راه غلبه بر توطئه های استکبار در بیانات رهبر معظم انقلاب
* ما علاج این دشمنی را در بمب اتمی نمی دانیم بلکه تنها راه علاج این دشمنی ها، تقویت ایمان و خودسازی درونی-تسلط بر فنون روز- پیشتازی در عرصه تولید علم- تقویت و همبستگی ملی و افزایش ارتباطات اجتماعی و پیوندهای ملی است.
* به علت تأثیرپذیری امت اسلامی از ملت ایران، توطئه های جهانخواران امروز بر جمهوری اسلامی ایران متمرکز شده است اما آن ها برای تسلط بر همه جهان اسلام از آفریقا گرفته تا خاورمیانه و تا شرق آسیا تلاش می کنند و این هشداری به دنیای اسلام است که اگر در مقابل توطئه های استکبار ایستادگی نشود، هیچ کشور اسلامی در نهایت از تعرض جهانخواران مصون نخواهد ماند.
* باید ضمن مقابله هوشیارانه با این توطئه ها و افشای دشمنی عمیق آمریکا و صهیونیزم با دین مبین اسلام، دلهای مسلمانان را به آینده روشن خود امیدوار ساخت و ضمن استفاده از علم، عقل و تدبیر در جهت تقویت درونی امت اسلامی، پایداری در مقابل زورگویان جهانی را تشویق کرد تا پروردگار نیز به وعده تخلف ناپذیر خود عمل کند و اسلام و مسلمانان به جایگاه شایسته خود دست یابند.
* برخی اختلافات قومی، مذهبی و سیاسی به طور طبیعی در جهان اسلام وجود دارد که می توان با تکیه بر تعالیم پیامبر خاتم بر آنها غلبه کرد، ضمن آن که دستهای توطئه گر دشمنان اسلام، بی وقفه در حال ایجاد تفرقه و خصومت در میان مسلمانان است که غلبه بر این توطئه ها دشوارتر است و عقلای همه فرقه های اسلامی باید با هوشیاری کامل در مقابل امواج سهمگین این فتنه ها بایستند.
* معیار و محور وحدت که جمهوری اسلامی ایران، دنیای اسلام را به آن فا می خواند، وجود مقدس نبی اکرم و یاد و نام آن بزرگوار است.
موضوع: "30 یا 30"
چه كشورهايي حامي صدام در جنگ با جمهوري اسلامي ايران بودند؟
در ميان كشورهاي بسياري كه از صدام حمايت و او را همه جانبه تقويت كردند، مي توان سابقه دنياي عرب را بسي تأسف بار و خسارت زا تلقي كرد، چرا كه آنان از يك سو خود را همسايه و از سوي ديگر داعيه دار اسلام و همزيستي مسالمت آميز مي دانستند، اما در عمل كاملاً در تضاد با آن گام برداشتند.
در ادامه تنها گذري خلاصه به كشورهاي حمايت كننده صدام در جريان جنگ تحميلي داريم.
* كشورهاي عربي
به اسارت در آمدن17 مليت عربي در جريان دفاع مقدس، اولين گواه حمايت كشورهاي عربي از صدام است كه فهرست نام قوا و تعداد نيروها و يگان هاي اعزام شده، در منابع موجود است.
در كنار اين موضوع برخي از اين كشورها حمايت هاي ديگري هم از صدام داشتند كه عبارتند از:
اردن: ملك حسين صراحتاً به نفع عراق و عليه ايران موضع گيري كرده و با كمك هاي سياسي، اقتصادي و نظامي فراوانش از جمله اعطاي وامهاي چند ميليون دلاري به عراق، حمايت و پشتيباني اش را از اين كشور اعلام كرد. در طول جنگ، تنها سيستم حمل و نقل به عراق از طريق اردن صورت مي گرفت. در اين چارچوب شيكه حمل و نقل وسيعي بين دو كشور ايجاد شد و بندر عقبه اين كشور براي حمل و نقل سلاح و تجهيزات نظامي سبك و سنگين در اختيار عراق قرار گرفت.
