توصیه اخلاقی حضرت آیت الله سعادت پرور ره
اصرار در توسل به ائمه علیهم السلام
روزی که در محضر مبارک یکی از بزرگان بودیم در مورد لزوم روضه امام حسین علیه السلام تمثیل زیبایی داشتند، ایشان فرمودند: «موبدان زرتشتی به آتش اعتقاد دارند و هرگز اجازه نمی دهند آتش عبادتگاه شان خاموش شود، چه خوب است ما نیز نسبت به آتش درون مان نسبت به امام حسین علیه السلام و ائمه علیهم السلام همچون آنان اصرار بورزیم.» چه خوب است همیشه به امام حسین علیه السلام توسل داشته باشیم و گرمای عشق و محبت ایشان را همیشه در قلب هایمان زنده و برافروخته نگاه داریم(خیلی از بزرگان و مؤمنین سابقاً روضه های هفتگی و ماهانه خانگی داشتند، چه خوب است این فرهنگ در بین مؤمنین رواج یابد.)
موضوع: "جور واجور"
قند و پند *دوری از مواضع تهمت*
یکی را از علما پرسیدند که کسی با ماه رویی در خلوت نشسته و درها بسته و رفیقان خفته و نفسش طالب و شهوت غالب، چنان که عرب گوید: التَّمر مانع و النّاطور غیرمانع(خرما رسیده است و باغبان مانع نیست). هیچ باشد که به قوت پرهیزگاری از وی به سلامت بمانَد؟ گفت: اگر از مه رویان به سلامت ماند از بدگویان نماند.
شاید پس کار خویشتن بنشستن لیکن نتوان زبانِ مردم بستن
گلستان سعدی، ص139
صفات مبلغ از دیدگاه قرآن و روایات که بیست و یک صفت می باشد که در هر قسمت چند صفت را با اندکی تلخیص از حضورتان می گذرانیم؛ امید آن که مورد استفاده عزیزان مبلّغ قرار گیرد:
1آگاهی
مبلّغ در صورتی می تواند مردم را به حق هدایت کند که هم خود، «آگاه» باشد و هم بر اساس آگاهی مردم را به دین دعوت کند؛
*قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیره انا و من اتّبعنی*(یوسف/108)
«بگو این راه من است. من و پیروانم با بصیرت و آگاهی کامل، مردم را به سوی خدا دعوت می کنیم.»
حضرت خضر علیه السلام که مسئولیت تعلیم حضرت موسی علیه السلام را به عهده داشت توسط خداوند آموزش یافته و آگاه شده بود؛*و علّمناهه من لدنّا علماً*
حضرت علی علیه السلام می فرماید:«لا تقل ما لا تعلم فتتهم باخبارک بما تعلم»؛ «آنچه را نمی دانی نگو زیرا در این صورت گفتارهای درست تو نیز مورد تهمت قرار می گیرد و مردم نسبت به همه سخنانت با دیده ی تردید می نگرند.»
2ایمان به هدف
مبلّغ باید چنان به هدف خود ایمان داشته باشد که همچون پیامبر(ص) اگر خورشید را در دستی و ماه را در دست دیگرش قرار دادند، دست از هدف خود برندارد و همچون خضر علیه السلام در گرسنگی و تشنگی نیز رسالت خویش را انجام دهد؛
*استطعما اهلها فابوا ان یضیّفو هما فوجدا فیها جداراً یرید أن ینقضّ فاقامه*(کهف/77)مباهله رسول خدا(ص) با علمای مسیحیت نشانه ایمان بالای او به هدف است که به دشمنان خدا فرمود:*تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین*(آل عمران/61)
«بیایید، ما فرزندان خود را دعوت می کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت می نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می کنیم شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله می کنیم و در حق یکدیگر نفرین می کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می دهیم.»
3پیشگام
مبلّغ، امام و رهبر دیگران است پس باید خود در همه کارها پیشگام باشد و قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود بپردازد؛
«من نصب نفسه اماماً للناس فعلیه ان یبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره»(بحارالانوار/ چاپ بیروت(مؤسسه الوفاء، ج2/ص56
او باید قبل از اینکه مردم را به انجام کارهای خوب دستور دهد خود، آنها را انجام داده و قبل از نهی از اعمال زشت و ناروا خودش آن اعمال را ترک کرده باشد که این صفت رسولان الهی بوده است؛
*و ما ارید ان اخالفکم الی ما انهاکم عنه ان ارید الّا الاصلاح ما استطعت*(هود/88)
«من هرگز نمی خواهم چیزی که شما را از آن بازمی دارم مرتکب شوم، من جز اصلاح تا آنجا که توانایی دارم نمی خواهم.»
