قند و پند *دوری از مواضع تهمت*
یکی را از علما پرسیدند که کسی با ماه رویی در خلوت نشسته و درها بسته و رفیقان خفته و نفسش طالب و شهوت غالب، چنان که عرب گوید: التَّمر مانع و النّاطور غیرمانع(خرما رسیده است و باغبان مانع نیست). هیچ باشد که به قوت پرهیزگاری از وی به سلامت بمانَد؟ گفت: اگر از مه رویان به سلامت ماند از بدگویان نماند.
شاید پس کار خویشتن بنشستن لیکن نتوان زبانِ مردم بستن
گلستان سعدی، ص139
صفات مبلغ از دیدگاه قرآن و روایات که بیست و یک صفت می باشد که در هر قسمت چند صفت را با اندکی تلخیص از حضورتان می گذرانیم؛ امید آن که مورد استفاده عزیزان مبلّغ قرار گیرد:
1آگاهی
مبلّغ در صورتی می تواند مردم را به حق هدایت کند که هم خود، «آگاه» باشد و هم بر اساس آگاهی مردم را به دین دعوت کند؛
*قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیره انا و من اتّبعنی*(یوسف/108)
«بگو این راه من است. من و پیروانم با بصیرت و آگاهی کامل، مردم را به سوی خدا دعوت می کنیم.»
حضرت خضر علیه السلام که مسئولیت تعلیم حضرت موسی علیه السلام را به عهده داشت توسط خداوند آموزش یافته و آگاه شده بود؛*و علّمناهه من لدنّا علماً*
حضرت علی علیه السلام می فرماید:«لا تقل ما لا تعلم فتتهم باخبارک بما تعلم»؛ «آنچه را نمی دانی نگو زیرا در این صورت گفتارهای درست تو نیز مورد تهمت قرار می گیرد و مردم نسبت به همه سخنانت با دیده ی تردید می نگرند.»
2ایمان به هدف
مبلّغ باید چنان به هدف خود ایمان داشته باشد که همچون پیامبر(ص) اگر خورشید را در دستی و ماه را در دست دیگرش قرار دادند، دست از هدف خود برندارد و همچون خضر علیه السلام در گرسنگی و تشنگی نیز رسالت خویش را انجام دهد؛
*استطعما اهلها فابوا ان یضیّفو هما فوجدا فیها جداراً یرید أن ینقضّ فاقامه*(کهف/77)مباهله رسول خدا(ص) با علمای مسیحیت نشانه ایمان بالای او به هدف است که به دشمنان خدا فرمود:*تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین*(آل عمران/61)
«بیایید، ما فرزندان خود را دعوت می کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت می نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می کنیم شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله می کنیم و در حق یکدیگر نفرین می کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می دهیم.»
3پیشگام
مبلّغ، امام و رهبر دیگران است پس باید خود در همه کارها پیشگام باشد و قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود بپردازد؛
«من نصب نفسه اماماً للناس فعلیه ان یبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره»(بحارالانوار/ چاپ بیروت(مؤسسه الوفاء، ج2/ص56
او باید قبل از اینکه مردم را به انجام کارهای خوب دستور دهد خود، آنها را انجام داده و قبل از نهی از اعمال زشت و ناروا خودش آن اعمال را ترک کرده باشد که این صفت رسولان الهی بوده است؛
*و ما ارید ان اخالفکم الی ما انهاکم عنه ان ارید الّا الاصلاح ما استطعت*(هود/88)
«من هرگز نمی خواهم چیزی که شما را از آن بازمی دارم مرتکب شوم، من جز اصلاح تا آنجا که توانایی دارم نمی خواهم.»
4اخلاص
اخلاص در تبلیغ، شیوه ی تمامی رسولان الهی همچون حضرت نوح، هود، صالح، لوط، شعیب علیهم السلام و خاتم رسولان، حضرت محمد(ص) بوده است که به مردم می گفتند:
و ما اسئلکم علیه من اجر ان اجری الّا علی ربّ العالمین*(شعراء/109)
«من برای رسالت خویش از شما پاداشی نمی خواهم و پاداش من تنها نزد خداوند عالمیان است.»