كويت: اين كشور نه تنها خاك و پايگاههاي هوايي خود را در اختيار عراق گذاشت، بلكه 15 ميليارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و اين علاوه بر نفتي بود كه كويت براي عراق صادر مي كرد.
مصر: در طول دهه 80، حسني مبارك، رئيس جمهور مصر حدود سه و نيم ميليارد دلار موشك و تسليحات به عراق فروخت.
عربستان: كويت و عربستان توافق كردند كه از سال 1982 عايدات صدور نفت از منطقه بي طرف روزانه 300 تا 350 هزار بشكه به حساب عراق ريخته شود.
* كشورهاي غربي
آمريكا اصلي ترين مشوق صدام براي حمله به ايران بود. به علاوه اين كشور با يك سري اقدامات از جمله، مقابله با فروش سلاح و تجهيزات به ايران و تحريم اقتصادي، حمايت هاي ديپلماتيكي، حمايت هاي اطلاعاتي، حمايت هاي مالي و نيز تضمين تحويل بمب هاي خوشه اي و مواد بيولوژيكي و ميكروبي به عراق و ورود مستقيم نظامي به جنگ در سال هاي انتهايي دفاع مقدس در ماجراي جنگ نفتكش ها از حاميان اصلي عراق بود.
آلمان، انگليس، سوئيس، ايتاليا، فرانسه، سوئد، يوگسلاوي سابق و … از جمله حاميان اروپايي صدام بودند كه او را تا بن دندان از جديدترين سلاح هاي متعارف و غيرمتعارف مسلح كردند.
علاوه بر اين، كشورهايي مانند برزيل و آرژانتين كه در آن زمان در صنعت نظامي تقريباً پيشرفته بودند، تسليحاتي را در اختيار عراق قرار مي دادند.
هفته نامه صبح صادق/شماره567/27شهريور1391
امام خميني ره: بكشيد ما را ملت ما بيدارتر مي شود.
با وقوع انقلاب اسلامي ايران و استقرار جمهوري اسلامي، دشمنان ما كه مهمترين پايگاه خود را از دست داده بودند به ناچار از طريق تهديدها و توطئه هاي گوناگون مي خواستند وجهه و موقعيت قبلي خويش را بازيابند. به همين منظور يكي از راه هاي آنان كه ترور بود را در پيش گرفتند تا بدين طريق با كُشتن مسئولين و رده هاي بالاي مملكتي، هم ضربه اي به روحيه ي ملت و دولت بزنند و هم باعث عقب نشيني و نهايتاً براندازي نظام مقدس جمهوري اسلامي شوند. ترور امامان جمعه كه اولين امام جمعه(امام جمعه تبريز)، آيت الله محمدعلي قاضي طباطبايي ره بودند به دست منافقين در دهم آبان1358 انجام شد. غافل از اين كه به فرموده مقام معظم رهبري مدظله العالي: هر شهيد، پرچمي براي استقلال و شرف اين مملكت است. ملت ما با الگوگيري و الهام از مكتب سيدالشهداء و افتخار دانستن شهادت و اينكه آبياري نهال انقلاب با همين خون ها آن را روز به روز تنومندتر مي كند و باعث ريشه دارتر شدن آن مي شود. و هيچ گاه نخواهيم گذاشت همان طور كه معمار كبير انقلاب فرموده اين انقلاب به دست نااهلان بيفتد و راه آن را نيز به ما نشان داده است آن جا كه فرموده: پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد.
ل. ه
هفت توصيه مهم سياسي مقام معظم رهبري مد ظله العالي به دولت
1. كار و فعاليت و خدمت مستمر به مردم و پرهيز از حاشيه سازي
2. حفظ انسجام دروني و شنيده شدن يك صدا از دولت:
* بايد مراقبت شود تا در سخنان مسئولان دولتي تعارض وجود نداشته باشد و فلسفه تعيين سخنگو هم همين است كه از دولت صداي واحد در مسائل مختلف شنيده شود.
