هیچ کس نمی دانست او فرمانده بود
فرمانده بود. به قلب دشمن زد. ترکِشی داغ در ریه ی ابوالقاسم فرو رفت، خون سرخ از گلویش جاری شد، بچه ها سعی داشتن انتقالش بِدَن عقب. اما ما را به جان فاطمه الزهرا(س) قسم داد تا بگذاریم بر روی خاک جان بدهد. بچه ها به ناچار او را رها کردن.
… وقتی پیکر مطهرش رو به شهر آوردیم، هیچ کس نمی دانست او فرمانده بود.
شهید ابوالقاسم چوپان
اذان صبح:
طلوع آفتاب:
اذان ظهر:
غروب آفتاب:
اذان مغرب:
نیمه شب شرعی: 
سلام وب زیبایی دارین به ما هم سر بزنین