4اخلاص
اخلاص در تبلیغ، شیوه ی تمامی رسولان الهی همچون حضرت نوح، هود، صالح، لوط، شعیب علیهم السلام و خاتم رسولان، حضرت محمد(ص) بوده است که به مردم می گفتند:
و ما اسئلکم علیه من اجر ان اجری الّا علی ربّ العالمین*(شعراء/109)
«من برای رسالت خویش از شما پاداشی نمی خواهم و پاداش من تنها نزد خداوند عالمیان است.»
چنان که اهل بیت پیامبر(ص) در ماجرای اطعام یتیم و اسیر و مسکین به آنان می گفتند:
*لا نرید منکم جزاءً و لا شکوراً*(انسان/9)؛«ما از شما انتظار پاداش یا سپاسی نداریم.»
بنابراین چون به خاطر خدا تبلیغ می کند، نباید در مقابل زحماتش بر مردم و بلکه بر خدا منّت گذارد زیرا؛
*و من جاهد فانّما یجاهد لنفسه انّ الله لغنیّ عن العالمین*(عنکبوت/6)؛«هر کس جهد و کوشش کند به سود خود اوست و خداوند از عالمیان بی نیاز است.»
5عادل و به دور از حب و بغض
مبلّغ باید به دور از هر گونه حب و بغض تبلیغ کند و منافع شخصی را در این عمل مقدس دخالت ندهد؛
*یا ایها الذین آمنوا کونوا قوّامین بالقسط شهداء الله و لو علی انفسکم او الوالدین و الاقربین ان یکن غنیاً او فقیراً فالله اولی بهما*(نساء/135)
«ای اهل ایمان به عدالت قیام کنید و برای خدا(و به حکم او) گواهی دهید، هر چند بر ضرر خود یا پدر و مادر و خویشان شما باشد، برای هر کس شهادت می دهید چه فقیر باشد چه غنی، نباید در حکم و شهادت از حق عدول نمایید که خداوند به رعایت حقوق آنان اَولی است.»
رعایت عدالت تنها در سخن نیست بلکه در همه ی اعمال حتی نگاه کردن به دیگران نیز باید وجود داشته باشد؛
«کان رسول الله یقسّم لحظاته بین اصحابه فینظر الی ذا و ینظر الی ذا بالسّویه»(بحارالانوار، چاپ بیروت(مؤسسه الوفاء)/ج16/ص260)
«رسول خدا نگاهشان را بین اصحاب به طور مساوی تقسیم می کردند و گاهی به این نگاه می کردند و گاهی به آن.»
هنگامی که بر مبلّغ آشکار شود، کسی دشمن خداست و قابل هدایت نیست باید از او دوری جوید گرچه نزدیک ترین عضو خانواده ی او باشد. همان طور که نوح علیه السلام از فرزند خود به فرمان خداوند، دل کَند؛*قال یا نوح انّه لیس من اهلک انّه عمل غیر صالح*(هود/46)
نه فقط به خاطر دوستی ها بلکه در مورد دشمنان نیز نباید حق فراموش شود؛
*لا یجرمنّکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی*(مائده/8)؛«دشمنی با قومی سبب نشود که با عدالت رفتار نکنید. عدالت داشته باشید که به تقوا نزدیکتر است.»
ادامه دارد…
جهاد مؤمن
آيت الله العظمي بهاءالديني ره
جهاد في سبيل الله از مؤمن سر مي زند. كارهاي غيرمؤمن براي رضاي خدا نيست؛ چون ايمان به خدا ندارد. اين گونه اعمال، بر وجه صحيح به طوري كه اين آثار بر آن مترتب باشد، فقط براي مؤمن است و از خصايص اوست و غير مؤمن از اين آثار محروم است. كسي كه به خدا ايمان ندارد، گر چه در صفوف جماعت و جهاد حاضر شود، نمي تواند از آثار آن استفاده كند و به وسيله ي آن تحصيل سازندگي كند و حركت به سوي خدا داشته باشد. مؤمن مي تواند از اين عمل تا آنجا كه صُلحا حركت كردند، استفاده كند. عمل غير مؤمن، ناگزير معايبي دارد. تا كسي ايمان به خدا نداشته باشد، نمي تواند اعمال خوبي ايجاد كند.