3. پرهيز از دو قطبي كردن جامعه با شعارها و دعواهاي سياسي:
* جناح بندي هاي سياسي اشكالي ندارد اما نبايد جامعه را به دو قطب تبديل كرد زيرا اين كار موجب دل زدگي و خستگي مردم و شكننده شدن محيط جامعه مي شود.
4. عبور دولت از جناح بندي ها در مسائل سياسي:
* علائق اعضاي دولت به برخي جناح هاي سياسي اشكالي ندارد اما دولت و اعضاي آن نبايد اسير جناح بندي ها شوند.
* در موضوع جناح بندي هاي سياسي همواره تأكيد بر رفاقت و اُنس با يكديگر است اما در برخي موارد هم مسئله متفاوت است و بايد حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعايت شوند.
* مسئله فتنه و فتنه گران از مسائل مهم و از خطوط قرمز است كه آقايان وزرا بايد همان گونه كه در جلسه رأي اعتماد خود بر فاصله گذاري با آن تأكيد كردند، همچنان بر آن پايبند باشند.
5. رعايت سعه صدر و آرامش در قبال انتقادهاي منصفانه:
* آقاي رئيس جمهور از برخي انتقادها ناراحتند كه البته در برخي موارد هم واقعاً حق با ايشان است و برخي انتقادها، تند و گاهي غيرمنصفانه است.
* لزومي ندارد كه انسان بخواهد به هر مطلب يا انتقادي پاسخ دهد زيرا در برخي موارد سكوت بهتر استضمن آنكه هر حرفي هم كه بر ضد ما زده شود اين گونه نيست كه حتماً در ذهن افراد جامعه تأثير بگذارد و مورد قبول قرار گيرد.
* انتقاد بايد باشد اما انتقاد بايد با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از آن نيز بي آبرويي و سبك كردن طرف مقابل نباشد كه اين روش قطعاً غلط است- پاسخ به انتقادها هم بايد منطقي و با خونسردي داده شود.
6. موضع گيري صريح و قاطع در قبال مسائل منطقه اي و بين المللي:
* موضع گيري صريح و قاطع در مسائلي همچون فلسطين، رژيم صهيونيستي، غزه، سوريه، عراق، تكفيري ها و دخالت هاي آمريكا به نفع نظام جمهوري اسلامي است و منافاتي هم با زبان ديپلماسي و مذاكره ندارد.
*موضع گيري صريح و شفاف در خصوص اين مسائل، شاكله كلي نظام اسلامي و عقبه راهبردي نظام در ميان ملت ها را حفظ خواهد كرد.
7. تكيه بر توان و ظرفيت هاي داخلي و حمايت از توليد:
* كليد رونق اقتصادي كه مورد تأكيد رئيس جمهور محترم نيز است، مسئله توليد است. بايد با استفاده از ظرفيت هاي فراوان داخلي، توليد را به حركت در آورد تا رونق اقتصادي و افزايش صادرات غيرنفتي محقق شود.
* دولت بايد سياست هاي اقتصادي خود را با اقتصاد مقاومتي تطبيق دهد.
برگزاری نشست سیاسی به مناسبت هفته دفاع مقدس
در آخرین روز از هفته دفاع مقدس، نشست سیاسی با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس با حضور اساتید و طلاب و کادر این حوزه ساعت9/30الي10/30صبح برگزار گردید. سخنران این نشست جناب آقای قادری استاد علوم سياسي و از دلاورمردان جبهه و جنگ و از سپاه ناحیه دعوت شده بودند. محورهای سخنرانی ایشان عبارت بود از:
- چگونه رزمندگان اسلام با دست خالی بر سپاه کفر پیروز شدند.
- خاطراتی از هشت سال دفاع مقدس
- چگونگی تشکیل گروه های سلفی گری
- بنیانگذاران گروه های سلفی و تکفیری
- هدف آمریکا و غرب از حمایت این گروه ها
- تشکیل گروه حماس و اهداف آن
حضار محترم از سخنرانی اين استاد بزرگوار بسیار کمال استفاده را بردند.
