اگر دیدی گل یاسی به روی چهره نم دارد
مپرس از درد و اندوهش مجال گریه کم دارد
نشاط صبحِ باغی را اگر طوفان به هم می زد
مپرس از باغبان حال نهالی را که غم دارد
چنان چه جسم بانویی شباهنگام تشییع شد
مپرس از مدفنش دیگر، ببین اصلاً حرم دارد؟!
به عکس قوم مشکوکی که بد کردند با زهرا
یقین کن روی رفتاری که دستت با قلم دارد
به رغم ظنّ عابرها زنی با چادری خاکی
و حتّی صورتی نیلی ضمیری محترم دارد
خلاف فعل بدکاران اگر سیلی نکشت او را
به پهلویش نباید زد که طفلی در شکم دارد
نمی خواهم برنجانم کسی را بی سبب اما
چگونه مرگ یک مادر چهل تن متهم دارد؟
شاعر: حاج محمدرضا مقدم