مسجد جامع عتیق کهن ترین مسجد شیراز است که مسجد جمعه یا آدینه نیز نامیده میشود. بنای اولیه این مسجد در سال 281 هجری قمری در زمان عمرو لیث صفاری ساخته شدهاست. بعدها شاه اسحق اینجو در سال 752 هجری قمری ساختمانی در میان مسجد بنا کرد که آنرا خدایخانه یا دارالمصحف می نامند و مکان نگهداری قرآن مجید و مکان تلاوت آن بودهاست. کتیبه سنگی آن از نمونههای ارزنده هنر خطاطی بشمار میرود. این کتیبه به خط “یحیی الجمالی الصوفی” خطاط نامدار زمان شاه اسحق نوشته شده و حاوی جملاتی در شأن قرآن مجید است. این مسجد اولین هسته مذهبی در شهر شیراز است که جدا از عملکرد مذهبی نقش اجتماعی- سیاسی نیز داشتهاست و به همین دلیل دارای شش ورودی در اضلاع مختلف است که مهمترین آن ورودی ضلع شمالی است که در دوره صفویه بازسازی شد.
وَ رُوِىَ اَنَّهُ عَلَيْهِ السَّلامُ قَلَّمَا اعْتَدَلَ بِهِ الْمِنْبَرُ اِلاّ قالَ اَمامَ الْخُطْبَةِ:
گفته شده كه امام كمتر بر منبر قرار مى گرفت مگر اينكه پيش از سخنرانى مى فرمود:
اَيُّهَا النّاسُ اتَّقُوا اللّهَ، فَما خُلِقَ امْرُؤٌ عَبَثاً فَيَلْهُوَ،
اى مردم، خدا را پروا كنيد، كسى بيهوده و عبث آفريده نشده كه بازى كند،
وَلا تُرِكَ سُدًى فَيَلْغُوَ، وَ ما دُنْياهُ الَّتى تَحَسَّنَتْ لَهُ بِخَلَف
و رها نشده تا كار بيهوده انجام دهد، دنيايش كه خود را در ديده او آراسته عوض
مِنَ الاْخِرَةِ الَّتى قَبَّحَها سُوءُ النَّظَرِ عِنْدَهُ. وَ مَا الْمَغْرُورُ
آخرتى نشود كه آن را به ديدن نزد او زشت نموده، و مغرورى كه به
الَّذى ظَفِرَ مِنَ الدُّنْيا بِاَعْلى هِمَّتِهِ كَالاْخَرِ الَّذى ظَفِرَ مِنَ
اعلا درجه همت خود به دنيا دست يافته مانند كسى نيست كه از
الاْخِرَةِ بِاَدْنى سُهْمَتِهِ.
آخرت به كمترين سهمى پيروزى پيدا نموده.
وَ قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ: يَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ لايَبْقى فيهِمْ
و آن حضرت فرمود: زمانى بر مردم برسد كه در ميان آنان
مِنَ الْقُرْآنِ اِلاّ رَسْمُهُ، وَ مِنَ الاِْسْلامِ اِلاَّ اسْمُهُ. وَ مَساجِدُهُمْ
از قرآن جز خطوطش، و از اسلام جز اسمش باقى نماند. مساجدشان
يَوْمَئِذ عامِرَةٌ مِنَ الْبِناءِ، خَرابٌ مِنَ الْهُدى. سُكّانُها
در آن زمان از نظر ساختمان آباد، و از نظر هدايت ويران است. ساكنان
وَ عُمّارُها شَرُّ اَهْلِ الاَْرْضِ، مِنْهُمْ تَخْرُجُ الْفِتْنَةُ وَ اِلَيْهِمْ
و آبادكنندگانش بدترين اهل زمينند، از آنان فتنه برخيزد و گناه
تَأْوِى الْخَطيئَةُ، يَرُدُّونَ مَنْ شَذَّ عَنْها فيها، وَ يَسُوقُونَ مَنْ
در آنان لانه گيرد، آن كه از فتنه ها كناره گرفته او را به آن بازمى گردانند، و هركه از آن
عقبتَاَخَّرَ عَنْها اِلَيْها، يَقُولُ اللّهُ سُبْحانَهُ: «فَبى حَلَفْتُ،
مانده او را به سوى آن سوق مى دهند. خداوند پاك مى فرمايد: «به خود سوگند خورده ام
لاََبْعَثَنَّ عَلى اُولئِكَ فِتْنَةً اَتْرُكُ الْحَليمَ فيها حَيْرانَ» وَ قَدْ
كه فتنه اى در ميان آنان برانگيزم كه خردمند در آن سرگردان شود» و اين كار را هم
فَعَلَ، وَ نَحْنُ نَسْتَقيلُ اللّهَ عَثْرَةَ الْغَفْلَةِ.
