صبر و حوصله: فاطمه سلام الله علیها در یاد دادن مسائل دین به دیگران از حوصله و پشتکار فراوانی برخوردار بود. روزی زنی نزد او آمد و گفت: پادری پیر دارم که در مورد نماز خود اشتباهی کرده و مرا فرستاده تا از شما مسئله ای را بپرسم. حضرت زهرا سلام الله علیها سؤال او را پاسخ فرمود، زن برای بار دوم و سوم مسئله ای پرسید و پاسخ شنید این کار تا ده بار تکرار شد و هر بار آن بانوی بزرگوار، سؤال وی را پاسخ فرمود. زن از رفت و آمدهای پی در پی شرمگین شد و گفت: دیگر شما را به زحمت نمی اندازم. فاطمه سلام الله علیها فرمود: باز هم بیا و سؤالهایت را بپرس، تو هر قدر سؤال کنی من ناراحت نمی شوم. زیرا از پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: روز قیامت علمای پیرو ما محشور می شوند و به آنها به اندازه دانش شان خلعت های گرانبها عطا می گردد و اندازه پاداش به نسبت میزان تلاش است که برای ارشاد و هدایت بندگان خدا نموده اند.(کفاش، حمیدرضا، 75 درس زندگی از سیره عملی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، ص29)
محبّت به فرزند: دانشمندان علوم تربیتی می گویند: کودکان در تمام دوران کودکی به محبت و اظهار علاقه نیازمندند. کودک می خواهد پدر و مادر، او را دوست داشته باشند و نسبت به او اظهار علاقه کنند. کودک چندان توجهی به لباس، خوراک و محل زندگی ندارد اما به این موضوع توجه دارد که آیا او را دوست دارند یا نه؟
درس محبت در خانه حضرت زهرا سلام الله علیها به طور کامل ارائه می شد و آن حضرت که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سیراب شده و قلبش کانون محبت به همسر و فرزندانش بود در این جهت نیز وظیفه مادری خود را به بهترین شکل انجام می داد. سلمان فارسی می گوید: روزی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را دیدم، که مشغول آسیاب کردن غله است. فرزندش حسین علیه السلام به گریه افتاد و بی تابی می کرد. عرض کردم: برای کمک به شما، غله را آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم. شما آسیاب را بچرخانید.(حسینی شاهرودی، سیدمحمد، الگوهای رفتاری حضرت زهرا سلام الله علیها تربیت فرزند، ص48)
دعا برای دیگران: فاطمه علیهاالسلام چگونه سخن گفتن با خدا و دعا کردن را به آیندگان آموخت. او در دعا نیز همه را بر خود مقدّم می داشت. امام حسن علیه السلام می فرماید: مادرم فاطمه علیهاالسلام را در شب جمعه ای دیدم که پیوسته در حال رکوع و سجود بود تا این که صبح دمید و شنیدم که مردان و زنان با ایمان را نام می بُرد و بسیار برای آنان دعا می کرد؛ اما ندیدم حتّی یک بار برای خود دعا کند. از روی تعجّب گفتم: مادر! چرا برای خودت دعا نمی کنی و از خدا چیزی نمی خواهی؛ همان گونه که برای دیگران دعا می کنی؟ ما درم در پاسخ فرمود: «یا بُنَیَّ! اَلجار ثُمّ الدّار؛ فرزندم! اوّل همسایه سپس اهل خانه.(بحارالانوار، ج43، ص93)
محبت به پدر: پس از ازدواج که طبعاً فاصله ای بین او و پدر افتاد، تحمل جدایی بر او گران بود. علی و فاطمه علیهماالسلام در خانه ای زندگی می کردند که کمی از خانه پیامبر دور بود این دوری برای فاطمه علیهاالسلام و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دشوار بود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روزی به او فرمود قصد دارم تو را به نزدیک خودم منتقل سازم. سپس با حارثه بن نعمان مذاکره کرد و فاطمه علیهاالسلام را به خانه او که نزدیک خانه پیامبر بود منتقل ساخت.(طبقات ابن سعد، ج8، ص14)
ادب حضرت زهرا سلام الله علیها: برخورد زهرا علیهاالسلام به گونه ای بود که همه کس در همان نگاه اول، مجذوب ادب او می شد. حُسن برخورد و دقت در معاشرت او از همان ابتدا آن چنان محسوس بود که همه به آن اذعان داشتند. این ادب، محصول تربیت خداست، که خدا خود به تربیت اینان پرداخته است. امّ سلمه همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می گوید: پس از ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم من عهده دار امور دخترش فاطمه علیهاالسلام شدم، اما به خدا قسم او باادب تر و آگاه تر از من به همه مسایل بود.(بحارالانوار، ج43، ص10)