از استفتائات امام خامنه ای مدظله العالی درباره نفقه
سؤال: کلیه مخارج زندگی را در حد توان برای خانواده تهیه می کنم اما بعضاً همسرم تقاضای پول نقد به صورت ماهیانه می کند و آن را نفقه می داند. آیا این ادعا مورد قبول است؟ آیا هزینه دانشگاه آزاد ایشان که خارج از حد توان است جزء نفقه محسوب می گردد؟
جواب: زوجه از باب نفقه بیش از مسکن و لباس و غذای متعارف و متناسب با شأن خودش و هزینه درمان های متعارف، حق مطالبه چیزی از شوهر ندارد.
موضوع: "جور واجور"
دستورالعملی از آیت الله انصاری شیرازی
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: برای جان های شما بهایی جز بهشت نیست، پس آن را به کمتر از بهشت نفروشید. دنیا و ریاست بر دنیا مثل غذایی است که پای دندان انسان مانده و با خلال کردن بیرون می اندازد.
ایشان با توصیه بر تداوم ذکر«الهی یا حیّ یا قیوم» برای تذکر و تنبه بیشتر می فرمودند: فَفِرُّوا إلی الله باید همه به سوی خداوند متعال فرار کنیم. وَ أنذِرهم یومَ الحسره إذ قُضِیَ الأمرُ آخر عمر انسان خیلی حسرت می خورد، چون وقتی است که کار از کار گذشته است.
سیره ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در رفتار با زن و خانواده
پیروی از اصول اخلاق خانوادگی پیامبر و بیان کلام و سیره ایشان در ارتباط با زن و خانواده، امری ضروری در زندگی بشر در همه دوره هاست. بر این اساس، رفتار پیامبر اسلام در خانه و با خانواده و سفارش های ایشان در این زمینه به ویژه در موضوع«زن» بهترین راه حل ها برای مشکلات زندگی همه ی انسان هاست. در این جا، نمونه هایی از رهنمودها و سیره پیامبر را در این زمینه بیان می کنیم:
رفتار با همسر1
«الا خیرکم، خیرکم لنسائه و انا خیرکم لنسائی»
آگاه باشید، بهترین شما کسی است که نسبت به همسرانش بهتر باشد و من بهترین شما نسبت به همسرانم هستم.
احترام و خوشرفتاری، حق شناسی، محبت، وفاداری در حق همسر و شریک بودن در غم ها و مشکلات او، از نشانه های نیک«همسرداری» است. مرد موظف است حتی در برابر تندی و خشونت همسر خود با صبر و حوصله، سازگاری کند، به گونه ای که پیامبر همواره مردان امت خود را سفارش می کرد با بدی ها و بد خلقی های همسران خویش کنار بیایند و به آن ها مهربانی کنند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تا پایان عمر، قدردان زحمت ها و مهربانی های حضرت خدیجه سلام الله علیها بود و همواره می فرمود:«هیچ کس خدیجه نمی شود.» وفاداری تنها یکی از جلوه های عشق است. پیامبر همواره مردان را به رعایت تمام جلوه های محبت و اصول خوش رفتاری با زنان سفارش می کرد. از دیدگاه پیامبر، رفتار زن در زندگی مشترک، به نوعی بازتاب رفتار مرد و میزان احترام و محبتی است که مرد در برخورد با زن از خود نشان می دهد. از آن جا که تحمل سختی ها و محدودیت های طبیعی زندگی مشترک، بیش تر بر عهده ی زن است، مرد باید با رفتار درست و دریغ نکردن عشق و محبت خود، زمینه ساز آمادگی زن برای تحمل این بار سنگین باشد. در حدیثی ارزشمند از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده است:
برادرم جبرئیل آن قدر سفارش زنان را به من کرد که گمان بردم مرد حق ندارد به همسرش«اف» بگوید. آن گاه به من گفت: در رفتار با زنان از خدا بترسید. پس با آن ها مهربان باشید و دل های آنان را با رفتار خوبتان پاکیزه کنید تا تحمل زندگی کردن در کنارتان را داشته باشند.
