اسلام دینی است که سیاستش عین دیانتش، و دیانتش عین سیاستش می باشد. کامل ترین آیینی است که توسط خاتم پیامبران، رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بر جهان عرضه گشته و همه اهداف پیامبران از آدم تا خاتم در آن گنجانده شده است، باید توجه داشت که سیاست در اسلام به معنی هضم شدن در سیاست غرب و دگراندیشان نیست، بلکه دارای هویت و استقلال است و بر اساس باورهای دینی و اعتقادی می باشد.
در میان دستورهای اسلام هیچ چیزی مانند مسأله امامت و رهبری که از آن در عصر غیبت به ولایت فقیه تعبیر می شود، اهمیت داده نشده. در حقیقت ولایت از دیدگاه اسلام عمود خیمه اسلام است، اگر این عمود نباشد یا آسیب ببیند، خیمه اسلام فرو می ریزد، در آن وقت است که نه تاک می ماند و نه تاک نشان.
مفاهیم اسلام، منهای ولایت و حکومت اسلامی، هرگز ارزش واقعی خود را نمی یابند. و هرگز نمی تواند نقش محتوایی و سازنده خود را در جامعه ایفا کنند.
آنان که می خواهند آیین اسلام رونق یابد و پرچم آن در همه جهان به اهتزاز درآید، خانه ای که پایه اش سست و متزلزل است چه سودی برای حفظ آن خانه خواهد داشت.