انجام داده، و ما از خدا مى خواهيم كه از لغزش غفلت ما درگذرد.
وَ قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ: اِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ وَضَعَ الثَّوابَ عَلى طاعَتِهِ،
و آن حضرت فرمود: خداوند سبحان پاداش را بر طاعت،
وَ الْعِقابَ عَلى مَعْصِيَتِهِ، ذِيادَةً لِعِبادِهِ عَنْ نِقْمَتِهِ،
و كيفر را بر گناه قرار داده، تا بندگان را از خشمش بازدارد،
وَ حِياشَةً لَهُمْ اِلى جَنَّتِهِ.
و آنان را به بهشتش روانه نمايد.
وَ قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ: يااَيُّهَا النّاسُ، مَتاعُ الدُّنْيا حُطامٌ
و آن حضرت فرمود: اى مردم، كالاى دنيا گياهى است خشك و
مُوبِئٌ، فَتَجَنَّبُوا مَرْعاهُ، قُلْعَتُها اَحْظى مِنْ طُماْنينَتِها،
وباخيز، از چراگاه آن بپرهيزيد، چه اينكه دل كندن از آن لذت بخش تر از اعتماد به آن است،
وَ بُلْغَتُها اَزْكى مِنْ ثَرْوَتِها، حُكِمَ عَلى مُكْثِر
و به اندازه برداشت كردن ازدنيا پاكيزه تر از اندوختن آن است، برآن كه به افزون كردن
كيوي سرشار از ويتامينC مي باشد. مقدار پتاسيم آن از نظر وزني تا حدي كمتر از موز است. همچنين داراي ويتامين A’E'كلسيم’آهن و اسيد فوليك مي باشد. يك عدد كيوي متوسط ۴۶ كالري انرژي دارد.كيوي داراي مقادير زيادي آنزيم حل كننده پتاسيم به نام پاپايين است كه از نظر تجاري براي نرم كردن گوشت مفيد است اما احتمال دارد براي برخي افراد آلرژي زا باشد. بويژه افرادي كه به آناناس حساسيت دارند مستعد حساسيت به اين ميوه نيز هستند. اين آنزيم با پختن ميوه به سرعت از بين مي رود. ۶ دليل براي كيوي خوردن وجود دارد: 1- ۳ گرم فيبـر دارد كه كلستـرول را كاهش داده از سرطان جلوگيـري مي كند و به كنترل انسولين كمك مي نمايد.2- در مقايسه با يك عدد پرتقال هم اندازه خود ‘ ويتامين C بيشتري دارد.3- حاوي مقادير قابل توجهي آنتي اكسيدان محلول در چربي است( ويتامينA و E ) كه براي مبارزه با راديكالهاي آزاد مفيد مي باشد.4- حاوي فيتوناتريفت هايي از جمله كاروتنوئيد و فلاوونوئيد است كه تحقيقات نشان داده كه DNA را از آسيبهاي مربوط به اكسيژن محافظت مي كند.5- حدود ۱۰% از پتاسيم پيشنهادي روزانه را داراست ( حدود ۳۰۰ ميلي گرم ) .6 - حاوي مقادير زيادي فولات است كه بدن را در مقابل بيماريهاي قلبي ‘ سرطان و غيره محافظت مي كند و براي شكل گيري هموگلوبين حامل اكسيژن ضروري است.