ازدواج، سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم2
یکی از بزرگ ترین اغدغه های اجتماعی در جوامع امروزی، مشکلات و مسائل ناشی از ازدواج گریزی جوانان است. این پدیده می تواند محصول اندیشه ها و باورهای نادرستی همچون ترس از تعهد، فرار از مسئولیت، هراس از فقر و کاهش اعتماد به نفس باشد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با توکل کردن به خداوند متعال، هیچ یک از این موارد را سد راه ازدواج نمی دانست و معتقد بود تحقق نیافتن این امر مهم، پیامدهای منفی بسیار بزرگتری از چنین ترس ها و نگرانی هایی برای جامعه خواهد داشت. حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در احادیث زیادی، از ازدواج به عنوان یک سنت حسنه یاد و جوانان را به این امر مقدس تشویق کرده است.
تأکید پیامبر به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، نشانه اهمیت و ارزش به سزایی است که دین اسلام برای خانواده و ثبات بنیان آن قائل است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این زمینه می فرماید:
«بدترین مردان آنانی هستند که بدون دلیل، ازدواج را ترک می کنند»
«هر کس به خاطر ترس از فقر، ترک ازدواج کند، فضل خدا را جدّی نگرفته است، چون خداوند تبارک و تعالی می فرماید: اگر فقیر و تنگ دست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می کند»
«هر کس ازدواج کند، نصف دین خود را حفظ کرده است. پس در مورد نصف دیگر دین خود تقوای الهی پیشه کند»
مهربانی با زن، از صفات خدا3
نیاز عاطفی جنس زن، بیش تر از مردان است و از نظر روان شناسی، روح لطیف زن، تشنه درک و محبت و ابراز احساسات از سوی اطرافیان به ویژه شریک زندگی خویش است. کم ترین حق یک زن این است که از همسر خود انتظار داشته باشد، محبت و علاقه راستین خویش را به او نشان دهد و زن را در احساسات کمال آفرین خود سهیم کند. در واقع؛ زن انتظار و شایستگی«عشق سخاوتمندانه» را دارد. عشق سخاوتمندانه یعنی عشق ورزی همیشگی و بی منت. بنابراین؛ وظیفه مرد است که همواره در جهت احقاق این حق و برطرف کردن این نیاز طبیعی در زن تلاش کند، در مقام پدر به یک شکل و در مقام شوهر به شکلی دیگر. دختران نیز به نوعی دیگر و متفاوت و بسیار بیش تر از پسران، به درک محبت پدری نیاز دارند.
بدین ترتیب، مهربان بودن با زن، از صفات زیبای خداوند است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این زمینه می فرماید:«خداوند به دختران، مهربان تر از پسران است. هر کس دختر یا زنی از محارم خود را خوشحال و راضی کند؛ خداوند در قیامت، او را خوشحال خواهد کرد»
رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در خانه و خانواده4
در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده است: زمانی که در خانه به سر می برد، همواره در خدمت خانواده خود بود و با آن همه مسئولیت و مشغله ای که داشت، زمان های خویش را به سه بخش تقسیم می کرد. جدا از وقت های معین برای عبادت خدا و کارهای شخصی، بخشی را هم به خانواده اختصاص می داد.
… نمونه زیبا و درست این رفتار را در خانه و زندگی خانوادگی پیامبر مهر و رحمت، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می توان دید.
«پیامبر خدا در خانه که بود، از هر نوع غذایی که فراهم می کردند، می خورد و از هیچ غذایی بدگویی نمی کرد. سرِ سفره با خانواده می نشست و غذا می خورد، مگر آن که مهمانی وارد می شد که در آن صورت، با مهمان خود بر سر سفره می نشست»
از موارد دیگری که بر محبت و همدلی میان اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر می افزاید و کانون خانواده را گرم تر و پیوندشان را محکم تر می کند، مشارکت و همکاری در امور است. پیامبر همواره چنین بود و در ساعت هایی که در خانه به سر می برد، به دوختن و وصله زدن لباس هایش می پرداخت، گوسفند می دوشید، زانوی شتر می بست، به خادم خانه در آسیاب کردن گندم کمک می کرد، وسایل خانه را بر پشت خود از بازار به خانه می برد. و همیشه می فرمود: کمک به همسر و انجام کارهای خانه، صدقه و احسان در راه خداست.
