نقش خانواده در بروز انحرافات جنسی در جوانان!!
یکی از علت های انحرافات جنسی جوانان عللی است که ریشه در خانه و خانواده دارد. از آنجا که خانواده نخستین اجتماعی است که بشر در آن پا می نهد و مرکز حفظ سنت های دینی، اخلاقی و کانون رشد عاطفی است، بنابراین محیط خانوادگی در صلاح و انحراف افراد خانواده و در نهایت سعادت و شقاوت آنان نقش بسزایی دارد.
1- رعایت نکردن حریم در خانواده
از مسائلی که ممکن است موجب مشکلاتی برای جوانان در خانواده شود رعایت نکردن حریم در نوع پوشش و مسائل زناشویی است. رفتار پدر و مادر با فرزندان خود، طرز معاشرت و خواب آنان، ممکن است از عوامل انحراف جنسی گردد.
هر چند افراد خانواده به یکدیگر، محرمند، اما این امر دلیل بر عدم رعایت پوشش مناسب اعضای خانواده، نیست چرا که لباس های نازک، تنگ و زننده موجب تحریک و تهییج فرزندان خانواده می شود و چه بسا زمینه های انحراف را برای آنان فراهم آورد.
تحریک و تهییج بی حساب غریزه ی جنسی، عوارض خطرناکی مثل بلوغ زودرس و پیری و فرسودگی به دنبال دارد. علاوه بر مسأله ی پوشش، پدر و مادر در مسأله ی زناشویی نیز باید دقت لازم را داشته باشند. روابط زن و شوهر در خانواده و در حضور فرزندان، باید به طور کامل از جنبه های جنسی به دور باشد. فرزندان بعد از سن تمییز، به طور معمول به روابط پدر و مادر خویش حساس می شوند و با نوعی کنجکاوی،آن را دنبال می کنند.
انحرافات جنسی در بسیاری از موارد ریشه در دوران کودکی دارد. از دشوارترین مسائل تربیتی، برخورد با مسائل جنسی کودکان و نوجوانان است. این میل در دوره ی کودکی نهفته است و به تدریج در وجود انسان رشد می کند و در دوره ی نوجوانی به اوج شدت و قدرت خود می رسد. این تصور که کودکان هیچ گونه انگیزه ی جنسی ندارند و در این زمینه، نیازی به مراقبت از آن ها نیست، گمانی اشتباه است. پوشش های نامناسب و آرایش های خاص می تواند محرک غریزه ی جنسی و حس کنجکاوی کودکان باشد. این صحنه ها، کودکان را به کاوش در این زمینه وا می دارد و پرسش هایی برای کودکان پدید می آورد. بنابر آن چه ذکر شد، کودکان نیز دارای سطح پایین و خفته ای از غرایز جنسی هستند و گاه ممکن است کودکی که{به دلیل نبود مراقبت خانواده در پوشش و مسائل جنسی} میل جنسی اش تقریباً به ظهور پیوسته، خود را از لحاظ جنسی تحریک کند یا بعضی از موقعیت ها یا اشیاء برای او محرک باشد. در این صورت ممکن است ارضای جنسی کودک در این شرایط، باعث شود کودک مایل باشد آن را دوباره تکرار کند. اگر این عمل کودک تا هنگام بزرگسالی ادامه پیدا کند ممکن است در بزرگسالی نیز روش های غیر معمول ارضای جنسی را به روش های دیگری که مورد تصویب و قبول دین است، ترجیح دهد و در این صورت گروهی که فرد متعلق به آن است و اغلب خود فرد، او را نابهنجار یا منحرف بداند.
2- تحقیر و تنبیه
در برخی خانواده ها، پدر و مادر با ملامت کردن، به کار بردن الفاظ طعن آمیز و گاه زشت و رکیک، فرزندان خود را تحقیر می کنند چنین خانواده هایی=ی به دست خود شالوده ی شخصیت فرزندان خود را ویران می کنند و آنان را به وادی انحراف می کشانند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:«لا تحقرن احدا من مسلمین فإنَّ صغیرهم عندالله کبیر: هیچ یک از مسلمانان را کوچک نشمارید، چرا که خردسالان مسلمین هم در پیشگاه الهی، بزرگند».
