راهبردها و عوامل کاهش سن ازدواج را در همان غالب مطرح مي کنيم:
الف) راهبردهاي فرهنگي
همان طور که گفتيم، تغيير نگرش ها و شناخت هاي افراد، کمک زيادي به تغيير رفتار آنان مي کند، و هر تغييري بدون داشتن زيرساخت هاي فکري محکم، دوامي نخواهد داشت. وظيفه مهم که از کارهاي عمده در اين حوزه است، بر عهده متصديان امور فرهنگي مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سيما، مطبوعات، هنر و مانند آن است که بايد در اين راستا برنامه ريزي جدي داشته باشند. کارهايي که مي توان در راستاي اين هدف انجام داد، از قرار زير است:
1ـ ارزش دانستن تأهل
اگر تاهل و همسر داشتن به عنوان ارزش، و تجرد و مجرد ماندن، ضد ارزش تلقي شود، همان طور که در روايات اهل بيت آمده،[1] کمک زيادي به تغيير نگرش افراد نسبت به سن ازدواج مي شود.
2ـ درجه بندي ملاک هاي انتخاب همسر
در فرهنگ ديني مهم ترين ملاک براي انتخاب همسر، ايمان و اخلاق است.[2]و ملاک هاي ديگر از اهميت کم تري برخوردار است. اين درحالي است که در جامعه کنوني ما ملاک هايي چون مدرک، ثروت، پست و مقام و به طور کلي مظاهر مادي بيشترين اهميت را دارد. به همين خاطر تمام تلاش جوانان اين است که از هر راهي، امتيازات فوق را به دست آورند و از اين طريق به مقبوليت اجتماعي کافي برسند، اما از آن جا که رسيدن به اين ملاک ها زمان زيادي مي طلبد، به ناچار از ازدواج در ابتداي جواني محروم مي شوند و به اين طريق سن ازدواج افزايش مي يابد. اگر مسئولين فرهنگي کشور، ارزش هاي واقعي را که ايمان و اخلاق در صدر آن است ترويج کنند، نه تنها سن ازدواج کاهش پيدا مي کند، بلکه بسياري از مشکلات ديگر نيز حل خواهد شد.
3ـ گسترش فرهنگ حجاب
در جامعه اي که فرهنگ حجاب حاکم باشد و رابطه با نامحرم طبق موازين شرعي باشد و از اختلاط هاي مضر و فساد انگيز بين پسر و دختر جلوگيري شود. زمينه اي براي ارضاء نامشروع جنسي يافت نمي شود و در نتيجه تمتعات جنسي منحصر به خانواده و ازدواج مي شود. همين امر باعث مي شود احساس نياز به ازدواج در جوانان افزايش يابد و آنان زودتر ازدواج کنند. اگر فرهنگ حجاب کم رنگ شود و پسران و دختران محدوديت زيادي در ارتباط با يکديگر نداشته باشند، انگيزه آنان براي ازدواج کاهش مي يابد و در نتيجه سن ازدواج بالا مي رود، هم چنان که يکي از علل فرار جوانان غرب از ازدواج همين موضوع است. زيرا ازدواج را مانع آزادي بي حد و حصر خود مي بينند.
4ـ گسترش فرهنگ قناعت و ساده زيستي
اگر در جامعه، ساده زيستي و استفاده از حداقل امکانات مادي ارزش شود و يا حداقل اين که ضد ارزش نباشد، سن ازدواج کاهش پيدا مي کند؛ اما اگر داشتن خانه و اتومبيل مدل بالا و امکانات مادي، ارزش شود و چشم و هم چشمي هاي زيان آور گسترش يابد، جوان امروزي ما ناچار است در پي تهيه آن وسايل باشد و تا آن را تهيه نکرده ازدواج نکند. در نتيجه از داشتن خانواده در سن جواني، محروم مي ماند.
5ـ ازدواج در خلال تحصيل
همان طور که گفتيم يکي از عوامل افزايش پيدا کردن سن ازدواج، تحصيل است. اگر طوري برنامه ريزي شود که دانشجويان قادر باشند در خلال تحصيل، ازدواج کنند، سن ازدواج در بين اين قشر که مهم ترين و حساس ترين بخش جامعه هستند، کاهش پيدا مي کند.
اين امر مشروط به اين است که خانواده ها اولا اهميت موضوع را درک کنند و متوجه اين موضوع باشند که چه خطرهاي بزرگي فرزندان دانشجوي آن ها را تهديد مي کند و چه مشکلاتي روحي و رواني زيادي در اثر تأخير ازدواج براي آنان به وجود مي آيد و ثانيا با برنامه ريزي دقيق و با هماهنگي و کمک دانشگاه و ديگر نهادهاي مربوطه، ترتيباتي بدهند که دانشجويان با حداقل امکانات بتوانند ازدواج کنند و درعين حال تحصيل خود را نيز ادامه دهند. جوان دانشجوي ما اگر امکان ازدواج داشته باشد، حتي به صورت ماندن در دوران عقد و نامزدي قبل از عروسي، هم از برکات مادي و معنوي ازدواج محروم نشده و هم با انگيزه بيشتري تحصيل را دنبال مي کند. دانشجو اگر احساس کند آينده روشني دارد و مي تواند مسئوليت زندگي را که با ازدواج بر عهده او گذاشته مي شود بر دوش بکشد، کم تر به دنبال فعاليت ها و برنامه هاي غير درسي و حتي ضددرسي مي رود و بلکه تمام سعي و همت خود را صرف بهتر کردن زندگي و بالا بردن سطح آن مي کند.
