پاداشهايى بزرگ براى شيعيان واقعى
يَا ابْنَ جُندب اَلْماشى فى حاجةِ اَخيه كالسّاعى بَينَ الصَّفا وَالمروَةِ وَ قاضى حاجَتِه كَالمُتَشَحِّطِ
بِدَمِهِ فى سَبيلِ اللّهِ يَومَ بدر و اُحُد و ما عَذَّبَ اللّهُ اُمَّةً اِلّا عِندَ اسْتِهانَتِهِمْ بحُقوقِ فُقَراءِ اِخوانِهِم.
يَا ابْنَ جُندب بَلِّغْ مَعاشِرَ شيعَتِنا و قُل لَهُم لا تَذهَبَنَّ بِكُمُ المَذاهِبُ فَواللّهِ لا تُنالُ وِلايَتُنا اِلّا بِالوَرَعِ
وَ الاِجتِهاد فى الدّنيا وَ مُواساةِ الاِخْوان فِى اللّه وَ لَيسَ مِن شيعتِنا مَنْ يَظْلِمُ النّاسَ.
انگيزه و اخلاص، ملاك عمل
امام صادق(عليه السلام) در اين قسمت از روايت شريف مىفرمايد: كسى كه در برآورده ساختن
حوايج برادر ايمانىاش قدمى بردارد، مانند كسى است كه سعى بين صفا و مروه انجام مىدهد
و اگر شخصاً نياز برادر ايمانى خود را برآورده سازد، ثواب كسى را دارد كه در راه خدا و در جنگ بدر
و احد جهاد كرده و در خون خويش غلتيده است.
ارزش ايثار به گونهاى كه انسان، ديگرى را بر خودش مقدم بدارد، آن هم نه براى اغراض مادى و
دنيوى، بلكه براى اين كه خدا دوست دارد، از بعضى جهادها كمتر نيست: … وَ يُؤْثِروُنَ عَلى أَنفُسِهِمْ
وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ… .(1) بنابراين، ما نبايد تعجب كنيم از اينكه چرا كمك به برادران ايمانى ثواب
شهادت در جنگ بدر و احد را دارد؛ زيرا اگر ارزشيابى دقيقى از فداكارى و گذشتى كه فرد انجام داده
است به عمل آوريم، متوجه خواهيم شد كه ارزش كار او كمتر از ايثار و از خودگذشتگى شهداى
جنگهاى بدر و اُحد نيست. علاوه بر آن، مسأله تفضلات الهى، فوقِ اجر و ثوابى است كه شخص
استحقاق پيدا مىكند. خداوند براى بعضى اعمال، چندين برابر پاداش قرار داده است: وَ اللّهُ يُضاعِفُ
لِمَنْ يَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ؛(2) و مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها… .(1) بنابراين، تحقق تعبيراتى
كه در اينگونه روايات آمده است بستگى به شرايط خاصى دارد.
آثار بىاعتنايى به حقوق برادران ايمانى
امام صادق(عليه السلام) در ادامه با اشاره به جنبه سلبى قضيه، به تبيين يك سنت الهى مىپردازند.
مىفرمايند بسيارى از اقوام گذشته كه مستوجب عذاب الهى شدند، مادامى كه حقوق فقرايشان را
رعايت مىكردند، از عذاب خداوند در امان بودند، اما زمانى كه از پرداخت حقوق مستمندان و فقرا غفلت
مى ورزيدند و اين گناه را مرتكب مىشدند، عذاب الهى بر ايشان مسجّل مىشد. نمونه بسيار مشهور
در اين زمينه، تأخير چند ساله عذاب فرعون و فرعونيان از جانب خداوند متعال مىباشد. مادامى كه عده
زيادى از مردم فقير و تهيدست سر سفره فرعون غذا مىخوردند و سير مىشدند، خداوند عذابش را بر
آن قوم نازل نكرد.
بنابراين بىاعتنايى به حقوق برادران ايمانى، عذاب الهى را به دنبال خواهد داشت؛ خواه در اين دنيا باشد
و خواه در آخرت. عذابهاى اجتماعى مخصوص جامعهاى است كه افرادش حقوق محرومان و مستضعفان
را رعايت نمىكنند. چه بسا يكى از دلايل وقوع سيلها، زلزلهها و گرفتارىهاى عجيب و غريب اين باشد
كه مردم آن جوامع به افراد فقير و تهيدست بهايى نمىدهند و توانمندانشان به فكر افزايش هر چه بيشتر
قدرت و ثروت خود هستند، هرچند اين كار به بهاى محرومتر شدن محرومان جامعه باشد. توجه به اين نكات
مىتواند پاسخ بسيارى از سؤالات را براى ما روشن نمايد؛ سؤالاتى از اين قبيل كه: چرا خداوند افرادى را
كه مستحق عقاب بودند، عذاب نكرد و يا چرا بعضى انسانها خيلى زود مستوجب عذاب الهى شدند؟
نكته مهمى كه حضرت در اين روايت به آن اشاره مىكنند و شيعيان را از آن بر حذر مىدارند اين است
كه انسان نبايد با ناديده گرفتن شرايط تحقق وعدههاى الهى، فريب شيطان را خورده و از اين مسأله
سوء استفاده نمايد. در تاريخ به نمونههاى زيادى از سوء برداشت انسانها از وعدههاى الهى برمىخوريم.
مثلا وقتى بنىاسرائيل در چنگال فرعونيان بودند، خداى متعال توسط پيامبرانش به آنان وعده داد كه اگر
ايمان بياوريد، نجات خواهيد يافت و بر دشمنانتان پيروز خواهيد شد.
امام صادق(عليه السلام) خطاب به عبدالله بن جندب مىفرمايند: اين مطلب را به همه شيعيان ما برسان
كه بىجهت اين سو و آن سو نروند و راه را گم نكنند؛ زيرا دسترسى به ولايت ما جز در پرهيز از گناه و
جديت در انجام وظايف ميسر نخواهد شد. سپس حضرت مىفرمايند: شرط ديگر رسيدن به ولايت ما،
برطرف كردن نياز برادران ايمانى مىباشد؛ يعنى همانطور كه انسان براى زندگى خويش تلاش مىكند،
بايد براى رفع نيازهاى برادران ايمانىاش هم تلاش كند و مشكل آنها را مشكل خود بداند و در حلّ آن تلاش
كند. همچنين كسى كه به ديگران ظلم مىكند، شيعه اهل بيت(عليهم السلام) نيست، شيعه واقعى
بودن شرايط خاصى دارد و صِرف اظهار محبت به اهل بيت(عليهم السلام)، خواندن اشعار در مدح آنان،
شركت در عزادارىها و … براى اهل ولايت بودن كافى نيست. البته حتى داشتن مرتبهاى ضعيف از محبت
اهل بيت(عليهم السلام) ـ كه عده زيادى از آن محرومند ـ گوهر گرانبهايى است و خواه ناخواه اثراتى هم
خواهد داشت، اما شيعه واقعى بودن صرفاً در محبت اهل بيت(عليهم السلام) خلاصه نمىشود.
ادامه دارد…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. حشر (59)، 9.
2. بقره (2)، 261.
1. انعام (6)، 160.
برگرفته از سلسله مباحث آیت الله مصباح یزدی