امروز سالروز یکی از دردآورترین روزهای سال برای ملت ستمدیده ایران اسلامی می باشد. کودتای آمریکایی و ننگین برای بازگرداندن شاه خائن به ایران؛ این کشور در طول حیات خود شاهد روی کار آمدن حاکمان و پادشاهان زورگو و مستبدد و بی لیاقت و بی اراده متعددی بوده که با ظلم فراوان به ملت و به یغما بردن ثروت این مملکت و بستن قراردادهای ننگین، نامشان تا ابد در اذهان این ملت به عنوان خائن و مزدور و سرسپردگان بیگانه ثبت است. اوج این دیکتاتوری ها و وابستگی ها را در سلسله منفور پهلوی شاهد هستیم. همان شاهان به ظاهر قدرتمندی که انواع زورگویی ها را بر ملت مسلمان ایران روا داشتند بدون خواست و اطلاع انگلیس و آمریکا جرآت انجام کوچکترین کار و اقدامی را نداشتند. سختی های زیادی را این ملت آزاده و سرافراز متحمل شد و خداوند نیز پاداش آن همه مصائب و خون های بی گناه را به بهترین وجه داد و به برکت رهبری های حکیمانه بزرگ معمار انقلاب و مردمی آگاه و هوشیار و از همه مهم تر به برکت اسلام که سه رکن اساسی در پیروزی انقلاب اسلامی می باشد؛ عزت ملی به این ملت بازگردانده شد؛ و دست مزدوران و عوامل بیگانه از این کشور قطع گردید.
در تاریخ88/2/22 مقام معظم رهبری مدظله العالی در اجتماع عظیم مردم کردستان، سخنان مهمی را ایراد داشتند که فرازهایی از آن که در باب حفظ عزّت ملی است و بی مناسبت با امروز هم نیست می آوریم و این متن را متبرک می کنیم به بیانات رهبر حکیم و فرزانه مان و هم جهت استفاده عزیزان از بیانات ایشان:
حفظ عزّت ملی
برادران و خواهران عزیز! اسلام برای ساخت یک جامعه ی سرافراز و پویا خصوصیاتی را ترسیم کرده و راه رسیدن به آنها را برای ملت مسلمان و امت اسلامی در طول تاریخ تبیین کرده است. یکی از این نشانه ها و خصوصیات، عزت ملی است؛ عزت. همچنانی که یک فرد مایل است ذلیل نباشد و عزیز باشد، از آرزوهای بزرگ یک ملت هم این است که عزیز باشد و ذلیل نباشد.
عزت ملی چیست؟ عزت ملی عبارت است از اینکه یک کلت در خود و از خود احساس حقارت نکند. نقطه ی مقابل احساس عزت، احساس حقارت است؛ یک ملت وقتی به درون خود- به سرمایه های خود، به تاریخ خود، به مواریث تاریخی خود، به موجودی انسانی و فکری خود- نگاه می کند، احساس عزت و غرور کند، احساس حقارت و ذلت نکند. این یکی از چیزهایی است که برای یک ملت لازم است. قرآن در موارد متعددی به این معنا اشاره کرده: «یقولون لئن رجعنا الی المدینه لیخرجنّ الأعزّ منها الأذلّ و لله العزّه و لرسوله و للمؤمنین و لکنّ المنافقین لا یعلمون». منافقان با خودشان گفتگو می کردند که ما عزیزیم و مسلمان ها را- که ذلیلند- از مدینه خارج خواهیم کرد! خداوند به پیغمبر وحی فرستاد که اینها اینجور می گویند؛ لیکن نمی فهمند و نمی دانند. آنکه عزیز است مؤمنانند. عزت از آنِ خداست و از آنِ پیامبر خدا و از آنِ مؤمنان بالله.
