دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی
با توجه به اصالت انقلاب اسلامی که دارای هویت و ماهیتی فرهنگی و ارزشی است و تحول عظیم روحی و فرهنگی در ملت، که ثمره ی آن پیروزی انقلاب اسلامی بود، در اینجا به گوشه ای از دستاوردها اکتفا می شود:
احیاء فرهنگ اسلامی در مقابل فرهنگ استکباری شاهنشاهی و فرهنگ استعماری غرب؛
به وجود آمدن محیطی مناسب جهت رشد کمالات اخلاقی و انسانی و بازگشت به خویشتن؛
ارتقای نسبی سطح آگاهی های عمومی و اجتماعی و روحیه ی تحقیق و پژوهش در مردم خصوصاً جوانان؛
محوریت ارزشها به عنوان سرچشمه ی اصلی قدرت و مقبولیت؛
تغییر روحیه ظلم پذیری به ظلم ستیزی؛
حضور مردم در صحنه های سیاسی، نظامی و اقتصادی؛
تقویت روحیه ی مشارکت همه جانبه و اثربخش و مسئولیت پذیری مردم؛
افزایش حساسیت مردم به تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی؛
تقویت احساس و«تعلق اجتماعی» مردم؛
بازیابی هویت دینی و ملی؛
بیداری جنبش های احیاگر مذهبی در خاورمیانه و جهان اسلام؛
اصلاح روابط اجتماعی و الگوهای فرهنگی و سیاسی؛
از خود دانستن دولت و با دولت رابطه خودی داشتن توسط مردم؛
مشارکت فعال و هدفمند مردم در انتخابات ها برای تصمیم گیری های اساسی اجتماعی؛
تقویت جایگاه اجتماعی و اقتصادی«محله ها»؛
جلب مشارکت وسیع اقشار مردم در قدرت و اصلاح روش توزیع قدرت و مهار آن؛
ایجاد نهادهای اجتماعی جدید نظیر جهاد سازندگی، بسیج، کمیته امداد امام خمینی و غیره؛
تغییر نگرش و کارکرد برخی از نهادهای اجتماعی نظیر«سازمان زنان» و تلاش برای حفظ کرامت و شخصیت زنان؛
تصحیح و گسترش نقش اجتماعی زنان؛
توسعه سطوح تصمیم گیری اجتماعی؛
پیدایش حرکتهای سیاسی-انقلابی و اجتماعی پیام دار نظیر تظاهرات«روز جهانی قدس و 22بهمن»؛
تقویت روحیه مقابله با نفوذ و سلطه بیگانگان؛
انسجام«حزب الله» و انتشار آن در سراسر جهان؛
انعکاس مسائل مردم از زبان مردم در رسانه های گروهی و مجامع عمومی و توسعه آزادی های اجتماعی؛
احترام به مستضعفین و محرومین به گونه ای که پس از انقلاب طبقه محروم بودن حرمت و احترام پیدا کرد؛
توجه به محرومین و مناطق محروم، توجه به روستائیان و روستاها؛
توجه به نیروهای مؤمن، متدین و انقلابی؛
تقدم تعهد بر تخصص تا جایی که تخصص در استخدام عقیده و آرمان قرار گرفت؛
دمیدن روحیه ایثار و از خودگذشتگی؛
نهادینه کردن مسئله تعاون و همکاری در اجتماع؛
تقویت هنجارهای رفتار اجتماعی در مردم؛
طرح مسئله امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک فریضه ی اجتماعی؛
تحکیم الگوهای برادری اسلامی در جامعه؛
تعطیلی کانون های فساد و فحشاء نظیر میخانه و عشرتکده ها؛
حضور فعال جوانان در همه عرصه ها از جمله مدیریت عالی کشور؛
تقویت نقش و جایگاه خانواده به عنوان هسته اولیه نهادهای اجتماعی؛ منسوخ شدن مظاهر غرب گرایی و علائم غربزدگی و بیگانه محوری و دگراندیشی؛
رشد احساس تنفر نسبت به اشراف و مرفهین بی درد و ضد ارزش شدن وابستگی به اشراف؛
