فقط 14 سالش بود
فقط 14 سالش بود
باران آتش و گلوله، لحظه ای تمامی نداشت. پیرمرد گفت: مگر می شود توی این اوضاع، نماز خواند و…؟ هنوز حرف های پیرمرد تمام نشده بود که گشتاسب 14 ساله، حالت مردانه ای به خودش گرفت و گفت:«عمو! حواست کجاست؟! یادت رفته که ما برای همین نماز آمدیم و داریم می جنگیم؟!» بعدش هم«الله اکبر» گفت و شروع کرد به نماز خواندن!
به یاد نوجوان شهید لشکر33 المهدی جهرم، گشتاسب گشتاسبی