این یک تابلو درخشانی است که همیشه جلوی چشم امت اسلامی باید قرار داشته باشد؛ «عزت ملی». اگر یک ملتی احساس عزت نکند؛ یعنی به داشته های خود- به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفبای خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود- به چشم حقارت نگاه کند، آنها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزی ندارد، این ملت به راحتی در چنبره ی سلطه ی بیگانگان قرار می گیرد.
استعمارگران از قرن های شانزده و هفده که وارد سرزمین های شرق- از جمله سرزمین های اسلامی- شدند، برای اینکه بتوانند کاملاً کمند اسارت را به دست و پای این ملتها ببندند و آنها را اسیر خود بکنند، شروع کردند آنها را نسبت به گذشته ی خود، نسبت به داشته های خود، نسبت به مذهب خود، نسبت به آداب خود و نسبت به لباس خود بدبین کردن. اینها عبرت آموز است. کار به جایی رسید که در زمان اوائل مشروطیت در این کشور، یک روشنفکر گفت: ایرانی باید از سر تا به پا فرنگی بشود! یعنی دینش را، اخلاقش را، لباسش را، خطش را، گذشته اش را و مفاخرش را کنار بگذارد و فراموش بکند؛ اما فرهنگ غربی، آداب غربی، رسوم غربی، تفکر غربی و روش و منش غربی را بپذیرد! این جور اعلان کردند. این فریاد مذلت بار را در کشور ما آن کسانی که به دین پشت کرده بودند، سر دادند. معلوم است؛ وقتی یک کشوری همه چیز خود را از دست داد و از درون تهی شد، استعمار انگلیس به راحتی می تواند بر همه چیز او- نفت او، ارتش او، دارایی او، دستگاه سیاسی او- تسلط پیدا کند.
کار در دوران پهلوی به جایی رسیده بود که شاه خائن برای اینکه فلان کس را به عنوان نخست وزیر معین بکند، مجبور بود با سفیر انگلیس- و بعدها با سفیر آمریکا- در میان بگذارد و در واقع از او استجازه کند و اجازه بگیرد. این تاریخ دردبار گذشته ی ماست. این ضد عزت ملی است. حکومت های دیکتاتوری وابسته و فاسد، ملت ایران را از اریکه ی عزت فرود آوردند؛ نه علم او را توسعه دادند، نه دنیای او را درست کردند، بلکه آخرتش را هم از او گرفتند و لباس اسارت بر او پوشاندند. در مقابل یک چنین مصیبت بزرگی انقلاب اسلامی و امام بزرگوار ایستاد و ملت ایران، خون خود را در این راه نثار کرد و به پیروزی رسید.
وقتی یک چنین روحیه ای(ذلت پذیری) در میان مردم حاکم شد، دستگاه سیاسی آن کشور و آن ملت هم به طور طبیعی نوکرمآب می شود؛ در مقابل مردم خود مثل سگ درنده و گرگ خونخوار؛ اما در مقابل دشمنان مثل برّه رام؛ «اَسَدٌ عَلَیَّ وَ فِی الحَرُوبِ نُعامَهٌ». همان رضاخانی که به خصوص در نیمه ی دوم سلطنتش آن جور با مردم خود با خشونت رفتار کرده بود- که مردم جرأت نفس کشیدن نداشتند؛ توی خانه های خودشان پدر به فرزند و فرزند به پدر اعتماد نمی کرد- در مقابل یک پیغام ساده ی انگلیسی ها که گفتند«باید از سلطنت کناره بگیری»، مثل موش مُرده از سلطنت کناره گرفت و از کشور خارج شد! همین طور محمدرضای پهلوی؛ محمدرضای پهلوی در سالهای دهه ی چهل و دهه ی پنجاه شدیدترین فشارها را بر این ملت و بر مبارزان و بر آزادیخواهان- خشن؛ بدون اندک ملاحظه ای از مردم- وارد کرد؛ اما همین آدم در مقابل سفیر آمریکا و سفیر انگلیس، خشوع و خضوع می کرد و از آنها حرف می شنفت! ناراحت هم بود؛ اما مجبور بود. این حکومت یک ملتی است که از عزت ملی محروم است.
