فاطمه سلام الله علیها در سوگ پدر
روشن است دختری که آنچنان علاقه و محبتی به پدر خویش دارد، در سوگ از دست دادن او چه خواهد کرد و چگونه عزاداری و سوگواری خواهد نمود؟ مخصوصاً اگر این مصیبت همراه با مصیبت های دیگری شود.
ناله در هنگام رحلت1)
در لحظه های غمبار رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و واپسین لحظه های عمر او در این دنیا، امیرمؤمنان علیه السلام، فاطمه زهرا سلام الله علیها و حسنین علیهم السلام در اطراف بستر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حلقه زده و با چشمانی اشکبار نظاره گر غروب خورشید رسالت بودند. حضرت خواست سخنی بفرماید، اما نتوانست و با چشم اشکبار، بی حال در بستر افتاد.(ر.ک: فرهنگ سخنان فاطمه زهرا سلام الله علیها، ص42.)
فاطمه علیهاالسلام با مشاهده این منظره به فریاد آمد و اظهار داشت:
«یا رَسولَ الله قَد قَطَعتَ قَلبی وَ اَحرَقتَ کَبِدی لِبُکائِکَ یَا سَیِّدَ النَّبیِّینَ مِنَ الاَوَّلینَ وَ الآخِرینَ وَ یَا اَمینَ رَبِّهِ وَ رَسُولَهُ وَ یَا حَبیبَهُ وَ نَبِیَّهُ مَن لِوُلدی بَعدَکَ وَ لِذُلٍّ یَنزِلَ بِی بَعدَکَ مَن لِعَلِیٍّ أخیکَ وَ ناصِرِ الدِّینِ مَن لَوحِی اللهِ وَ أمرِهِ؛(بحارالانوار، ج22، ص484؛ کتاب عوالم، ج11، ص399.) ای رسول خدا! به حقیقت قلبم را از جا کندی و جگرم را آتش زدی به خاطر گریه و اشکی که جاری ساختی، ای بزرگ تمامی پیامبران! ای امین پروردگار! و ای فرستاده و محبوب و پیامبر خدا! بعد از تو چه کسی{حامی} برای فرزندانم خواهد بود؟و{دفع کننده} خواری هایی که بعد از تو بر من باریدن خواهد گرفت؟ و چه کسی{ناصر} برای علی برادرت و یاور دین خواهد بود؟ پس از تو چه بر سرِ وحی و فرمان الهی خواهد آمد؟»
آن گاه خود را در آغوش پدر افکند، پدر را بوسید و با اشک فراوان، گونه پدر را شست. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با همان حال، دست فاطمه سلام الله علیها را در دست علی علیه السلام گذاشت و فرمود:«علی جان! فاطمه امانت خدا و امانت من در دست توست؛ از او محافظت فرما!»
ناله از رحلت پدر در جمع زنان مدینه2)
پس از وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فاطمه سلام الله علیها در اجتماع زنان با بیان غم آلودی فرمود:«إِنّا لِله وَ إِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ انقَطَعَ عَنَّا خَبَرُ السَّمَاءِ»؛همه از خداییم و به سوی او باز می گردیم.{آه که با وفات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم} وحی و خبر آسمانی از ما قطع گردید.(احقاق الحق، ج10، ص435؛ مقتل الحسین علیه السلام، ج1، ص80، فصل5)
اذان بلال و گریه بر پدر3)
بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حضرت فاطمه سلام الله علیها به یاد دوران باشکوه و پر عظمت اسلام و نبوت افتاد و فرمود:«اِنِّی اشتَهی اَن اَسمَعَ صَوتَ مُؤَذِّنِ ابِی صلی الله علیه و آله بِالاذانِ»؛ به راستی دوست دارم و مشتاقم که صدای اذان{بلال} مؤذن پدرم را- که درود خدا بر او و اهل بیت او باد!- بشنوم.(بحارالانوار، ج43، ص157، ح7؛ الوافی، فیض کاشانی، ج7، ص571، ح6613)
وقتی این خبر به بلال رسید، با اینکه از اذان گفتن اعتصاب کرده بود، آماده شد و اهل مدینه یک بار دیگر صدای دلنشین اذان بلال را شنیدند.
شهر در شادی و سرور غرق شد تا آنکه گفت:«أَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ»؛ ناگاه به بلال خبر رسید که اذان را رها کن که فاطمه سلام الله علیها بر اثر شنیدن نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیهوش و نقش بر زمین شده است.(فرهنگ سخنان فاطمه سلام الله علیها، ص50)
کتاب سال تبلیغ1391
فاطمه سلام الله علیها در سوگ پدر