فقط 14 سالش بود
باران آتش و گلوله، لحظه ای تمامی نداشت. پیرمرد گفت: مگر می شود توی این اوضاع، نماز خواند و…؟ هنوز حرف های پیرمرد تمام نشده بود که گشتاسب 14 ساله، حالت مردانه ای به خودش گرفت و گفت:«عمو! حواست کجاست؟! یادت رفته که ما برای همین نماز آمدیم و داریم می جنگیم؟!» بعدش هم«الله اکبر» گفت و شروع کرد به نماز خواندن!
به یاد نوجوان شهید لشکر33 المهدی جهرم، گشتاسب گشتاسبی
امام خامنه ای مدظله العالی
ما پای مسئله ی فلسطین ایستادیم
دستگاههای استکبار و سیاستهای استکباری همه ی تلاش خودشان را به کار بردند که جمهوری اسلامی را منصرف کنند از حمایت فلسطین. ما ایستادیم پای مسئله ی فلسطین. سعی کردند مسئله ی مذهبی و طائفی را بزرگ کنند؛ جمهوری اسلامی در کنار برادران مسلمان خود از هر مذهب، از شیعه و سنی و فِرَق مختلف اسلامی ایستاد. هر جا حرکت اسلامی است، هر جا دفاع از مظلوم است، جمهوری اسلامی آن جا حاضر است و حاضر خواهد بود و آمریکا و صهیونیسم و شبکه ی فاسد سیاسی مستکبرین نتوانستند بر جمهوری اسلامی فائق بیایند و نخواهند توانست. ما به توفیق الهی، در کنار ملت فلسطین ایستادیم، در کنار ملتهای انقلاب کرده ی مسلمان ایستادیم، در کنار مردم مظلوم بحرین ایستادیم، در کنار همه ی کسانی که در مواجهه ی با آمریکا و صهیونیسم قرار دارند، ما ایستادیم و از آنها دفاع می کنیم و در این مورد از هیچ کس و هیچ قدرتی ملاحظه نمی کنیم.
موارد تبدیل گناه صغیره به کبیره
از آیات و روایات استفاده می شود که در چند مورد، گناه صغیره، تبدیل به کبیره می شود و حکم گناهان کبیره را پیدا می کند از جمله:
1- اصرار بر صغیره
تکرار گناه صغیره، آن را تبدیل به گناه کبیره می کند، و اگر انسان حتی یک گناه کند، ولی استغفار نکند، و در فکر توبه هم نباشد، اصرار به حساب می آید.
امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود:«ایاک و الاصرار فانه من اکبر الکبائر و اعظم الجرائم»؛ «از اصرار بر گناه بپرهیز، چرا که از بزرگترین جرایم است.»
2- کوچک شمردن گناه
امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید:«أشدّ الذّنوب ما استَهان به صاحبه»؛ «بدترین گناهان، آن است که صاحبش آن را کوچک بشمرد.»
حضرت سجاد علیه السلام در ضمن دعا، به خدا عرض می کند:«اللّهم اَعُوذُ بِکَ مِن… الاِصرارِ عَلی المَأثَم و استِصغار المَعصیَه»؛ «پروردگارا! به تو پناه می برم از اصرار بر گناهان، و کوچک شمردن گناه.»
3- اظهار خوشحالی هنگام گناه
امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:«شر الاشرار من تبهّج بالشر»؛ «بدترین بدها کسی است که به انجام بدی خوشحال گردد.»
و نیز فرمود:«مَن تَلذّذ بمعاصِی الله ذُلّ»؛ «کسی که از انجام گناه، لذت ببرد خداوند ذلّت را به جای آن لذّت به او می رساند.»
امام سجاد علیه السلام فرمود:«إیّاک و ابتهاج الذّنب فانّه أعظم من رکوبه»؛ «از شاد شدن هنگام گناه بپرهیز، که این شادی بزرگتر از انجام خود گناه است.»
4- گناه از روی طغیان
یکی دیگر از اموری که موجب تبدیل گناه کوچک به گناه بزرگ می شود، طغیان و سرکشی در انجام گناه است؛
*امّا مَن طَغی وَ اثَر الحَیاه الدّنیا فَاِنَّ الجَحِیمَ هِیَ المَأوی* سوره نازعات، آیات 37 الی 39
«و امّا آنها که طغیان کردند و زندگی دنیا را مقدم شمردند، بی گمان جایگاهشان دوزخ است.»