تغییر مفهوم منزلتهای اجتماعی از سطح مادی به سطح معنوی به گونه ای که رهبری انقلاب که از منزلت اجتماعی بالایی برخوردارند از نظر شیوه زندگی بسیار ساده تر از دیگران زیست می نمایند؛
ورود مباحث فقهی در سطوح جامعه به صورت کارکردهای مؤثر اجتماعی؛ گسترش مشاغل مفید در جامعه؛
رها کردن عرصه های هنری از حیطه قدرت شبکه های پنهان فراماسونری؛
تلفیق آرمان های مترقی اسلام و شیوه های مدرن هنری و ایجاد هنر و ادبیات متعهد و انقلابی؛ ترویج مردم گرایی در ادبیات هنر؛
توجه به عرفان ناب محمدی، عرفانی که در جبهه و جنگ شاهد آن بودیم نه عرفانی که گریز از مسئولیت اجتماعی و انسانی را تشویق و ترغیب می کرد؛
اسلامی کردن مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، نظامی و سیاسی(به طور نسبی)؛
امنیت اجتماعی و قضایی و برقراری حقوق مساوی برای مردم؛
مردمی شدن قوای مسلح و ایجاد و سازماندهی نیروی بسیج مردمی؛ مبارزه با بی سوادی که تا حد زیادی با موفقیت همراه بوده است؛
افزایش ظرفیت دانشگاهها، مراز تحقیقاتی و حوزه های علمیه و مراکز آموزشی و فرهنگی؛ سرودهای انقلابی با مضامین پیام دار سیاسی و اجتماعی؛
پیدایش شعر انقلابی که در آن آفاق جدیدی از تفکر و اندیشه بشری به چشم می خورد؛
مشروعیت یافتن موسیقی متعهد و پیدایش موسیقی مشروع انقلابی و مردم گرا؛
رشد چشمگیر ادبیات کودک و نوجوان؛ افزایش تیراژ و تنوع در مطبوعات؛ خارج شدن مطبوعات کشور از عرصه های مبتذل و ورود آنها به عرصه های جدی و عینی زندگی؛
پیدایش ادبیات انقلابی اسلامی در مقیاس جهانی، به گونه ای که امروز آثار آن در چهار گوشه جهان به چشم می خورد؛ جنسیت زدایی از عرصه های هنر و ادبیات؛ رفع محدودیت هایی که رژیم استعماری گذشته ایجاد کرده بود از نظر فکر و اندیشه؛
تغییر مبانی هنر و ادبیات و شکستن کلیشه های تنگ و تاریک الحادی در عرصه های هنر و ادبیات کشور؛
پیشرفت کمی و کیفی در عرصه سینما و هنرهای نمایشی؛
اصلاح باورهای مذهبی در مردم، به گونه ای که مجدداً پس از 1400 سال اسلام به صورت یک کلیت تجزیه ناپذیر در تمامی ابعادش مطرح و اجرائی شده است. تغییر و اصلاح نظام ارزشی جامعه؛
پیشرفت کیفی و کمی در انتشارات، از نظر تنوع، موضوع و تیراژ؛
پیدایش مجامع علمی(سمینارها، کنگره ها، سمپوزیوم های علمی که قبل از انقلاب به ندرت برگزار می شد، جشنواره های داخلی و بین المللی علمی و هنری)؛
طرح مجدد برخی از سنتهای اصیل اسلام نظیر«نماز جمعه»؛ نمازهای عید فطر و قربان و مراسم عید غدیر؛
طرح«حج ابراهیمی» به عنوان زیربنای تجدید حیات اسلام در دنیای امروز؛
ارائه شناخت بی پیرایه از اسلام و طرح اسلام«ناب محمدی» در مقابل«اسلام آمریکایی» و تغییر رابطه فرد با جهان و خدا و خود؛
عینیت یافتن ارزشهایی نظیر«جهاد» و«شهادت»؛
تحول و تغییرات اساسی در سیستم آموزشی کشور؛
تفکیک ارزشهای قومی از ارزشهای اسلامی و طرد ملی گرایی به عنوان یک انحراف از مسیر هدایت جامعه بشری به سوی خدا؛ ایجاد انسان«دو بعدی» نه«تک بعدی»، انسانی که هم مذهبی و معنوی است و هم در پی کار و کوشش و ساختن و آباد کردن و عمران است؛