تمام همّ انبيا اين است كه شما را بالا ببرند؛ نه با يك معناي تخيلي؛ بلكه با يك واقعيت آشنا كنند كه آن واقعيت، در تمام نشئات منشأ آثار است؛ در برزخ، منشأ آثار است؛ در قيامت، منشأ آثار است. يك سكون نفس و آرامشي در شما ژيدا شود كه در تمام حوادث با شماست. همه زحمات انبيا براي اين است كه همت بشر را بيدار كنند، آمده اند به بشر بگويند: اين قدر ضعيف الهمّه نباشيد. براي زندگي حيواني به اين عالم نيامده ايد. اين قدر قانع نباشيد كه بگوييد: ما به كباب و… رسيده ايم، ديگر كاري نداريم، نه! اين نعمات دنيوي هدف حيوانات است. تو بايد مؤمن شوي، تو بايد هدايت شوي، اگر ايمان ژيدا كردي، مي فهمي كه نعمات دنيوي چيزي نيست. نعمات دنيوي براي حيوانات باارزش است. ايمان بزرگ ترين نعمت الهي است. خدا همه را توفيق دهد، خدا همه را تأييد كند كه در راه اسلام و معارف خدا و راه خدا حركت كنيد. اگر حركت شما كُند هم باشد باز به جايي مي رسيد. خدا شما را از راه شيطان نجات بدهد، كه راه شيطان به جايي نمي رسد.
حضرت زهرا سلام الله علیها و جلوه هایی از حمایت سیاسی از ولایت
حضرت فاطمه س در معرفی جایگاه امامت و ولایت و ارزش آن به مردم هشدار می دهند، آن جا که می فرمایند:
خداوند اطاعت از ما اهل بیت را سبب برقراری نظام اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقه ها قرار داده است.
و در شأن امام زمانشان می فرمایند:
“پیامبر ص و علی ع دو پدر امت اسلامند. کجی ها را راست و انحرافات را اصلاح می نمایند. اگر مردم آنها را اطاعت کنند از عذاب جاویدان نجاتشان می دهند و اگر همراه و یاورشان باشند نعمت های همیشگی خداوندی ارزانی شان می دارند.”
در تبیین منزلت امام می فرمایند:
مَثَل امام مانند کعبه است که مردم سوی او می آیند و او به سوی مردم نمی رود.
و در نهایت هشدار می دهند:
علی ع امامی ربانی و هیکلی نورانی و مرکز توجه همه عارفان و خداپرستان و از خاندان پاک و گوینده حق و محور اصلی امامت است.
در دفاع عملی از امام در خطبه اول(خطبه حضرت زهرا س در مسجدالنبی) پس از حمد خدا و درود بر پیامبر ص؛ آن گاه که به اصل مطلب می پردازد، در چندین جا سخن از مولای متقیان به میان آورده و از شخصیت بی نظیر او تعریف و توصیف کرده است و می فرماید:
ای مردم! بدانید که من فاطمه دختر محمد ص هستم، اگر بخواهید پدرم را خوب بشناسید، خواهید دید که رسول خدا پدر من است، نه پدر زنان شما و برادر پسر عمویم علی ع، نه برادر مردان شما…
قابل توجه است که فاطمه س نه تنها علی ع را برادر پیامبر خدا می داند، بلکه بعکس رسول خدا را برادر امیرالمؤمنین می داند. سپس در جای دیگر خطبه می فرمایند:
پیامبر خدا ص برادرش علی را در کام مرگ و خطر می افکند، و او نیز برنمی گشت مگر اینکه با شجاعت خود دشمن را مغلوب کند و شر آتشین آنان را با شمشیرش خاموش سازد. علی ع آنقدر در راه خدا تلاش کرد که فرسوده شد و در امر الهی کوشید، مردی بود که محرم رازهای پیامبر ص به حساب می آمد، او سرور اولیاءالله، آماده جهاد و خدمت، دلسوز مردم، پر تلاش و فعال بود…
انگیزه های غاصبین ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام از دیدگاه حضرت زهرا (س)
مهمترین اقدام فاطمه زهرا(س) که با گفتار و عمل صورت گرفت افشاگری و پرده برداشتن از فتنه غاصبین ولایت علی(ع) بود. اولین بار فاطمه زهرا(س) بود که انگیزه های واقعی و نیت کسانی که با پوشش جلوگیری از وقوع فتنه در سقیفه جمع شدند و خود فتنه به پا ساختند را بر ملا ساخت.