یکی از اساسی ترین قلمهایی که انقلاب اسلامی به ما ملت ایران عطا کرد، احساس عزت بود. امام بزرگوار ما مظهر عزت بود. آن روزی که امام علناً فرمود:«آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند»، اوج اقتدار سیاسی و نظامی آمریکا در دنیا بود. امام احساس عزت را به این مردم برگرداند و انقلاب، احساس عزت را به ملت ایران برگرداند. امروز ایرانی به ایرانی بودن خود و به مسلمان بودن خود افتخار می کند. امروز قدرتمندان عالم هم اعتراف می کنند که در مقابل ملت ایران، تهدید آنها، قدرت نظامی آنها و تبلیغات سیاسی آنها هیچ تأثیری ندارد؛ ملت ایران راهی را و هدفی را که انتخاب کرد، با قدرت تمام خواهد رفت و به آن هدف خواهد رسید. …
عمليات مرصاد؛ مرگ سياسي و نظامي سازمان منافقين
«بَشِّرِ المُنافقينَ بِأَنَّ لَهُم عَذاباً اَليماً؛ منافقان را بشارت ده كه براي آنان عذاب سخت دردناك خواهد بود.»
پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران، عراق در بن بست سياسي و نظامي شديدي قرار داد، و توطئه هاي وسيعي را كه از جانب استكبار جهاني عليه انقلاب اسلامي تدارك ديده شده بود نقش بر آب كرد و بر گروهها و عناصر به اصطلاح«اپوزيسيون» نيز شوك جديدي وارد ساخت. در اين ميان، منافقين به عنوان تنها گروهي كه همه حيثيت(!) و هستي سازمان خود را در گرو جنگ نهاده بودند، بيشترين صدمه و لطمه را از پذيرش قطعنامه توسط ايران متحمل شدند؛ و براي خروج از بن بست، توطئه اي كه مأموريت اجراي آن را به عهده داشتند به مرحله اجرا درآوردند.
منافقين در تحليلهاي درون گروهي خويش، امكان قبول آتش بس از سوي ايران را غير ممكن دانسته و به صراحت ادعا مي كردند كه جمهوري اسلامي تنها زماني به صلح رضايت خواهد داد كه از جنبه هاي سياسي، نظامي و اقتصادي به بن بست كامل رسيده باشد و تحت چنين شرايطي سقوط رژيم حتمي و در نتيجه قدرت حكومتي به سازمان منتقل خواهد شد. بنابراين فرصت پيش آمده را زمان مناسبي براي دستيابي به اهداف پليد خود دانسته و علي رغم آن كه طرح حمله به ايران براي سالگرد جنگ تدارك ديده شده بود، به دنبال پذيرش قطعنامه 598 از سوي جمهوري اسلامي، زمان آن دو ماه به جلو انداخته شد.
قبل از اين، اطلاعاتي به دست آمده بود كه رژيم عراق در صدد است، در مرحله ي جديد جنگ با استفاده از ضد انقلابيون دست به يكسري عمليات بزند، از آنجا كه عراق به خاطر پذيرش قطعنامه، بهانه اي براي تجاوز جديد به ايران نداشت، با حمايت و پشتيباني تسليحاتي، لجستيكي و هوايي از منافقين، نيروهاي خود را از انجام دخالت مستقيم در ورود به عمق خاك ايران بر حذر داشت. به همين منظور، ابتدا براي كاستن از حجم نيروهاي خودي در غرب، اقدام به تك وسيعي در خرمشهر نمود و سپس با هجوم و آتش سنگين در منطقه سرپل ذهاب و صالح آباد، اين مناطق را به تصرف درآورد و راه ورود منافقين به داخل را هموار ساخت، عراق همچنين، پس از ورود منافقين به داخل، جهت پشتيباني در چندين نوبت، اقدام به بمباران هوايي خطوط و نيروهاي ايراني كرد و هليكوپترهاي نيروبر عراق نيز، طي اين مدت مرتباً به پشتيباني منافقين مشغول بودند.