چنان که اهل بیت پیامبر(ص) در ماجرای اطعام یتیم و اسیر و مسکین به آنان می گفتند:
*لا نرید منکم جزاءً و لا شکوراً*(انسان/9)؛«ما از شما انتظار پاداش یا سپاسی نداریم.»
بنابراین چون به خاطر خدا تبلیغ می کند، نباید در مقابل زحماتش بر مردم و بلکه بر خدا منّت گذارد زیرا؛
*و من جاهد فانّما یجاهد لنفسه انّ الله لغنیّ عن العالمین*(عنکبوت/6)؛«هر کس جهد و کوشش کند به سود خود اوست و خداوند از عالمیان بی نیاز است.»
5عادل و به دور از حب و بغض
مبلّغ باید به دور از هر گونه حب و بغض تبلیغ کند و منافع شخصی را در این عمل مقدس دخالت ندهد؛
*یا ایها الذین آمنوا کونوا قوّامین بالقسط شهداء الله و لو علی انفسکم او الوالدین و الاقربین ان یکن غنیاً او فقیراً فالله اولی بهما*(نساء/135)
«ای اهل ایمان به عدالت قیام کنید و برای خدا(و به حکم او) گواهی دهید، هر چند بر ضرر خود یا پدر و مادر و خویشان شما باشد، برای هر کس شهادت می دهید چه فقیر باشد چه غنی، نباید در حکم و شهادت از حق عدول نمایید که خداوند به رعایت حقوق آنان اَولی است.»
رعایت عدالت تنها در سخن نیست بلکه در همه ی اعمال حتی نگاه کردن به دیگران نیز باید وجود داشته باشد؛
«کان رسول الله یقسّم لحظاته بین اصحابه فینظر الی ذا و ینظر الی ذا بالسّویه»(بحارالانوار، چاپ بیروت(مؤسسه الوفاء)/ج16/ص260)
«رسول خدا نگاهشان را بین اصحاب به طور مساوی تقسیم می کردند و گاهی به این نگاه می کردند و گاهی به آن.»
هنگامی که بر مبلّغ آشکار شود، کسی دشمن خداست و قابل هدایت نیست باید از او دوری جوید گرچه نزدیک ترین عضو خانواده ی او باشد. همان طور که نوح علیه السلام از فرزند خود به فرمان خداوند، دل کَند؛*قال یا نوح انّه لیس من اهلک انّه عمل غیر صالح*(هود/46)
نه فقط به خاطر دوستی ها بلکه در مورد دشمنان نیز نباید حق فراموش شود؛
*لا یجرمنّکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی*(مائده/8)؛«دشمنی با قومی سبب نشود که با عدالت رفتار نکنید. عدالت داشته باشید که به تقوا نزدیکتر است.»
ادامه دارد…
قال الامام الصادقُ عليه السلام
النَّظَرَه ُ بَعدَ النَّظَرَهِ تَزرَعُ فِي القَلبِ الشَّهوَهِ و كَفي بِها لِصاحِبِها فتنَهً؛
امام صادق عليه السلام مي فرمايد
نگاه بعد از نگاه(به نامحرم)، بذر شهوت در دل مي كارد و اين خود براي فتنه{و به گناه كشاندن} صاحبش كافي است.
الفقيه، ج4، ص18، ح4970
جهاد مؤمن
آيت الله العظمي بهاءالديني ره
جهاد في سبيل الله از مؤمن سر مي زند. كارهاي غيرمؤمن براي رضاي خدا نيست؛ چون ايمان به خدا ندارد. اين گونه اعمال، بر وجه صحيح به طوري كه اين آثار بر آن مترتب باشد، فقط براي مؤمن است و از خصايص اوست و غير مؤمن از اين آثار محروم است. كسي كه به خدا ايمان ندارد، گر چه در صفوف جماعت و جهاد حاضر شود، نمي تواند از آثار آن استفاده كند و به وسيله ي آن تحصيل سازندگي كند و حركت به سوي خدا داشته باشد. مؤمن مي تواند از اين عمل تا آنجا كه صُلحا حركت كردند، استفاده كند. عمل غير مؤمن، ناگزير معايبي دارد. تا كسي ايمان به خدا نداشته باشد، نمي تواند اعمال خوبي ايجاد كند.
