شیعه واقعی از منظر امام مجتبی علیه السلام
مردی به حضرت امام حسن(ع) عرض کرد: من از شیعیان شما هستم.
حضرت به او فرمود:«یا عبدالله ان کنت لنا فی اوامرنا و زواجرنا مطیعاً فقد صدقت و ان کنت بخلاف ذلک فلا تزد فی ذنوبک بدعواک مرتبه شریفه لست من اهلها، لا تقل انا من شیعتکم و لکن قل ان من موالیکم و محبیکم و معادی اعداءکم و انت فی خیر و الی خیر»
یعنی ای بنده خدا! اگر در اوامر و نواهی ما فرمانبردار ما باشی، راست گفته ای، ولی اگر بر خلاف اوامر و نواهی ما عمل کرده باشی، پس با ادعای مرتبه شریفی که اهل و شایسته آن نیستی، بر گناهان خود میفزا؛ مگو من از شیعیان شمایم، بلکه بگو من از دوستداران و علاقه مندان شما و دشمن دشمنان شمایم و در این صورت، تو در خیر و سعادتی و به سوی خیر و سعادت در حرکت می باشی.
توضیح اینکه؛ امام مجتبی(ع) در این کلام نورانی، نخست معیار کلی و میزان اصلی در شیعه بودن اشخاص نسبت به خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) را ارائه داده و آن عبارت از اطاعت محض در دو بُعد اوامر و نواهی است و این که خواسته های آنان را به خوبی انجام داده و از آنچه نهی و منع فرموده اند، به کلی اجتناب کرده و آنها را ترک بنمایند.
و سپس نکته بسیار مهمی را تذکر داده و آن، این است که اگر انسان، واجد این مرتبه نباشد و اطاعت خالص نسبت به اهل بیت(علیهم السلام) نداشته باشد و در عین حال خود را شیعه آنان معرفی کند، گناهی بر گناهان خود افزوده؛ زیرا ادعای مرتبه و مقامی را کرده است که ندارد و با ادعای خود، دروغی بر دروغ ها، تخلفات و معاصی خود افزوده و قهراً موجبات خشم و غضب الهی را فراهم نموده است.و در مرتبه سوم او را از دربار خود نرانده و دچار یأس و نومیدی نساخته، بلکه راه را به او ارائه کرده و وی را راهنمایی فرموده اند که نگو از شیعیان شمایم، بلکه می توانی بگویی از موالیان، دوستان و علاقه مندان شما می باشم.
و در آخر برای این که درِ تازه ای از امید سازنده به روی او باز کرده باشند می فرمایند؛ تو در همین شرایط اگر ادعای مقامی را که نداری نکنی، در محدوده واقعیات، سخن بگویی و فقط بگویی من دوستدار خاندان پیغمبرم، رو به سمت خیر و سعادت، خواهی بود؛ یعنی ممکن است از این رهگذر، کم کم به آن مقام شامخ، نیز دست یابی.
هفته نامه صبح صادق/شماره560