هدف عملياتي منافقين از حركت وسيعي كه در عمق خاك ايران و با تانكهاي برزيلي دجله(داراي چرخهاي لاستيكي و سرعتي معادل120 كيلومتر در ساعت) انجام مي شد، تسخير چندين شهر و در آخر رسيدن به تهران بود.
منافقين در نظر داشتند با وارد كردن13 تيپ نيروي رزمي در تهران، ضمن تسخير و اشغال مراكز مهم، قدرت را به خيال خود به دست گيرند. بر طبق زمانبندي اين طرح، نيروهاي آنها بايستي ساعت6 بعداز ظهر روز دوشنبه3 مرداد به كرند و ساعت8 شب به اسلام آباد و10 شب به كرمانشاه رسيده و در اين شهر، دولت خويش را اعلام نمايند. اگر چه در ساعتهاي مقرر به كرند و اسلام آباد رسيدند؛ اما در مسير اسلام آباد- كرمانشاه در گردنه ي حسن آباد، از پيشروي آنها جلوگيري شد.
در اين عمليات كه منافقين نام«فروغ جاويدان» را انتخاب كرده بودند، به اصطلاح با25 تيپ(هر تيپ به طور متوسط شامل200 نفر بوده است) شركت داشتند و بدين ترتيب مجموعاً بين4 تا 5 هزار نيروي عملياتي وارد خاك ايران شدند.
در چارت مربوط به اين عمليات كه از منافقين به دست آمده، فرماندهي كل در رأس آن قرار داشته و از طريق مسئولين محورها، عمليات را هدايت مي كرد.
مقارن ساعت14/30، در تاريخ67/5/3 منافقين و ارتش عراق، عمليات مشترك خود را با هجوم زميني از طريق سرپل ذهاب و هلي بُرد از جنوب گردنه ي «پاطاق»(نزديكي سرپل ذهاب) آغاز و به طرف شهر«كرند غرب» پيشروي كردند و حدود ساعت30/18 اولين تانكهاي عراقي با آرم منافقين وارد شهر كرند غرب شدند و تا 5 كيلومتري جاده كرند- اسلام آباد اقدام به تعقيب اتومبيل هاي شخصي در حال فرار كردند و مجدداً به شهر بازگشتند. در همين هنگام حدود8 دستگاه تانك و نفربر به همراه نيروهاي پياده بعثي، شهر كرند غرب را به تصرف درآوردند، و سپس به طرف اسلام آباد غرب پيشروي كردند. به محض رسيدن به مدخل شهر، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتي و همچنين تيراندازي و آشفته نمودن اوضاع كردند. در همين حين تعدادي از نيروهاي سپاه و مردم با دشمن درگير شدند كه به علت عدم انسجام نيروها و آميختگي منافقين با مردم، اوضاع از كنترل نيروهاي نظامي خارج شد و شهر به تصرف آنها درآمد. پس از تصرف شهر اسلام آباد، دشمن با استفاده از تعداد زيادي تانك«دجله» و خودرو به همراه تعدادي از نيروهاي پياده در جاده اسلام آباد به طرف كرمانشاه حمله كرد، لكن در منطقه ي حسن آباد(20 كيلومتري اسلام آباد) به دليل سازماندهي جديد رزمندگان ايراني و جمع آوري نيرو و نيز با توجه به رسيدن يگانهاي منظم خودي، منافقين زمين گير شدند. نيروهاي خودي نيز در فاصله 200 متري آنان در ارتفاعات«چهاررزِبَر» ضمن تشكيل خط ژدافندي با نيروهاي دشمن و ايجاد درگيري، بعداز ظهر 4 مرداد با محاصره ي شهر اسلام آباد، ضمن پاكسازي و آزاد نمودن شهر، به منظور انسداد عقبه و راه فرار دشمن سه راه اسلام آباد- كرند را قطع كردند و آنها را از دو سمت به محاصره درآوردند.