5- مغرور شدن به مهلت الهی
دیگر از اموری که گناه کوچک را به گناه بزرگ تبدیل می کند، آن است که گنهکار مهلت خدا و مجازات نکردن سریع او را دلیل رضایت خدا بداند و یا خود را محبوب خدا بداند؛
*و یقولون فی انفسهم لو لا یعذّبنا الله بما نقول حسبهم جهنّم یصلونها فَبِئسَ المَصیر* سوره مجادله، آیه8
«گناهکاران در دل می گویند: چرا خداوند ما ره به خاطر گناهانمان عذاب نمی کند؟ جهنم برای آنها کافی است، وارد آن می شوند و بد جایگاهی است.»
وعده عذاب جهنم برای چنین افرادی، دلیل آن است که گناه افرادی که مغرور به عدم مجازات سریع خداوند هستند، گناه کبیره است.
6- تجاهر به گناه
آشکار نمودن گناه نیز، گناه صغیره را تبدیل به گناه کبیره می کند، شاید از این نظر که آشکار نمودن گناه حاکی از تجرّی و بی باکی بیشتر گنهکار است، و موجب آلوده کردن جامعه، و عادی نمودن گناه می گردد.
امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:«ایّاک و المجاهره بالفُجور فانّه من اشدّ المآثم»؛ «از آشکار نمودن گناهان بپرهیز، که آن از سخت ترین گناهان است.»
7- گناه شخصیت ها
گناه آنان که در جامعه، دارای موقعیت خاص هستند، با گناه دیگران یکسان نیست، و چه بسا گناه صغیره آنها، حکم گناه کبیره را داشته باشد، زیرا گناه آنها دارای دو بُعد است: بعد فردی و بعد اجتماعی.
گناه شخصیت ها و بزرگان از نظر بعد اجتماعی می تواند زمینه ی اغوا و انحراف جامعه و موجب سستی دین مردم شود.
بر همین اساس، حساب خداوند با بزرگان و شخصیت ها، غیر از حساب او با دیگران است.
منبع: گناه شناسی/ محسن قرائتی
میدان مین
میدان مین محلی است که اندکی غفلت، بی توجهی و نادانی در آن، می تواند قاتل انسان گشته و جان شیرین او را بستاند.
البته در 8 سال دفاع مقدس، این امکان، محلی برای معراج شهیدان بزرگ و بزرگ مردان گاه کم سن و سالی بود که از این سکوی پرتاب بهره برده و خویش را به نزد حضرت دوست رساندند؛ همان ها که از جان گذشتند تا به جانان برسند.
اما باید توجه داشت که میدان مین فقط مختص به زمان جنگ نیست.! بلکه اکنون من و تو در میدان مین بزرگی به نام«دنیا» قرار داریم.
البته میدان مین دنیا انسان را به سقوط در اعماق دوزخ می کشاند.
مین شهوت، قدرت طلبی، مین حرص و طمع، مال اندوزی، مین کبر، غرور، نادانی، خودخواهی و صدها مین کوچک و بزرگ دیگر.
دنیا، این میدان مین خطرناک را بهتر بشناسیم.
امام خمینی ره
ما همیشه به عنوان یک وظیفه ی اسلامی تا حدّ امکان از فلسطین دفاع کرده ایم و به خواست خدا همیشه در کنار سایر مسلمین، به این وظیفه ی الهی عمل خواهیم کرد.
امام خامنه ای مدظله العالی
یک مطلب اساسی، در مورد نگاه اسلام به جنس زن است. این نگاه، درست نقطه ی مقابل نگاهی است که فرهنگ غربی به جنس زن دارد. نگاه فرهنگ غربی به زن یک نگاه اهانت آمیز است. اسم آن را آزادی می گذارند، لکن در حقیقت آزادی نیست. غربی ها در طول دو سه قرن اخیر، بر روی همه ی جنایات خود نامهای زیبا گذاشتند. اگر قتل کردند، اگر غارت کردند، اگر به بردگی کشیدند، اگر ثروتهای ملتها را مصادره کردند، اگر جنگهای تحمیلی میان ملتها به وجود آوردند و دیگر جنایاتی که کردند، بر روی همه ی اینها نامهای خوش ظاهر و فریبنده گذاشتند؛ نام آزادی طلبی، نام حقوق بشر، نام دموکراسی و امثال اینها. نام آزادی بر آن چه که جهتگیری فرهنگ غربی نسبت به زنان است، یک نام دروغین است؛ این آزادی نیست.