ب) راهبردهاي اقتصادي
همان طور که گفتيم عوامل اقتصادي از عمده ترين دلايلي است که جوانان براي تأخير ازدواج خود مطرح مي کنند. براي اين که اين عامل مهم را کاهش دهيم بايد در دو جهت برنامه ريزي کنيم: 1ـ هزينه ها را حتي الامکان کاهش بدهيم. 2ـ منابع اقتصادي و توليد ثروت را براي جوانان فراهم کنيم. بنابر اين راهبردهاي زير مي تواند ما را در عملي ساختن دو هدف فوق ياري دهد؛
1ـ کاستن از هزينه هاي اضافي
بسياري از هزينه هايي که در زندگي مي شود، اعم از هزينه هاي جشن عقد و عروسي، يا تهيه جهيزيه، مسکن و ساير لوازم زندگي، ضرورت زيادي ندارد و امکان حذف يا کاهش آن وجود دارد. اگر پسر و دختر و خانواده هايشان تصميم بگيرند تمام هزينه هاي غير ضروري را حذف کنند و به حداقل امکانات اکتفا کنند امکان ازدواج براي اکثر جوانان ما عملي مي شود اين که جوانان ما يا خانواده هايشان اين تصور و ايده را داشته باشند که در ابتداي زندگي بايد از همه يا اکثر امکانات مادي برخوردار باشند و در برگزاري مراسم عقد و عروسي، هزينه هاي سنگيني بر يکديگر تحميل کنند، نتيجه اي جز فرار جوانان از ازدواج نخواهد داشت.
2ـ همياري در هزينه هاي ازدواج
همان طور که خداوند همه مردم جامعه را به ياري جوانان براي ازدواج و تشکيل زندگي دعوت مي کند، همه افراد، خصوصاً افراد متمول، وظيفه دارند در اين امر خير شرکت کنند. همچنين اگر ترتيبي داده شود که افراد نزديک به خانواده پسر و دختر، به صورت يک رسم و عادت نيکو، قسمتي از هزينه هاي ازدواج را بر عهده بگيرند، کمک بزرگي به تحقق اين هدف مي شود. اين پيشنهاد گرچه ظاهر ساده اي دارد، ولي در عمل تأثير شگفت انگيزي در هموار ساختن مسير ازدواج جوانان دارد و چون اين مشکل عموميت دارد. و هر کسي خود رامحتاج کمک مي بيند، همه مردم در اين امر خير شرکت خواهند کرد.
3ـ پرداخت وام هاي قرض الحسنه براي ازدواج
قرض الحسنه که يکي از سنت هاي خوب و گره گشاي اسلامي است و در آيات فراواني از قرآن به آن تشويق و تأکيد شده،[3] تأثير فوق العاده اي در حل مشکلات اقتصادي جامعه دارد. اگر اين سنت حسنه که امروز در گوشه و کنار جامعه تحت عنوان «وام ازدواج» وجود دارد، گسترش يابد و به اين طريق وام هاي طولاني مدت و کم بهره به جوانان براي ازدواج و تهيه وسايل زندگي داده شود، چنان که از برنامه هاي مهم دولت جديد شمرده شده است، کمک زيادي به ازدواج جوانان و در نتيجه کاهش سن ازدواج، خواهد شد.
4ـ ايجاد شغل هاي پاره وقت در دوران تحصيل و مانند آن
امروز دغدغه اصلي جوانان و به ويژه دانش جويان، اشتغال است. متأسفانه آموزش و پرورش و آموزش عالي ما طوري برنامه ريزي نکرده که، همه فارغ التحصيلان خود را به ابزار و فنون شغلي مجهز کنند. همان طور که نيروي نظامي نتوانسته براي سربازان وظيفه که خيل عظيمي از جوانان کشورند، دراين زمينه کاري کند و حداقل هر يک از آنان را در مدت سربازي به فن يا صنعتي مجهز کند. البته کارهايي در تحقق اين هدف انجام شده، ولي اصلاً کافي نيست. في المثل اگر دانشجوي جوان ما، بتواند در خلال تحصيل شغل مناسبي داشته باشد، مي تواند بسياري از هزينه هاي زندگي خود را تأمين کند. لازمه اين کار اين است که آموزش هاي کارداني و کاربردي در طول تحصيل گسترش يابد و تعداد واحدهاي نظري کاهش پيدا کند.