منافقين در گردنه ي حسن آباد متوقف شدند و نيروهاي خودي با سازماندهي و طرح منظم و حساب شده در روز چهارشنبه5 مرداد عمليات«مرصاد» را با رمز يا علي بن ابيطالب عليه السلام آغاز نمودند و طي چندين ساعت صدها تن از منافقين را به هلاكت رساندند و مابقي را به فرار واداشتند. در اين عمليات، رزمندگان اسلام از قسمت سه راهي اهواز(پشت پمپ بنزين اسلام آباد) دشمن را دور زدند و تلفات زيادي به منافقين وارد كردند.
در حين عمليات نيز، هوانيروز با اعزام هلي كوپترهاي كبري و نيروي هوايي با بمباران دقيق مواضع و ادوات منافقين، تلفات فراوان و مکثري به آنان وارد ساختند. صرفنظر از امدادهاي الهي، اصلي ترين عامل سركوب اين حركت منافقين، هجوم گسترده ي نيروهاي مردمي به جبهه ها و انگيزه ي قوي پديد آمده در آنان براي مقابله با دشمن بود كه مرهون انفاس قدسيه ي امام خميني ره و يادآور شور و هيجان روزهاي نخستين جنگ بود.
منبع: روزها و رويدادها/جلد دوم
استانلی روم معاون رئیس جمهور آمریکا
آن چه تاکنون همه تحریکات ما را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران با ناکامی مواجه ساخته است، اعتقاد مردم ایران به ولایت فقیه بوده است.
امام خامنه ای(مدظله العالی):
این نیست که ما خیال کنیم دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران به خاطر مسئله ی هسته ای است؛ نه، مسئله، مسئله دیگری است؛{مسئله این است که} ملت ایران به خواسته های آمریکا نه گفت. ملت ایران گفت آمریکا علیه ما هیچ غلطی نمی تواند بکند. اینها با موجودیت جمهوری اسلامی مخالفند، با نفوذ و اقتدار جمهوری اسلامی مخالفند. همین اواخر یکی از سیاستمداران و از عناصر فکری آمریکا گفت- و گفته ی او پخش شد، این مسئله ی پنهانی هم نیست- که ایران چه اتمی باشد، چه اتمی نباشد، خطرناک است. این شخص صریحاً گفت نفوذ و اقتدار ایران- به قول خودشان هژمونی ایران- در منطقه خطرناک است؛ ایرانی که امروز از اعتبار برخوردار است، از احترام برخوردار است، از اقتدار برخوردار است، آنها با این دشمن اند، با این مخالفند. آن روزی اینها راضی می شوند که ایران یک ملت ضعیف، کنار مانده، منزوی، بی اعتبار و بی احترام باشد؛ مسئله، مسئله هسته ای نیست.
امام خامنه ای(مدظله العالی):
استکبار یعنی چه؟ استکبار یک تعبیر قرآنی است؛ در قرآن کلمه ی استکبار به کار رفته است؛ آدم مستکبر، دولت مستکبر، گروه مستکبر، یعنی آن کسانی و آن دولتی که قصد دخالت در امور انسان ها و ملتهای دیگر را دارد، در همه ی کارهای آنها مداخله می کند برای حفظ منافع خود؛ خود را آزاد می داند، حقّ تحمیل بر ملتها را برای خود قائل است، حق دخالت در امور کشورها را برای خود قائل است، پاسخگو هم به هیچ کس نیست؛ این معنای مستکبر است. نقطه ی این جیهه ی ظالم و ستمگر، گروهی هستند که با استکبار مبارزه می کنند؛ مبارزه ی با استکبار یعنی چه؟ یعنی در درجه ی اول زیر بار این زورگویی نرفتن؛ معنای استکبارستیزی یک چیز پیچ و خم دارِ پیچیده ای نیست؛ استکبارستیزی یعنی یک ملتی زیر بار مداخله جویی و تحمیل قدرت استکبارگر یا انسان مستکبر یا دولت مستکبر نرود؛ این معنی استکبارستیزی است.