میزان و معیار شناخت گناهان کبیره از صغیره
در اینکه معیار در شناخت گناهان کبیره از صغیره چیست، بین علما، گفتگو و اختلاف فراوان شده، که در مجموع 5 معیار را بیان کرده اند:
1- هر گناهی که خداوند در قرآن، برای آن وعده عذاب داده باشد.
2- هر گناهی که شارع مقدس، برای آن حد تعیین کرده، مانند شرابخواری یا زنا و دزدی و مانند آن که تازیانه و کشتن و سنگسار از حدود آنها است و در قرآن به آن هشدار داده است.
3- هر گناهی که بیانگر بی اعتنایی به دین است.
4- هر گناهی که حرمت و بزرگ بودنش با دلیل قاطع ثابت شده است.
5- هر گناهی که در قرآن و سنّت، انجام دهنده آن، شدیداً تهدید شده است.
در مورد شماره گناهان کبیره، برخی آن را7 عدد و برخی 10 و برخی 20 و بعضی 34 و بعضی 40 عدد و بیشتر، ذکر نموده اند. باید توجه داشت که این تفاوت از آیات و روایات مختلف، اقتباس و جمع آوری شده و به خاطر آن است که همه گناهان کبیره نیز یکسان نیستند.
منبع:گناه شناسی/محسن قرائتی
انتظار امیرالمؤمنین علیه السلام از طلاب و علماء
1- مهم ترین منبع او برای تعلیم و تعلم، قرآن باشد:
آن قرآن است، از بخواهید تا سخن گوید و هرگز سخن نگوید. امّا من شما را از آن خبر می دهم. بدانید که در قرآن علم آینده است، و حدیث گذشته. درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آن است.(خطبه185نهج البلاغه)
2- تلاش برای علم آموزی از معصومین علیهم السلام(خطبه105)
3- پرداختن به درایت و اندیشیدن در روایات، به جای کثرت روایت از معصومین.(خطبه105 و خطبه 239)
4- در صورت عدم درک مسئله ای از خلقت{عیب نگرفتن بر خالق} و آن را از جهل خود دانستن.(نامه ی31)
5- در برابر عظمت خداوند خود را کوچک دیدن، فروتنی کردن و تسلیم شدن(خطبه ی147)
6- عمل به آموخته ها؛ این وظیفه با عبارات مختلفی در نهج البلاغه ذکر شده است:
در مذمت کوفیان فرمود:«… دردتان چیست و دارویتان کدام است و شما را چه عادت و مرام است؟ … این همه گفتار بی کردار …»(خطبه ی 29)
7- دقت و عبرت گیری در دانسته ها(خطبه ی111)
8- حلیم بودن؛ به نظر می رسد بعد از تأکید بر همراهی علم و عمل، بیش ترین تأکید امام بر لزوم حلیم بودن علماست؛ «و هیچ شرفی چون علم و هیچ عزتی چون حلم نیست.»(حکمت113)
9- تلاش برای فهمیدن و دانستن و نه به شبهه ها در افتادن و جدال را بالا بردن.(نامه ی 31)
10- نترسیدن از پرسیدن چرا که«جاهلِ پرسش گر نیز چون عالِم است؛ اما برای دانستن بپرسد؛ نه آزار دادن!»(حکمت 320)
عامل مهم در رفتارهای نیک و بد آدمی
کارشناسان امور تربیتی همواره بر این باورند که در رفتارهای نیک و بد انسان ها، سه عامل زیر نقش آفرینی می کنند
1. اراده و تصمیم شخص
2. محیط
3. وراثت
با مرور آیات قرآن درمی یابیم که تنها عامل مسلط و سرنوشت ساز در عملکرد آدمی، اراده فرد مکلف است و عوامل محیطی و وراثتی، فقط نقش زمینه ای و اثربخشی دارند؛ به عبارت دیگر، اراده، عامل مسلط است و محیط و وراثت عوامل مؤثر.
در قرآن کریم می خوانیم«من عمل صالحا فلنفسه و من اساء فعلیها و ما ربک بظلام للعبید»(فصلت، 46)
کسی که عمل صالحی انجام دهد، سودش برای خود اوست؛ و هر کس بدی کند، به خویشتن بدی کرده است؛ و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمی کند!
هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی
آری! ریشه حوادث تلخ و شیرین را در عملکرد خود جستجو کنید و نه چیز دیگر«من عمل صالحا فلنفسه و من اساء فعلیها».
1. به خدا نسبت ندهید؛ چنان که قرآن می فرماید:«همین که انسان را پروردگارش آزمایش و اکرام نماید، گوید: پروردگارم مرا گرامی داشته و در شرایط دیگر گوید: پروردگارم مرا خوار کرد. “رب اکرمن… رب اهانن"؛ اما قرآن پاسخ می دهد: چنین نیست؛ بلکه خواری شما به خاطر آن است که به یتیم و مسکین رسیدگی نکردید. “کلا بل لا تکرمون الیتیم”
2. به مردم نسبت ندهید؛ چنان که در قیامت مستضعفان به مستکبران می گویند:"لو لا انتم لکنا مؤمنین". شما مقصرید، اگر شما نبودید، ما ایمان می آوردیم.
3. به نیاکان منسوب نسازید؛ هنگامی که به منحرفان گفته می شود از آن چه خداوند نازل کرده پیروی کنید، گویند: “نتبع ما وجدنا علیه اباءنا. ما از آن چه پدرانمان را بر آن یافته ایم پیروی می کنیم.
4. به انبیا نسبت ندهید؛ چنان که کفار انبیا را مقصر می دانستند و به آنان می گفتند:"انا تطیرنا بکم. ما وجود شما را شوم می دانیم و تمام بدبختی های ما از سوی شماست.
5. به والدین(عامل وراثتی) منسوب ندانید؛ چرا که قرآن انسان را دارای اختیار دانسته و حدودی را برای اطاعت از والدین مقرر کرده و می فرماید:"و ان جاهداک لتشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما؛ اگر پدر و مادرت تلاش کردند که بدون علم به سراغ غیر خدا روی، هرگز از آنان اطاعت مکن.
6. به معبودها نسبت ندهید؛ چنان که قرآن می فرماید:"لا ینفعکم شیئا و لا یضرکم” این بت ها هیچ سود و زیانی به شما نمی رسانند.
7. به جنسیت و مرد و زن بودن نسبت ندهید؛ زیرا قرآن می فرماید:"من عمل صالحا” یعنی اصل عمل است، از هر کس که صورت پذیرد.
8. به شیطان نسبت ندهید؛ چنان که شیطان می گوید: مرا مقصر ندانید و ملامت نکنید، بلکه خودتان را سرزنش کنید."دعوتکم فاستجبتم” این شما هستید که دعوت مرا با آزادی و آگاهی پذیرفتید.
9. به رفیق نسبت ندهید؛ چنان که در قیامت منحرفان رو به یکدیگر کرده و می گویند: شما بودید که با سوگند و قدرت(به عنوان خیر و صلاح) به سراغ ما می آمدید، ولی آنان پاسخ می دهند:"بل لم تکونوا مؤمنین” بلکه خود شما اهل ایمان نبودید.
10. به محیط نسبت ندهید؛ همان گونه که زن فرعون در محیط طاغوت و ترس و ثروت بود؛ اما جذب هیچ یک نشد. “امرئه فرعون"، فرشتگان نیز هنگام قبض روح بعضی که محیط را مقصر می دانند می گویند: “الم تک ارض الله واسعه” آیا زمین خداوند بزرگ نبود، چرا هجرت نکردید و در استضعاف باقی ماندید؟
هفته نامه پرتو، شماره56، چهارشنبه28بهمن1388
آری! بی توجهی و کم فکری خود را درمان کنید؛ “لو کنا نسمع او نعقل” اگر به ندای انبیا گوش می دادیم یا تعقل می کردیم بدبخت نمی شدیم!
امام خامنه ای مدظله العالی
مشکلات هر جامعه ای با قرآن حل خواهد شد. با معارف قرآنی، مشکلات حل می شود. قرآن راه حل معضلات زندگی بشر را به فرزندان آدم هدیه می کند؛ این وعده ی قرآنی است و تجربه ی دوران اسلام هم این را نشان داده. هر چه ما به قرآن نزدیک تر شویم، هر چه عمل قرآنی در میان ما- چه در روح ما، چه در اعمال جسمانی ما، چه در فرد ما، چه در اجتماع ما- بیشتر شود، به سعادت، به حل مشکلات و معضلات نزدیک تر می شویم.