1- کینه ورزی
حضرت زهرا(س) برای اولین بار اعلام می کنند که انگیزه واقعی آنان کینه ها و عقده های انباشته بود. آن کینه ها ناشی از چند امر بود.
کینه های شکست در مسابقه با علی(ع)
فاطمه زهرا(س) معتقد بود آنان از زمان اظهار اسلام خود را در مسابقه با علی(ع) می دیدند و همواره در این مسابقه دچار شکست شده بودند و شکست های پی در پی آنان موجب پدید آمدن کینه های شدید در دل آنان شده بود. ایشان می فرماید:«از پَست ترین قبایل عرب، قبیله تیم و از حیله بازترین قبایل عرب قبیله عدی بر علی(ع) ستم روا داشتند و پرچم مسابقه برافراشتند تا بر آن حضرت سبقت گیرند، اما چون موفق نشده و شکست خوردند کینه علی(ع) را در دل گرفتند اما پنهان کردند. آن گاه که نور دین خاموش شد و پیامبر رحلت فرمود آن بغض ها و کینه ها را به زبان آوردند و بر مرکب آرزو سوار شدند و ستم ها روا داشتند و فدک را غصب کردند و…».
2- کینه بدر و احد
فاطمه زهرا(س) از نوع دیگری از حقد و کینه نسبت به علی(ع) در ریشه فتنه غصب خلافت و فرو ریختن مصائب بر خاندان وحی پس از پیامبر(ص) پرده برمی دارد. ایشان می فرماید:
عده ای دیگر نیز در غصب خلافت شریک شدند و عضو حزب آنان بودند که انگیزه آنان عقده گشائی کینه های جنگ بدر و احد بود.
ایشان در این باره می فرماید:
«این همه کینه توزی ها از جنگ بدر و انتقام جویی از جنگ احد استکه در دلهای منافقین پنهان بود اما روزی که حکومت را غصب کردند تمام آن کینه ها و حسادتها را بر ما فرو ریختند».
ترس از عدالت و تیغ شمشیر علی(ع)
فاطمه زهرا(س)) هراس از عدالت علی(ع) و تیغ شمشیرش را عامل دیگر آن فتنه معرفی می کنند. حضرت زهرا(س) در سخنانی می فرماید:
«چه چیز باعث شد که با علی(ع) کینه توزی کنند و آن رفتار را از خود بروز دهند؟ خود آن جناب پاسخ می دهد: … چون سوزش تیغ او را چشیدند و پایداری او را دیدند که نسبت به مرگ بی اعتنا بود، دیدند که چگونه بر آنان می تازد و با دشمنان خدا نمی سازد و آنان را عقوبت می کند و خشم علی(ع) در راه خداست».
3- قدرت طلبی و جاه پرستی
فاطمه زهرا(س) سومین انگیزه غاصبین را جاه طلبی و قدرت طلبی بیان می کند. ایشان در میان جمعی از کوچه و بازار می فرماید:
«به خدا سوگند! رسول خدا(ص) در روز غدیر خم ولایت و رهبری را برای امام علی(ع) مطرح کرد و از مردم بیعت گرفت تا امید شما جاه پرستان قدرت طلب را قطع نماید…».
پیروی از شهوات
فاطمه زهرا(س) در جای دیگری از افشاگری خود، پیروی از شهوات را انگیزه دیگر آنان معرفی می کند و می فرماید:«اما افسوس آنان کسی را مقدم داشتند که خدا او را کنار زده بود و کسی را کنار زدند که خدا او را مقدم داشت. ره آورد بعثت را انکار کردند و به بدعت ها روی آوردند آن ها هوا پرستی و شهوت را برگزیدند».
