آنچه در پي مي آيد، مصاحبه آيت الله مصباح يزدي با نشريه پرتو سخن است كه پيرامون زندگي مقام معظم رهبري مدظله العالي صورت گرفته است:
يكي از نعمت هاي بزرگي كه اگر ساليان دراز تمام وقتمان را صرف كنيم كه خدا را شكر كنيم، حقش ادا نمي شود؛ برقراري نظام اسلامي، حاكميت ولايت فقيه و بخصوص وجود شخص مقام معظم رهبري مدظله العالي و برقراري نظام اسلامي خداپسند است كه آرزوي همه انبيا و اوليا و صالحان عالم در طول تاريخ بوده و جز در يك محدود خاص زماني و مكاني، موارد روشني از آن سراغ نداريم. اين نعمت عظيمي است كه به دست امام(ره) بنيان گذاري شد و به دست مقام معظم رهبري (مدظله العالي) آبياري و پرورش داده شد. نعمت هاي ديگر هر قدر بزرگ باشد، در قبال اين نعمتي كه مي تواند سعادت ابدي و بي نهايت بيافريند، در حكم صفر است. ما بايد اين نعمت عظيم الهي را به ياد مردم بياوريم كه بدانند چه قدر بايد شكر اين نعمت را به جا بياورند و يكي از فوايدش اين است كه آدم وقتي به عظمت يك چنين نعمتي پي مي برد، تحمل كمبودها و كاستي ها كه از لوازم طبيعي حوادث اين جهان است، برايش خيلي آسان مي شود.
حقيقت اين است كه من زمان امام(ره) هر وقت ذهنم متوجه اين مي شد كه بعد از امام چه خواهد شد، مضطرب مي شدم؛ اما از وقتي كه مقام معظم رهبري(مدظله العالي) عهده دار اين مسئوليت شدند، مثل آب خنكي بود كه روي شعله آتش مي ريزد. گويا روح امام(ره) در ايشان حلول كرده و همان عظمت با ويژگيهاي ممتاز در شخصيت ايشان ظاهر شد. انتخاب ايشان بهترين گزينه اي بود كه امكان داشت بعد از امام(ره) تحقق پيدا كند. همه مي بينيم كه خدا چه ظرفيتي، لياقتي و قابليت هايي در وجود اين مرد ذخيره كرده است و مددهاي الهي نيز بر آن ها افزوده مي شود. بعد از نعمت معرفت خدا و ولايت اهل بيت(ع)، ارزش وجود ايشان براي فرد فرد ما از مجموع نعمت هاي مادي كه خدا به هر فردي مي دهد، بيشتر است.
زندگي ايشان با رؤساي جمهوري و رهبراني كه در عالم هستند؛ از لحاظ توانايي مديريت، سعه صدر، جامعيت، تقوا، مهرباني، دلسوزي و صدها فضيلت ديگر قابل مقايسه نيست. در زندگي بيش از سي ساله مسئوليت رسمي ايشان يك نقطه سياه نمي شود پيدا كرد، در حالي كه ديگران براي رسيدن به مقامشان حق كشي مي كنند، پول خرج مي كنند، تبليغات سوء مي كنند. بعضي ها كه به مقامي مي رسند، چقدر سوء استفاده مي كنند.
ابعاد شخصيت ايشان واقعاً به گستردگي روح عظيم يك انسان وارسته است. در مسائل مديريتي كشور كه خيلي بارز است. همچنين ايشان با هر گروهي مي نشيند، در هر زمينه اي صحبت مي كند مثل ادبيات، شعر، تاريخ، ورزش، خطاطي، هنر … و در هر زمينه اي حرفي براي گفتن دارد؛ بلكه بر همه آن متخصصين پيشي مي گيرد، مگر مسائل خيلي فني در برخي زمينه ها مثل پزشكي كه توقعي نيست، يك شخصيت روحاني از آن ها اطلاع داشته باشد.
متأسفانه آن ابعاد اصلي شخصيت ايشان كه با مسئله رهبري و ولايتشان ارتباط دارد، كمتر مورد توجه قرار مي گيرد؛ اول فقاهت ايشان است.
كساني كه شاهداني بهتر از آن ها در اين زمينه نمي شود پيدا كرد، شهادت مي دهند كه ما در فقاهت، ايشان را نه تنها كم تر از اقرانشان نمي دانيم؛ بلكه در مواردي براي ما ثابت شده كه ايشان افضل هم هستند. از علومي كه در فقاهت به كار مي آيد و كمتر محقق برجسته اي در آن وجود دارد، رجال است. اگر ما در عالم تشيع سه نفر رجالدان قوي داشته باشيم، يكي از آن ها ايشان هستند. و در بسياري از رشته هاي علمي ديگري كه متأسفانه آن طور كه بايد و شايد شناخته شده نيست. در مسائلي كه ارتباط با حافظه دارد، مثل قضاياي تاريخي و تحليل تاريخ كه در حد اعجاز است. تقوا، ساده زيستي و زهد ايشان داستان هايي دارد كه براي بعضي مثل افسانه حساب مي شود كه كسي در يك چنين موقعيت حساسي با اين همه امكاناتي كه در اختيارش قرار دارد، اين طور ساده و زاهدانه زندگي مي كند و ده ها فضيلت ديگري كه واقعاً شمارش آن ها مشكل است، چه رسد به بيانش. اگر هر يكي از اين ها در فردي باشد، او يك فرد بسيار ممتاز اجتماعي به شمار مي رود. وقتي خدا مجموع اين ها را در يك فرد جمع كرده و او را در رأس اين ملت قرار داده است، چقدر ما بايد قدر اين نعمت را بدانيم. …
نامه جامعه/شماره75و76/آذر و دي1389