگ است.
آیت الله حاج شیخ نصرالله شاه آبادی ره
معرفی حق به زبان حق
«سه آیه آخر سوره مبارکه حشر را تلاوت کنید تا ملکه شما شود و اولین اثری که از آن مترتب می شود، پس از مرگ و شب اول قبر است. وقتی که ملکین از طرف پروردگار برای سؤال و جواب می آیند، در جواب «من ربک؟» (خدای تو کیست؟) بگوئی: «هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهاده هو الرحمن الرحیم* هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون* هو الله الخالق البارئ المصور له الاسماء الحسنی یسبح له ما فی السماوات و الارض و هو العزیز الحکیم»
وقتی این طور پاسخ بگویی ملائکه الهی مبهوت و متحیر می شوند، چون این معرفی حق است به زبان حق، نه معرفی حق به زبان خلق.
جایگاه و شأن ولایت از دیدگاه آیت الله سیدرضا بهاءالدینی ره
آیت الله بهاءالدینی ره در بیانی روایت ذیل را از اصول کافی خاطر نشان کرده راجع به شأن ولایت می فرماید:
در روایات ما آمده است:
«اگر مردی همه شب عبادت و هر روز روزه دارد و همه ی مالش را صدقه دهد و همه ی عمرش حج کند ولی ولایت ولیّ خدا را نداند تا پیرو او باشد و همه کارش به راهنمایی او باشد، او را بر خداوند عز و جل حقّ ثوابی نیست و از اهل ایمان نباشد». گمان نکنید که اینها در حق ائمه(ع) گزافه گویی است. انسان تا ولی را نشناسد، انسان موحّد نمی شود. توحید را باید از امام حسین(ع) فرا گرفت، بذل همه ی هستی در راه حق و آن نماز معراجی که اهل بیت اقامه می کردند. مخالفین گفتند: «حسبنا کتاب الله؛ کتاب خدا ما را کافی است». گمان می کنند خلیفه ی خدا بودن این است که مملکت گیری کنند. آیا خلفا می توانستند عبادات پیامبر اسلام، نماز و روزه و جهاد پیامبر اسلام را به جا بیاورند؟ آیا توانستند یک وقت موحد خالص شوند؟ یک وقت یک عبودیت خالصانه پیدا کنند؟
نكته ي مهم در باب مباهله
روز مباهله، روزي است كه پيامبر مكرم اسلام، عزيزترين عناصر انساني خود را به صحنه مي آورد. نكته ي مهم در باب مباهله اين است:«و انفسنا و انفسكم» در آن هست؛ «و نساءنا و نساءكم» در آن هست؛ عزيزترين انسانها را پيغمبر اكرم انتخاب مي كند و به صحنه مي آورد براي محاجّه اي كه در آن بايد مايز بين حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض ديد همه قرار بگيرد.
آيه مباهله(آيه 61 سوره آل عمران)
فَمَن حاجَّكَ فيهِ مِن بَعدِ مَا جَاءَكَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعَالَوا نَدعُ أبنَاءَنا وَ أَبنَاءَكُم وَ نِساءَنا وَ نِساءكُم وَ أنفُسَنا وَ أَنفُسَكُم ثُمَّ نَبتَهِل فَنَجعَل لَعنَتُ الله عَلَي الكَاذِبينَ.
هر گاه بعد از علم و دانشي كه به تو رسيده، (باز) كساني با تو به محاجّه و ستيز برخيزند، به آنها بگو:«بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود؛ آن گاه مباهله كنيم؛ و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.