روحیه بدعت گذاری و تأویل سوء قرآن
از نظر فاطمه زهرا(س) از عوامل دیگری که در وقایع تلخ دخیل بود و بستر تمام مصائب باید تلقی کرد، تفسیر سوء از کلام الهی و پیروی از بدعت و آراء شخصی بود. ایشان می فرماید:
«… آنان به بدعت ها رو آوردند و بر اساس رأی شخصی عمل کردند، هلاک و نابودی بر آنان باد. آیا آنان کلام خدا را نشنیده بودند که فرمود: و ربک یخلق ما یشاء و یختار ما کان لهم الخیره؟ آری شنیدند اما همان گونه که قرآن فرمود: فانها لا تعمی الأبصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور. افسوس که سران سقیفه آمال خود را بسط داده و از مرگ و قیامت غافل شدند».
توصیه ها و دستورالعمل های عبادی و اخلاقی آیت الله العظمی بهجت ره
. ائمه اطهار(ع) هم ترس از جهنّم داشتند و هم طمع به بهشت، ولی عبادت را برای خوف و طمع نمی کردند-
. اگر مسئله امام شناسی بالا رود، خداشناسی هم بالا می رود، زیرا چه آیتی بالاتر از امام(ع)؟؟! امام(ع) آیینه ای است که حقیقت تمام عالم را نشان می دهد-
.ائمه(ع) از حال ما غافل نیستند، اگر چه ما از آنها غافل باشیم-
. هر بلایی که به ما میرسد، در اثر دوری از اهل بیت(ع) و روایات مأثوره از ایشان است-
. نجات برای کسی است که اهل بیت(ع) را در همه جا مورد تخاطب و حاضر ببیند-
! پا جای پای معصومین(ع) بگذارید نه جا پای دیگران! ملازم علما باشید! و همیشه روشن باشید و با مطالب مفید، حیات بخش و آموزنده سر و کار داشته باشید-
! حرم مطهر امام رضا(ع) نعمت بزرگ و گرانقدری است که در اختیار ایرانی ها است، عظمتش را خدا می داند-
.توفیق زیارت، ربطی به داشتن پول ندارد-
!ایرانی ها باید نعمت حرم حضرت امام رضا(ع) را که زیارت آن برایشان فراهم است، مغتنم بشمارند-
. خدا کند این توجه و ارادت و محبت به اهل بیت(ع) در دل های ما باقی بماند و با محبت آنها از دنیا برویم-
؟! چرا ما شیعیان هر روز به پای منبر امیرالمؤمنین(ع) و ائمه هدی(ع) و رسول الله(ص) نمی رویم و به حکم، آداب و معارفی که الی ماشاءالله در اخبار آنها نهفته است، گوش فرا نمی دهیم-
.انسان اگر هر یک از مشاهد مشرّفه را طواف کند، همه مشاهد را در همه جا زیارت کرده است و برای او مفید است-
. توسّلات، خیلی نافع است. به این امامزاده ها زیاد سر بزنید! این بزرگواران همچون میوه ها که هر کدام یک خاصیتی دارند، هر کدامشان خواص و آثاری دارند-
.از محبّت اهل بیت(ع) نباید دست برداشت، همه چیز توی محبّت است، اگر چیزی داریم از محبّت است-
. در شب عید غدیر و شب های مثل آن… باید فضیلت این شب ها و روزها و صاحب آنها و مطاعن دشمنان ایشان و احادیث وارده در زمینه ولایت، با اقامه دلیل و برهان ذکر شود تا موجب تقویت عقاید مذهبی مستمعین شود، نه اینکه اینگونه مجالس، به خنده و لهو و لعب گذرانده شود-
! یکی از کرامت های شیعه، قبور و مزارهای امامزادگان است، لذا نباید از زیارت آنها غافل باشیم و خود را اختیاراً محروم سازیم-
. خدا می داند رحمت اهل بیت(ع) و خاندان رسالت چه قدر وسیع است! رحمت اینها، تابع رحمت واسعه الهی است-
ارزش کار خالصانه
حجت الاسلام والمسلمین قدس از شاگردان آیت الله بهجت می گوید:
«روزی آقا در رابطه با پاداش عمل صالح اگر چه اندک باشد، فرمود: یکی از علمای نجف روزی در مسیر راهش به فقیری یک درهم صدقه داد(البته بیشتر از آن نداشت) شب در خواب دید او را به باغی مجلل و دارای قصری بسیار عالی و زیبا دعوت کرده اند که نظیر آن را کسی ندیده بود. پرسید این باغ و قصر از آن کیست؟ گفتند: از آن شماست. تعجب کرد که من در برابر این همه تشریفات، عملی انجام نداده ام. به او گفتند: تعجب کردی؟ گفت: آری. گفتند: تعجب نکن. این پاداش آن یک درهم شماست که خالصانه و با حُسن عمل انجام گرفته است.»
