بنابراين تمام نعمتھاى جاويد و فناناپذير كه قابل مقايسه با نعمتھاى اين دنیاى پست نمى
باشد - و خالق آن از ھنگام آفرينش دنیا ھیچگاه به آن نظر نكرده و آن را براى بندگانش انتخاب
ننموده و سراى پاداش نیست - منشاء و سرچشمه آن ھمین عالم دنیا است . بنابراين عارف
مراقب در روز « دحوالارض ؛ گسترش زمین » بر خود لازم مى بیند كه در مقابل تمام اين
نعمتھا شكرگزارى نمايد.
و در اين ھنگام بخوبى مى يابد كه نمى تواند حق مقدار كمى از اجزاى گوشه كوچكى از آن
را ادا نمايد؛ گرچه تمام عابدين شاكر را به كمك طلبیده و تا ابد مشغول شكرگزارى گردند. نه
باين جھت كه شكر اين نعمتھا نیز از نعمتھاى خدا بوده و بر آن نیز شكرى واجب است ، بلكه
بخاطر بزرگى ، فراوانى ، ظرافت و ديده نشدن آن نعمتھاست . و آنگاه كه بنده به اين
شناخت رسیده و نعمتھاى الھى را قدر شناخت ، نشانه كسانى را كه بخوبى ناتوانى و
كوتاھى خود را در شكرگزارى خداى متعال فھمیده اند پیدا كرده و خجالت مى كشد كوشش
خود را - ھر مقدار كه باشد - شكرگزارى بداند. و مى فھمد كه خداوند با قبول اين شكرگزارى
كم و ناچیز اين نعمتھا چه منتى بر او دارد. و خداوند متعال را براى اين انجام دادن اين
شكرگزارى ، سپاس مى گويد. و معنى شكور (بسیار شكرگزار) را كه از نامھاى خداوند است
، تا اندازه اى مى فھمد. گرچه شناخت كنه نامھاى خداوند متعال محال است .