خاطراتي از دفاع مقدس *روحيه بالاي آن نوجوان*
روحيه ي بالاي آن نوجوان
يك روز مجروحي را به بيمارستان آوردند كه حدود 16 سال سن داشت. هر دو پاي وي تا قسمت ران قطع شده بود. وقتي ديد گريه سر مي دهيم، براي دادن روحيه به ما گفت: دعا كنيد پاي مصنوعي به من بدهند تا دوباره به جبهه بازگردم.
اذان صبح:
طلوع آفتاب:
اذان ظهر:
غروب آفتاب:
اذان مغرب:
نیمه شب شرعی: 