هفته نامه پرتو سخن/چهارشنبه27بهمن 1389
،
شخصیت معنوی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
الف. شفاعت
اعتقاد به شفاعت انبیاء و اولیا از ضروریات عقاید شیعیان است. دلیل شفیعه بودن حضرت معصومه سلام الله علیها روایاتی است که از ائمه معصومین علیهم السلام به ما رسیده است. از جمله امام صادق علیه السلام، حضرت را پیش از آن که خود و پدرش به دنیا بیایند، چنین معرفی می کند:«برای خدای تبارک و تعالی حرمی است و آن مکه است، برای امیرمؤمنان علیه السلام حرمی است و آن کوفه است، برای من و فرزندانم که بعد از من می آیند حرمی است و آن قم است، آگاه باشید که قم، کوفه ی کوچک ماست و بدانید که برای بهشت هشت در هست که سه درِ آن به سوی قم است، بانویی از اولاد من در آن وفات می کند که نامش فاطمه دختر موسی علیه السلام است، همه ی شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت می شوند.»
در فرازی از زیارتنامه ی آن حضرت که از سوی امام هشتم علیه السلام انشا شده و در اختیار شیعیان نهاده شده است نیز می خوانیم:«یا فاطمه اشفعی لی فی الجنّه…»
ب. عصمت
یکی از القاب حضرت، «معصومه» می باشد که امام هشتم به خواهر گرامی اش اعطا فرموده اند:«من زار المعصومه بقم کمن زارنی؛ هر کس معصومه سلام الله علیها را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است». با توجه به این که این لقب در حال حیات به حضرت داده نشده است، از تعبیر امام اثبات عصمت خواهر بزرگوارشان استفاده می شود. زیرا طبق قاعده ی«تعلیق حکم به وصف مشعر بر علیت است»، تعبیر امام دلالت بر عصمت حضرت معصومه سلام الله علیها دارد.
ماهنامه شمیم یاس/شماره144
علامه طباطبائی ره
ما هر چه داریم از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم داریم ما آبروی خود را از محمد و آل محمد صلوات الله علیهم کسب کرده ایم.
سلاله ی سلیل!!
پاکیزه ای در راه است و شکوفه ی عشق و نسیم بهاران را به همراه دارد! از راه های دور می رسد! از سرزمین نُوبه در جنوب مصر، تقدیر الهی او را به ساحل زیبایی هدایت می کند! اکنون می تواند، نگاهی عمیق بر دریا کند و مروارید های حقیقت و دانش را به حضور طلبد! جلوه ی عفّت و متانت و پاکی اش آن چنان رخشنده است که در نخستین دیدار، امام هادی علیه السلام به او فرمود:«سلیل مسلولهٌ من الآفات و الارجاس و الانجاس؛ این بانو که نامش سلیل است، از هر گونه آفات و پلیدی ها و ناپاکی ها پیراسته است.(اثبات الوصیّه، ص207) پس راه را گم نکرده است، به مقصد رسیده است. همه چیز آماده است به خانه ی اهل بیت رسالت علیهم السلام همان که خداوند رخصت به رفعت آن داده، خانه ای که در آن ذکر نام خدا می شود و صبح و شام تسبیح ذات پاک او کنند.(نور/36) این چنین است که می تواند تجلّی بخش نور امامت یازدهمین پیشوای معصوم علیهم السلام گردد زیرا دامن های پاک است که می تواند محل رشد امامی معصوم باشد.» و البلد الطیّبِ یَخرُجُ نباتُه به اذن ربّه.(اعراف/58)
اینک سلیل و در نامی دیگر سوسن حُدَیثه حُریبه، خانه امام هادی را روشن نموده(حیاه الامام العسکری، ص17) و در پیوندی مبارک زندگی آن حضرت را صفایی دیگر بخشیده است.
هشتم ربیع الثانی سال232 فرا می رسد و شهر مدینه به میلاد نور عسکری علیه السلام روشن می گردد.(بحارالانوار، ج50، ص 236). در این زمان سلیل پس از همسری امام هادی علیه السلام به فضیلتی دیگر دست یافته و آن مادری امام معصوم علیه السلام است. محل ولادت حضرت، مدینه و مشهورترین القاب ایشان زکی، نقی، و کنیه حضرتش ابومحمد.
کتاب سال تبلیغ1391
پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت ره درباره رابطه با اهل معصیت
سؤال: آیا از اهل معصیت باید دوری کرد؟
جواب: بله، مگر از بستگان باشد. با ارحام، ولو کافر هم باشند نمی توان قهر کرد. البته در صله رحم هم نباید افراط کرد. چند وقت یک بار تلفنی هم احوالپرسی شود کافی است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: صَلّوا أرحامکم وَ لو بّالسلام.