به مناسبت ولادت حضرت امام علی النقی(هادی)(ع) گوشه ای از فضایل مادر ایشان را بیان کرده و امید است این ابراز ارادت به این بانوی بزرگوار موجبات شادی و بذل توجه حضرت امام هادی(ع) را فراهم آورد.
حضرت هادی(ع) فرزند اول حضرت جواد(ع) است. مادر عزیز و مهربانش،«سمانه مغربیه» نام داشت و از شاهزادگان بود که به اسارت لشکر مسلمانان درآمد و به عنوان«ام ولد» آزاد شد و افتخار همسری امام نهم(ع) را پیدا کرد. در«اثبات الوصیه» آمده است: از محمد بن فرج از نوادگان جعفر طیار و غیر او روایت شده است که گفت امام جواد(ع) مرا خواست و فرمود: قافله ای آمده که بین آن یک نفر برده فروش است؛ آن برده فروش، بندگان زرخریدی دارد. امام جواد(ع) کیسه پولی به من داد که 60 دینار در آن بود. نشانی صورت و لباس آن کنیز را به من داد و مرا مأمور کرد که او را خریداری کنم. من رفتم آن کنیز را به قیمتی که برده فروش گفت، خریدم. قیمت آن کنیز همان مبلغی بود که امام(ع) به من داده بود.
بی تردید او زنی متمایز از دیگران بود و با ازدواج با امام جواد(ع) و قرار گرفتن در معرض جاذبه های درخشان امامت، تا آنجا درخشیده است که از حضرت هادی(ع) روایت شده که ایشان فرمودند:«مادرم به حق من شناخت دارد و از اهل بهشت است، شیطان سرکش به او نزدیک نشود و نیرنگ هیچ ستمگر متکبر به او نمی رسد و او تحت نظر خداوندی است که خواب به او راه ندارد، محفوظ و مصون از گزند دشمن است و همتراز مادران راستین و شایسته است.» در این فرمایش حضرت(ع) به خوبی، منزلت و عظمت این بانو مشخص می شود که از چه رو خداوند شایستگی و توفیق مادری امامی را به او عطا کرده است.
در کتب مختلف القاب و اسامی گوناگونی برای ایشان ذکر شده است؛ این بانوی بزرگوار به قدری در فضائل و مقامات معنوی برجسته بود که او را«سیده» نامیدند. برخی گفته اند از القاب ایشان«ام فضل» بوده است، چرا که فضیلت و نیکی حقیقتاً در این بانو جمع بود، اما همین امر سبب شده برخی تصور کنند مادر امام هادی(ع) ام فضل ملعونه دختر مأمون است، در حالی که عقلاً و نقلاً این قول مردود است. در«جنات الخلود» آمده است که آن بانو، همیشه روزه مستحبی می گرفت و در زهد و تقوا در میان زنان زمان خود مثل و مانند نداشت.
نام او را سوسن، حدیث و غزاله مغربیه نیز عنوان کرده اند.
وی در نهایت فداکاری و دلسوزی و از بانوان صالح و درستکار و پاکدامن روزگار بود و از پشتیبانان سرسخت امامت و خلافت الهی و نسبت به مقام ولایت آشنا و آگاه بود. بر اساس پاره ای از روایات، پیکر پاک این بانوی مکرمه در مدینه به خاک سپرده شد.
حضرت سمانه را چهار پسر بود؛ ابوالحسن امام علی النقی(ع) و ابواحمد موسی مبرقع و ابواحمد حسین و ابوموسی عمران و دختران ایشان فاطمه، خدیجه، ام کلثوم و حکیمه بودند.
این بانوی مخدره در نیمه ذی الحجه سال دویست و دوازده در شهر«صریا» به مادری حضرت امام علی النقی(ع) مفتخر شد.