5ـ تشويق به زندگي در کنار خانواده يکي از زوجين
در زمان هاي گذشته اکثر جوانان، ابتداي زندگي خود را در کنار والدينشان آغاز مي کردند و به مرور زمان سعي مي کردند با پس انداز و امثال آن، از پدر و مادر خود مستقل شوند، اگر بتوان اين فرهنگ را دوباره زنده کرد و جوانان و خانواده هايشان را به پذيرش اين امر تشويق کرد، کمک زيادي به حل مشکل ازدواج مي شود.
ج) راهبردهاي اجتماعي
از آن جا که اجتماع و جامعه، مجموعه اي متشکل از واحدهاي کوچک تر خانواده است، بهترين جايگاه کمک به ايجاد خانواده و فراهم ساختن ازدواج جوانان، خود جامعه است. از اين رو براي حل مشکل ازدواج جوانان و جلوگيري از افزايش سن ازدواج، چاره اي جز همکاري و همياري همه افراد و آحاد جامعه، وجود ندارد. راهبردهاي اجتماعي که مي توان در اين زمينه ارائه داد، از قرار زير است:
1ـ فراهم کردن شرايط ازدواج آسان
دولتمردان و متصديان اجتماع وظيفه دارند برنامه دقيقي براي حل اين مشکل ارائه دهند. همچنين با تشويق مردم، خصوصاً افراد متمول، جوانان را در اين امر ياري دهند، مسلماً اگر دولت و مسئولان امر، قدمي در اين راه بگذارند، همه مردم به کمک آن ها مي شتابند. زيرا اين يک مشکل همگاني است و همه افراد به گونه اي با آن درگير هستند.
2ـ گسترش مراکز مشاوره ازدواج
يکي از دلايلي که جوانان را از ازدواج دور کرده است، نداشتن اطلاعات صحيح از ازدواج و وجود بدبيني هاي بي مورد است. بسياري از جوانان نسبت به اصل ضرورت ازدواج بي اطلاعند و برخي هم از افکار ناصحيح و خرافي در اين مورد رنج مي برند. وجود مراکز مشاوره ازدواج، کمک شاياني به جوانان مي کند و دغدغه هاي بي مورد آنان را برطرف مي سازد.
3ـ کنترل مهاجرت روستاييان به شهرها
از بين تمام خسارت ها و ضررهايي که در مهاجرت روستاييان به شهر وجود دارد، مشکل افزايش سن ازدواج، جايگاه ويژه اي دارد. اگر بتوان با افزايش امکانات زندگي در روستاها و ايجاد اشتغال براي آنان، از مهاجرت آن ها جلوگيري کرد و آنان را به ماندن در روستا و توليد محصولات کشاورزي و دامي و امثال آن تشويق نمود، علاوه بر حل بسياري از مشکلات اجتماعي، از افزايش سن ازدواج نيز جلوگيري خواهد شد.
4ـ جلوگيري از بي بند و باري و ابتذال و فساد اخلاقي
يکي از راه هاي پيشرفت در جامعه ما اجراي قانون اساسي و جلوگيري از متخلفين و برهم زنندگان نظم و قانون است. اگر از فساد و ابتذال، خصوصاً در حوزه اخلاق و مسائل جنسي جلوگيري نشود و با افراد متخلف برخورد جدي صورت نگيرد و در مقابل تهاجم و شبيخون فرهنگي دشمن، سياست تسامح و تساهل اجرا شود، جامعه چنان دچار آشفتگي مي شود که اولين ضرر آن متوجه نهاد مقدس خانواده مي شود و جايگاه آن را تضعيف مي کند. امروز کم نيستند جوانان پاک و مؤمني که شريک زندگي مناسبي براي خود نمي يابند. تأثير مخرب گسترش فساد و فحشا و ابتذال و مخصوصاً مواد مخدر بر تزلزل کانون خانواده و بدبيني جوانان به ازدواج، بر کسي پوشيده نيست. اگر متصديان اجتماع براي مبارزه با مفاسد اخلاقي کمر همت ببندند و اين دام هاي خطرناک را از جلوي جوانان بردارند، برکات زيادي نصيب جامعه خواهند کرد که يکي از آن هموار شدن راه ازدواج جوانان است.
به اميد آن که با همت تمام نيروها، و ملت و دولت، به زودي شاهد آن باشيم که جوانان عزيزمان، اين سرمايه هاي بي نظير کشور، در امر ازدواج مشکلي نداشته باشند و با نشاط و انگيزه و اميد، آينده اي روشن و موفق براي خود و ديگران بنا کنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . ر.ک: بحار الانوار، ج100، ص 218 تا 225.
[2] . پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در روايتي فرمود: کسي که از دين و اخلاق خوبي برخوردار است، اگر به خواستگاري دختر شما آمد، به او همسر بدهيد، زيرا اگر چنين نکنيد، فتنه و فساد بزرگي در زمين ايجاد کرده ايد. (وسايل الشيعه، ج20، ص 86).
[3] . ر.ک: بقره / 245، مائده / 12، حديد/11 و 18، تغابن / 17، و مزمل / 20.
عباس رجبي- عوامل افزايش سن ازدواج و راهبردهاي کاهش آن، ص41
اندیشه قم