نوزدهم محرم سال ۶۱ هجری، هنگامی که نامه ابن زیاد ملعون به یزید بن معاویه رسید، بیدرنگ درجواب نوشت: سرحسین(ع) و اصحاب او را همراه با اموال و خانودهاش به سوی من بفرست.
محفر بن ثعلبه عائذی را طلب کرد و سرها را به همراه اسراء و زنان تحویل او داده و محفر نیز آن عزیزان را همانند اسیران کفار! در منظرعموم به شام برد.(لهوف،سید بن طاووس،ص۱۴۹)
حرکت دادن زنان هاشمی به سوی شام!
نکته قابل تأمل این است که زنهای غیرهاشمی که درکربلا اسیر شده بودند در شهر کوفه با شفاعت اقوام و قبیلههایشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند و فقط زنهای هاشمیان برای اسارت به شام برده شدند!(ابصار العین فی انصار الحسینفص۱۳۳)
کاروان اسیران کربلا را پس از انتقال به کوفه، اندکى نگاه داشتند و سپس به سوى دمشق (پایتخت حکومت اُمویان) فرستادند. مسیر حرکت این کاروان، در کتب تاریخ و سیره، معیّن نشده است، از این رو، پیموده شدن هر کدام از مسیرهاى میان کوفه و دمشقِ آن روزگار، محتمل است.
برخى خواستهاند با ارائه شواهدى، حرکت آنان را از یکى از این چند راه، قطعى نشان دهند؛ ولى مجموع قرائن، ما را به اطمینان کافى نمىرساند.(نفس المهموم،شیخ عباس قمی)
مسیر حرکت کاروان اسیران کربلا از کوفه به شام
راه نخست، راه بادیه
کوفه، در عرض جغرافیایىِ حدود ۳۲ درجه و دمشق، در عرض جغرافیایىِ حدود ۳۳ واقع است. این بدان معناست که مسیر طبیعى میان این دو شهرتقریبا بر روى یک مدار قرار دارد و نیازى به بالا رفتن و پایین آمدن بر روى زمین جز در حدّ کسرى از یک درجه نیست. بر روى این مدار، راهى واقع بوده که به «راه بادیه» مشهور بوده است.
این مسیر، کوتاهترین راه بین این دو شهر است و حدود ۹۲۳ کیلومتر مسافت داشته است؛ مشکل اصلى این راه کوتاه، گذشتن آن از صحراى بزرگ میان عراق و شام است که از روزگاران کهن به «بادیة الشام» مشهور بوده است. این مسیر براى افرادى قابل استفاده بوده که امکانات کافى، بهویژه آب براى پیمودن مسافتهاى طولانى میان منزلهاى دور از همِ صحرا را داشتهاند، هر چند، گاهى شتاب مسافر، او را وادار به پیمودن این مسیر مىکرده است.
گفتنى است در صحراها، شهرهاى بزرگ، وجود ندارند؛ امّا این به معناى نبودن راه یا چند آبادى کوچک نیست.
راه دوم، راه کناره فرات
فرات، یکى از دو رود بزرگ عراق است که از ترکیه سرچشمه مىگیرد و پس از گذشتن از سوریه و عراق، به خلیج فارس مىپیوندد. کوفیان، براى مسافرت به شمال عراق و شام، از کناره این رود، حرکت مىکردند تا هم به آب، دسترسی داشته باشند و هم از امکانات شهرهاى ساخته شده در کناره فرات، استفاده کنند. گفتنى است لشکرهاى انبوه و کاروان هاى بزرگ که به آب فراوان نیاز داشتند، ناگزیر از پیمودن این مسیر بودند.
این مسیر، ابتدا از کوفه به مقدار زیادى به سوى شمال غرب مىرود و سپس از آن جا به سوى جنوب، بر مىگردد و با گذر از بسیارى از شهرهاى شام، به دمشق مىرسد. این راه، انشعابهاى متعدّد داشته و با طول تقریبى ۱۱۹۰ تا ۱۳۳۳ کیلومتر، جاىگزین مناسبى براى راه کوتاه، امّا سختِ بادیه بوده است؛ مجموع این راه و راه بادیه را مىتوان به یک مثلّث، تشبیه کرد که قاعده آن، راه بادیه است.
راه سوم، راه کناره دجله
دجله، دیگر رود بزرگ عراق است و آن نیز مانند فرات، از ترکیه سرچشمه مىگیرد؛ امّا از شام نمىگذرد و در گذشته، براى رفتن به شمال شرق عراق، از مسیر کناره آن، استفاده مىکردهاند. این راه، مسیر اصلى میان کوفه و دمشق، نبوده است و باید پس از پیمودن مقدار کوتاهى از آن، کم کم به سمت غرب پیچید و پس از طىّ مسیر نه چندان کوتاهى، به راه کناره فرات پیوست و از آن طریق، وارد دمشق شد.
این مسیر را مىتوان سه ضلع از یک مستطیل دانست که ضلع دیگر طولىِ آن را راه بادیه و سه ضلع یاد شده آن را مسافت پیموده شده از کوفه به سمت شمال، راه پیموده شده به سمت غرب، و راه پیموده شده به سمت جنوب ـ که بازگشت به بخشى از مسیر پیموده شده قبلى است ـ، تشکیل مىدهند. از این رو، از همه راههاى دیگر، طولانىتر است و طول آن، حدود ۱۵۴۵ کیلومتر است. این راه را «راه سلطانى» نامیدهاند.