سؤال: فامیل سببی ارحام حساب می شوند؟
جواب» نه؛ کسانی که به یک یا دو واسطه از یک رحم به دنیا آمدند، ارحامند و مابقی فامیل سببی اند. مثلاً مادر خانم و پدر خانم این ها فامیل لند ولی ارحام نیستند.
امام باقر علیه السلام
إنَّ مِن رَوحِ اللهِ ثَلاثَهً: التَّهَجُّدَ بِاللَّیلِ و إفطارَ الصّائمِ وَ لِقاءَ الإخوانِ.
سه چیز نشانه ی رحمت خدا است: عبادت شبانه، افطار دادن به روزه دار، دیدار با برادران.
الأمالی، طوسی، ص172
پرسش و پاسخ از محضر آیت الله بهجت ره درباره حضور قلب در نماز
سؤال: می خواهم در نماز، تمام اذکار را درک کنم و بفهمم و آن نور را درک کنم و ببینم تا با آن نور حرکت کنم؟
جواب: با شرائط حضور قلب اعمالتان را انجام بدهید، در پاداش چه کار خواهند کرد، به ما مربوط نیست.
سؤال: اجمالاً بفرمایید حضور قلب چگونه حاصل می شود؟
جواب: اگر مقصود حضور قلب است، با نوافل و عبادات مستحبه تحصیل می شود و از آن جمله، تبدیل فرادی(نماز) به جماعت است. و تحصیل حضور قلب به این می شود که در اوقات غفلت به خودش فشار نیاورد و در اوقات حضور(قلب) اختیاراً آن را از دست ندهد.
بیان دیدگاه ها و بررسی دیدگاه اسلام درباره رابطه دختر و پسر
در مورد رابطه دختر و پسر، سه دیدگاه وجود دارد؛ عده ای معتقد به منع هر گونه ارتباط میان دختر و پسرند. آنان بر این باورند که دختر و پسر همانند آتش و پنبه اند و باید از هم دور نگه داشته شوند. بر این اساس، به دختر از ترس این که مبادا گرفتار چنین روابطی شود، اجازه هیچ فعالیت اجتماعی و حضور در اجتماع داده نمی شود. در مقابل، برخی معتقد به برقراری روابط آزاد و نامحدود میان دختر و پسرند و آن را نشانه تمدن و تجدد می دانند. اینان باور دارند که انسان اگر در مواردی با جلوگیری و محدودیت مواجه شود، کنجکاوتر و حریص تر می شود. از این رو، بهتر است که ارتباط دو جنس مخالف با هم، بدون مرز باشد.
دیدگاه سوم راه میانه ای را در پیش گرفته است. این دیدگاه که همان دیدگاه اسلام است، به میانه روی در این زمینه سفارش می کند؛ چرا که آزاد گذاشتن دختر و پسر در برقراری هر گونه رابطه، از نظر عرف و عقل پذیرفته نیست و پیامدهای منفی به دنبال خواهد داشت. همچنین نگاه تنگ نظرانه و ایجاد مرزهای بسیار محدود و قطع هر گونه رابطه بین این دو جنس نیز امکان پذیر نیست؛ زیرا در جامعه ای که به طور طبیعی نیمی از آن را مردان و نیم دیگر را زنان تشکیل می دهند، چاره ای جز ارتباط دو جنس با یکدیگر نیست و قابل تقسیم به جامعه مردان و جامعه زنان نخواهد بود. بنابراین، معیار و میزان، ارتباط درست و سالم با حفظ همه حریم هاست.
قرآن کریم در روابط زن و مرد از کلمه«معروف» استفاده می کند به فرموده علامه طباطبایی در المیزان:
معروف به معنای هر عملی است که افکار عمومی آن را عملی شناخته شده بداند و با آن مأنوس باشد و با ذائقه ای که اهل هر اجتماع از هر نوع زندگی اجتماعی خود به دست می آورد، سازگار باشد. این واژه متضمن هدایت عقلی، حکم شرعی، فضیلت اخلاقی و هم سنت های ادبی و انسانی است و چون اسلام، شریعت خود را بر اساس فطرت و خلقت بنا کرده است، معروف، همان چیزی است که مردم آن را معروف بدانند، البته مردمی که از راه فطرت و از مقتضای نظام خلقت منحرف نگردیده باشند.