تكريم علماي دين در كلام بزرگان :
آيةالله شهيد دستغيب(ره): ايشان در كتاب گناهان كبيره اينگونه آورده است: «براي كفران نعمتِ وجودِ علماء عقوبتهاي شديدي وعده داده شده است، از آن جمله پيغمبر اكرم (ص) مي فرمايد: زماني بيايد كه مردم از علماء فرار مي كنند مانند فرار كردن گوسفندان از گرگ، در نتيجه خداوند آنها را به سه بلا مبتلا مي فرمايد؛ بركت را از دارائيشان بر مي دارد، سلطان ظالمي را براي آنها مسلّط مي فرمايد و بي ايمان از دنيا مي روند. نا گفته نماند كه طلاب علوم ديني چون در طريق رسيدن به مقام شامخ نيابتند، وجودشان نيز نعمت و گرامي داشتنشان بر همه لازم و كفران وجود ايشان به هتك وبي احترامي حرام مي باشد.»[1]
شهيد ثاني (ره): ايشان در بحث آداب تعليم و تعلّم و لزوم تكريم استاد اينگونه مي نويسد: «شاگرد و دانشجو بايد با ديدة تكريم و احترام به استاد خويش بنگرد و از عيوب او چشم پوشي كند … او بايد فزونتر از آنچه كه مأمور به تواضع و فروتني نسبت به علما و دانشمندان و ديگر اصناف مردم است، در برابر استاد خود، متواضع و فروتن باشد. او بايد در برابر مقام علم و دانش نيز اظهار خاكساري كند تا در ساية اين فروتني كه خود نوعي عزّت و سرافرازي است، به علم و معرفت دست يابد…».[2]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . گناهان كبيره، ج2، ص335 و 336 ، عبدالحسين دستغيب ، 2جلد، تهران ، كانون ابلاغ انديشه هاي اسلامي ، 1361 هـ . ق.
[2] . آداب تعليم و تعلم در اسلام (ترجمه كتاب منية المريد شهيد ثاني ) ـ ص323 ـ 324 ـ سيد محمد باقر حجتي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، خرداد1359
تكريم علماي دين در كلام بزرگان :
آية الله شيخ محمّد بهاري همداني(ره): «از براي طالب علم شروطٌ لابدّ من مراعاتها… وأن يكونَ معظِّماً لِلعلمِ والعلماء (يكي از آن شروط اينكه؛ دانش ودانشمندان را بزرگ بدارد) خدا را حقير نشمارد، اوّل عيبي كه سالك پيدا كند، آن است كه علماء ظاهر پيش او حقير و كوچك گردند.»[1]
علامه ميرزا ابوالحسن شعراني(ره): ايشان در شرح كتاب تبصرة المتعلمين مي نويسد: «… و آخرين نصيحت آن كه علم بي تقوي و ورع را به چيزي نشمرند و سخن علماي دين راپست نگيرند و تعظيم آنان را چه مرده و چه زنده موجب مزيد توفيق دانند.»[2]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . تذ كرة المتقين، ص127 ، شيخ محمد بهاري همداني (ره) ، انتشارات نهاوندي - 1376 / چاپ دوّم.
[2] . سيماي فرزانگان ـ ص263 ، رضا مختاري ، دفتر تبليغات اسلامي حوزة قم -1374، چاپ هشتم.
وَ مِنْ وَصِيَّة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از وصيت هاى آن حضرت است
بِما يُعْمَلُ فى اَمْوالِهِ، كَتَبَها بَعْدَ مُنْصَرَفِهِ مِنْ صِفّينَ
درباره مصرف اموالش پس از مرگ، كه بعد از برگشت از صفّين نوشت
هذا ما اَمَرَ بِهِ عَبْدُاللّهِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِب اَميرُالْمُؤْمِنينَ فى مالِهِ،
اين برنامه اى است كه بنده خدا على بن ابى طالب اميرالمؤمنين درباره مال خود دستور مى دهد،
ابْتِغاءَ وَجْهِ اللّهِ، لِيُولِجَهُ بِهِ الْجَنَّةَ، وَ يُعْطِيَهُ بِهِ الاَْمَنَةَ.
و به آن خشنودى حق را مى طلبد تا او را به بهشت درآورد، و آسايش و امنيت عطا نمايد.
وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از سخنان آن حضرت است
قالَـهُ قُبَيْلَ مَوْتِـهِ عَلى سَبيـلِ الْوَصِيَّـةِ، لَمَّـا ضَرَبَـهُ ابْـنُ مُلْجَـم لَعَنَـهُ اللّـهُ
آن را پيش از مرگش به عنوان وصيت فرمود، زمانى كه ابن ملجم ـ لعنت خدا بر او باد ـ وى را ضربت زد
وَصِيَّتى لَكُمْ اَنْ لا تُشْرِكُوا بِاللّهِ شَيْئاً، وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ
سفارشم به شما اين است كه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد و سنّت محمّد ـ صلّى اللّه عليه
وَ آلِهِ فَلاتُضَيِّعُوا سُنَّتَةُ. اَقيمُوا هذَيْنِ الْعَمُودَيْنِ، وَ اَوْقِدُوا هذَيْنِ
و آله ـ را ضايع نكنيد، اين دو ستون دين را برپا داريد و اين دو چراغ را روشن