والدینی که برای تربیت فرزند خود از تنبیهات بدنی و تحقیرآمیز استفاده می کنند، فرزندان خود را به سمت پستی و حقارت سوق می دهند. امام علی علیه السلام می فرمایند:«ان العاقل یتعظُ بالادب و البهائمَ لا یتَّعظُ الّا بضّرب: خردمند به ادب(درس و تعلیم) پند می گیرد ولی چهارپایان جز به زدن پند نمی گیرند».
یکی دیگر از مواردی که موجب تحقیر می شود، نصیحت در میان جمع است. امام علی علیه السلام فرمود:«النصح بین الملاء تفریع: نصیحت گفتن در حضور مردم، کوبیدن شخصیت است».
یکی دیگر از مواردی که موجب تحقیر فرزند می شود، نپذیرفتن فرزند به گونه ی شایسته است. این گونه خانواده ها، فرزندانی را که از نظر آن ها وضعیت نامساعدی ندارند، آن چنان که شایسته است نمی پذیرند و به طور صریح یا تلویحاً او را طرد کرده و حس حقارت را در او بر می انگیزند. این دسته از فرزندان، مستعد روابط ناسالم با دیگران و روی آوردن به سوی باندهای فساد و فحشا هستند.
تحقیر و تنبیه موجب پایین آمدن سطح حرمت خود در فرد می شود و تحقیقات روان شناسی، نشان داده است کسانی که دچار انحرافات جنسی اند از سطح حرمت خود پایینی برخوردارند.
3- یکی دیگر از عوامل انحرافات جنسی، کمبودهای عاطفی است. هر گاه فرزندان، به هر دلیلی، از احساس محبت محروم شوند، احساس امنیت و آرامش را از دست می ذهند و دچار نگرانی و اضطراب شده و در معرض ابتلا به بیماری های روانی از جمله انحراف جنسی قرار می گیرند.
راز انحراف بسیاری از دختران و لغزش بسیاری از پسران در همین مسأله کمبود محبّت است، به طور حتم دختری که سرشار از محبّت خانواده باشد هرگز خود را در محیط جامعه تحت تأثیر محبّت سطحی و زودگذر جوانان شهوت پرست، قرار نمی دهد و از حریم عفت و پاکی بیرون نمی رود و بالعکس اگر در خانواده احساس کمبود محبت کند، ممکن است با اولین لبخند، فریفته شده و سرانجامی جز انحراف در انتظارش نخواهد بود.
نکته ی دیگری ککه باید به آن توجه کرد، به زبان آوردن محبت است تا فرزند آن را با تمام وجود حس کند، ممکن است پدر و مادری فرزند خود را در دل دوست داشته باشند، اما اظهار نکنند. این نوع محبت تأثیر چندانی ندارد، بلکه گاه تأثیر منفی می گذارد و فرزند مهر و محبت والدین را احساس نمی کند و خود را تنها می یابد و احساس تحقیرآمیزی نسبت به خود، پیدا می کند. همان طور که قبلاً اشاره شد، احساس حقارت رابطه ی مستقیم با انحرافات جنسی دارد.
نخستین جوانه های احساس اعتماد و محبت در آدمی، ریشه در رابطه ی گرم و محبت آمیز با مادر یا نخستین سرپرست کودک دارد. این اعتماد بنیادی، شرط اساسی تعامل رضایت بخش با دیگران است. روابط محبت آمیز با سایرین نیز زمینه را برای صمیمیتی فراهم می آورد که لازمه ی رابطه ی جنسی در میان بزرگسالان است البته این نوع روابط محبت آمیز از عهده ی کسانی بر می آید که خود از نظر عاطفی، اشباع شده باشند.
جدای از اضطراب ناشی از کمبود محبت، قرار گرفتن در موقعیت های فشارزا و اضطراب آور، اجتناب ناپذیر است. زندگی به معنی عبور از همین گردنه های صعب و سهل اضطراب و فشار روانی است. افراد مختلف در معرض رویدادهای اضطراب آور مشابه، عکس العمل های متفاوتی دارند؛ بعضی از لحاظ جسمانی و روانی از پای در می آیند ولی دیگران ممکن است توجه بسیار کمی به آن داشته باشند. باید دانست که حمایت های عاطفی و توجه نزدیکان و دوستان و به خصوص افراد خانواده، این موقعیت ها را تحمل پذیرتر و راحت تر می کند. به هر حال اضطراب، یکی از عوامل مهم اختلالات روانی از جمله انحرافات جنسی است که تنها راه فائق آمدن بر آن تأمین محبت از طریق نزدیکان و از همه مهم تر، خانواده است.
ماهنامه شمیم یاس / شماره137