بر اساس این تعریف، باید معیار روابط زن و مرد یا دختر و پسر را روشی دانست که جامعه با در نظر گرفتن راهنمایی عقل و شرع و فطرت می پسندد. بنابراین، ممکن است رابطه ای در شرایطی پسندیده و در شرایطی دیگر ناپسند باشد یا برای عده ای پسندیده و برای عده ای دیگر ناپسند باشد. مثلاً در عرف متشرعه، اگر رابطه دو جنس مخالف، در زمینه علمی، سیاسی، اجتماعی، دینی و یا تصمیم گیری برای ازدواج باشد، پسندیده است، ولی اگر در مورد مسائل شهوانی و جنسی گفت و گو شود، نگاه ها معنادار و حرکات مهیج باشد، این ارتباط پسندیده نیست. همچنین به چگونگی برقراری این ارتباط نیز باید توجه کرد؛ ممکن است این ارتباط در محیط دانشگاه و به صورت بحث علمی بین دو جنس مخالف باشد که این ارتباط از نظر شرع مقدس، با رعایت موازین شرعی و عرفی، بلامانع است، ولی اگر همین بحث علمی یا حتی دینی و قرآنی، به گونه ای باشد که ارتباط بین دو جنس برای هر یک از آن ها مهیج باشد، از نظر عقل و شرع چنین ارتباطی ناپسند است.
ارتباط بین زن و مرد، با توجه به گروه سنی نیز متفاوت است؛ اسلام برای روابط زن و مرد نامحرم و پوشش زن در برابر نامحرم و پرهیز از شوخی و اختلاط با نامحرم، دستورهای محکم و قابل توجهی دارد. ویژگی جالب احکام اسلام این است که در تمام کارها به مسلمان ها ملاک و معیار می دهد تا بر اساس آن حرکت کنند، درستی یا نادرستی کار خود را تشخیص دهند. بر اساس این معیارها اگر رابطه با جنس مخالف مبتنی بر کامجویی باشد- چه در نگاه و گفت و گو، چه با حرکات مهیج یا پوشش نامناسب و یا نمایاندن زیبایی های بدن و زیورآلات- حرام و از نظر شرع مقدس ممنوع است. با توجه به این معیار، در صورتی که هدف از ارتباط با جنس مخالف، دوستی و کالای مورد عرضه، عشق، محبت و صمیمیت باشد، این رابطه از حدود شرعی خارج شده و جامعه دینی چنین روابطی را نمی پسندد.
برداشتی از رفتار معقول دو جنس مخالف در قرآن
نمونه بسیار زیبا از روش ارتباط سالم و پسندیده میان دختر و پسر، داستانی است که قرآن کریم از ارتباط حضرت موسی علیه السلام با دختران شعیب علیه السلام بیان می کند. در این داستان، دختران شعیب علیه السلام به دلیل کهولت سن پدر، ناچار به بردن گوسفندان برای چرایند. هنگام آب دادن به گوسفندان، به دلیل بودن چوپان های مرد در کنار چاه مدین، منتظر می ماندند تا چوپان ها از آن جا دور شوند، سپس آن ها گوسفندان خود را آب دهند. حضرت موسی علیه السلام که پسر جوانی است به سوی دختران شعیب می رود و با رعایت ادب و عفاف، با آن ها گفت و گو کرده و علت ایستادن آن ها در آن جا را جویا می شود. آن ها نیز، با رعایت عفت و پاکی، پاسخ او را به درستی، می دهند. سپس حضرت موسی علیه السلام به یاری آن ها می شتابد.
در این آیات، ارتباط و گفت و گوی دختر و پسر جوانی، مطرح می شود و به زیبایی، رعایت آداب اخلاقی و موازین ارزشی نیز بیان می گردد؛ هم موسی علیه السلام هنگام ارتباط با دختران شعیب از زیاده گویی و بیهوده گویی می پرهیزد و انجام کار را بهانه ای برای نزدیکی به آن ها و سوءاستفاده اخلاقی نمی کند و هم دختران شعیب در گفت و گو با موسی علیه السلام از زیاده گویی می پرهیزند و به کمترین کلمات بسنده می کنند. آن ها پس از تمام شدن کارشان، به بهانه تشکر و سپاس، با مرد جوان گرم سخن نمی شوند و هنگام راه رفتن حیا و پاکدامنی خود را در برابر نامحرم حفظ می کنند تا او طمع خام در سر نپروراند.
این نمونه زیبای قرآنی نشان می دهد که ملاک اصلی در شکل گیری روابط معقول میان زن و مرد نامحرم، حیاست که در سلامت فرد و جامعه نقش بزرگی دارد.
فصلنامه تخصصی طهورا/شماره پنجم