نقش مادر در تکامل معنوی آینده «جنین»
جنین همان گونه که وابسته به تغذیه ی جسمانی است، طالب تغذیه ی روحانی نیز می باشد، که متأثر از حالت های روانی و رفتاری مادر است. کودکی که صاحب فطرت خداخواه و خداجو است، پا به میدان حیات می نهدو به تعبیر قرآن با فطرتی پاک متولد می شود.
و امّا دوران حساس بارداری که از انعقاد و آغاز تولد خواهد بود، مورد اهتمام و عنایت قرآن و روایات ما است، هر چند گفته می شود وراثت و اجداد در شخصیت انسان نقش مؤثّری دارد، ولی می توان به جرأت گفت که حالات مادر، قبل و حین بارداری تأثیر ویژه بر روی فرزند دارد. مادری که می تواند عامل پرورش و تکامل معنوی آینده فرزند باشد.
آغاز زندگی انسان از همان زمان انعقاد نطفه شروع می شود و رحم مادر اوّلین محیط پرورش جنین است. تمام مراحل مهم رشد جنین در عالَم رحم اتفاق می افتد و برای همین منظور هم قرآن و روایات توجّه زیاد به این محیط دارند. قرآن از رحم به عنوان محل کشت بذر و نمو آن یاد می کند«نِساؤُکُم حَرثٌ لَّکُم…»؛«زنان شما کشتزارند برای شما». قرآن کریم لحظه تولد حضرت عیسی (ع) و حضرت یحیی(ع) بر آنها سلام می فرستد:«وَ سَلامٌ عَلَیهِ یَومَ وُلِدَ…»؛«و سلام حق بر او باد، روز ولادتش…» ولادت سالم و عافیت کامل هنگامی است که تمام مراحل رشد مناسب و معنوی در رحم به پاکی و شایستگی طی شده باشد. و زمانی که جنین از رحم مادر جدا می شود و ارتباط فیزیکی او با مادر قطع می شود، سالم و پاک باشد.
امام خمینی(ره) در رابطه با جایگاه مادر می فرمایند:«سعادت بچّه ها از دامن مادر شروع می شود». مادران متعهّد با همّت بلند خویش سنگ زیربنای زندگی سعادتمندانه فرزندان خودرا به جای می گذارند. امام حسین(ع) به حرّ در کربلا فرمودند:«أنت حرّ کما سمّیتک امک حراً«؛ تو آزادی، و این آزادی را از مادرت نشانه داری».
خداوند برای زن احترام بسیار قائل است تا حدّی که نام او را در کنار نام خود ذکر کرده است و در روایات بسیار به تکریم مادر سفارش شده است.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«امک، امک، ثمّ امک، ثم اباک» سه بار دستور به احترام به مادر و سپس به پدر را امر فرمودند.
بارداری و مادر شدن زن، موجب والایی شخصیّت اوست، تا جایی که پیامبر(ص) فرمودند:«الجنّه تحت اقدام امّهاتکم»
و نیز فرمودند:«هیچ زنی نیست که از همسرش باردار گردد، مگر در سایه عنایت خداوند عزّ و جلّ باشد…»
حضرت محمد(ص) فرمودند:«زن از وقت حامله شدن تا زاییدن و تا بچّه را از شیر گرفتن، ثواب جهاد در راخ خدا را دارد، اگر در این بین بمیرد، مقام شهید را دارد.
قرآن می فرماید:«وَ اللهُ أخرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهاتِکُم…»؛ و خداوند شما را از شکم مادران خارج نمود در حالی که هیچ نمی دانستید…» و نیز می فرماید:«… یَخلُقُکُم فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُم…»؛«… او شما را در شکم مادرانتان آفرینشی بعد از آفرینش دیگر در میان تاریکی های سه گانه می بخشد…» خصوصیّتی که در این آیه برای مادر بیان شده است، این است که بزرگترین آیه و نشانه الهی، یعنی خلقت انسان به وسیله خدا و در دوران حمل و در محیط رحم مادر اتّاق می افتد و خداوند متعال، روح خود را در این محیط به جنین منتقل می کند. و همه این بیانات و سفارشات و اهمیّت دادن ها، نشانگر مسئولیت سنگین مادر و اهمیّت وجود او و نیز حسّاسیت زیاد دوران بارداری است.
برگرفته از:روان شناسی تربیت کودک و نوجوان از منظر قرآن، روایت و علم/خدیجه معین