ایجاد احساس خودباوری و استقلال فکری در مردم به جای خودباختگی و وابستگی فکری؛ تلاش در جهت بازگشت به هویت اسلامی؛
طرح مجدد جایگاه اجتماعی، سیاسی، حقوقی و اقتصادی زنان؛ طرح پوشش اسلامی برای دفاع از امنیت خانواده ها و پرورش نسل سالم. تجلی آموزه های الهی در زندگی اجتماعی؛
باور به عملی بودن احکام اسلام و ایجاد یک سیستم کارآمد و اثرگذار اسلامی؛ تجلی دوباره نقش و رسالت اجتماعی مساجد، تکایا و هیأتها؛
توجه به نیایش های اسلامی به عنوان«قرآن صاعد» نظیر دعاها؛ برقراری ارتباط و پیوند نسبی حوزه و دانشگاه؛
«الحادزدایی» از عرصه هنر و ادبیات؛ تجدید حیات معماری شرق؛ محدودیت نقش آفرینی روشنفکران وابسته و لائیک به عنوان«پیشقراولان استعمار فکری و فرهنگی»؛
طرح مسأله انقلاب فرهنگی که کماکان در زمینه انتخاب اساتید و متون درسی رشته های علوم انسانی دانشگاهها مسئولیت سنگینی بر عهده دارد؛
گرایش طلاب و علمای اسلامی که مجهز به بینش اسلامی هستند به علوم جدید. پیدایش ادبیات مقاومت و جنگ؛ پیشرفت فرهنگی و هنری شهرستان های کشور و رها شدن از انحصار و تمرکز پویشهای فرهنگی و هنری در پایتخت. تصحیح جلوه حضور«زن» در مجامع هنری و فرهنگی؛ پیدایش تکنیک های جدید در شعر و هنر«حماسه» و «غزل»؛ احیاء علائم، نامها و نشانه های اسلامی؛ نگاه جدید به جایگاه علم و عالم؛ خرافه زدایی از عرصه اعتقادات و باورهای دینی مردم؛ کوشش و جستجو در فرهنگ اسلامی و شناخت بیشتر خدمات اسلام به فرهنگ بشری در طول 1400 سال گذشته؛ صدور فرهنگ انقلاب اسلامی به کشورهای دیگر؛ معرفی الگوی زن مسلمان؛
انقلاب اسلامی با فراهم ساختن زمینه های تشکیل جشنواره های مختلف بانوان، مطبوعات ویژه زنان، تأسیس جمعیت ها و تشکل های مربوطه، فدراسیون ورزشی بانوان و شرکت آنان در صحنه های سیاسی و اجتماعی از جمله کاندیداتوری آنها برای مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا الگویی نوین از زن مسلمان در عصر حاضر ترسیم و تبلیغات منفی علیه اسلام مانند محرومیت زنان از شرکت در فعالیت های اجتماعی و ورزشی را خنثی کرد؛
خودباوری فرهنگی در کشورهای اسلامی و جهان سوم؛ انقلاب اسلامی ایران بر اساس اصل نه شرقی نه غربی، الگوی فرهنگی جدیدی برای مسلمانان و مستضعفان جهان به ارمغان آورد؛
اندیشمندانی که بالندگی تفکرات اسلامی خود را با کمونیسم و سوسیالیسم یا لیبرالیسم غربی سازگار می دیدند، اینک به تفکر اسلامی رهنمون شده اند. گرایش عمومی به مذهب در جهان با انقلاب اسلامی ارتباط و پیوند واقعی دارد؛
تأثیر بر نظریات علوم اجتماعی و تئوری پردازان انقلاب؛ انقلاب اسلامی ایران تأثیر«ایدئولوژی» بر تحولات سیاسی و اجتماعی را به خوبی به تصویر کشید به گونه ای که مؤلفه هایی چون رهبری دینی، ایدئولوژی و فرهنگ، برجستگی های خاصی در نظریه پردازی پیدا نموده است. به همین دلیل انقلاب اسلامی، اولین انقلاب دوران فرامدرن تلقی می شود.
ماهنامه سراج بسیجی/ شماره9