تمام همّ انبيا اين است كه شما را بالا ببرند؛ نه با يك معناي تخيلي؛ بلكه با يك واقعيت آشنا كنند كه آن واقعيت، در تمام نشئات منشأ آثار است؛ در برزخ، منشأ آثار است؛ در قيامت، منشأ آثار است. يك سكون نفس و آرامشي در شما ژيدا شود كه در تمام حوادث با شماست. همه زحمات انبيا براي اين است كه همت بشر را بيدار كنند، آمده اند به بشر بگويند: اين قدر ضعيف الهمّه نباشيد. براي زندگي حيواني به اين عالم نيامده ايد. اين قدر قانع نباشيد كه بگوييد: ما به كباب و… رسيده ايم، ديگر كاري نداريم، نه! اين نعمات دنيوي هدف حيوانات است. تو بايد مؤمن شوي، تو بايد هدايت شوي، اگر ايمان ژيدا كردي، مي فهمي كه نعمات دنيوي چيزي نيست. نعمات دنيوي براي حيوانات باارزش است. ايمان بزرگ ترين نعمت الهي است. خدا همه را توفيق دهد، خدا همه را تأييد كند كه در راه اسلام و معارف خدا و راه خدا حركت كنيد. اگر حركت شما كُند هم باشد باز به جايي مي رسيد. خدا شما را از راه شيطان نجات بدهد، كه راه شيطان به جايي نمي رسد.
پيشنهاد حضرت آقا مبناي حركت شد…
در زماني كه رهبر معظم انقلاب مدظله العالي در مريوان بودند، بنا شد همراه ايشان براي بازديد به سمت ارتفاعات پايين دِزلي مريوان و ارتفاعات مشرف به سليمانيه ي عراق برويم كه به تازگي طي عملياتي تصرف كرده بوديم. هنگام حركت، يك گروه پنجاه نفري متشكل از نيروهاي سپاه و ارتش و ژاندارمري آمده بودند. به پيشنهاد من، فقط فرمانده لشكر و فرمانده سپاه به همراه آقا رفتند و باقي نيروها در دزلي ماندند. در همين هنگام جنگنده هاي عراقي، دزلي را بمباران كردند و توپخانه ي ما را زدند كه هفت هشت نفر شهيد و مجروح شدند.
ايشان پس از بازديد از منطقه و در هنگام بازگشت به مريوان در ماشين فرمودند: «تصرف اين نقطه مي تواند يك مبناي حركت براي شما باشد و بايد روي آن كار كنيد». به موجب همين فرمايش، طرحي به نام «محمد رسول الله» تهيه كرديم و در دي ماه سال شصت با همكاري فرمانده سپاه مريوان- حاج احمد متوسليان- و فرمانده سپاه پاوه- شهيد همت- و حمايت فرماندار پاوه- شهيد ناصر كاظمي- و با حضور شهيد بروجردي اين طرح را اجرا كرديم. اين اولين عمليات منظم نيروهاي اسلام عليه نيروهاي بعثي در مناطق بياره و تويره و شمال سليمانيه بود. در اين عمليات 132 نفر از نيروهاي دشمن را به اسارت گرفتيم و امكانات دو تيپ عراق نصيب ما شد. اين تدبير رهبر انقلاب مدظله العالي باعث شد كه صدام، چند تيپ از تيپ هاي گارد مخصوص و مرزي خود را در منطقه مستقر كند و اين امر موجب شد كه فشار نيروهاي عراقي مستقر در جنوب بر روي رزمندگان ما كم شود.
امام خامنه اي مدظله العالي
كساني اميدوار بودند جوان هاي ما را از دين جدا كنند؛ طمع داشتند جوان هاي ما را سرگرم شهوات زندگي، مادي گري و امثال اينها كنند؛ اشتباه كردند. امروز عرصه ي جواني ما، طبقه ي جوانان ما، از لحاظ كميت و كيفيت، نسبت شان از مسن ترها اگر بيشتر نباشد، كمتر نيست. جوان هاي مؤمن امروز ما و كساني كه دل در گرو انقلاب دارند، كه نه امام را ديدند، نه انقلاب را درك كردند، نه دوران دفاع مقدس را ديدند، انگيزه شان، همتشان از جوان هاي دوره ي دفاع مقدس بيشتر نباشد، كمتر نيست؛ اين را بنده از روي علم و اطلاع عرض مي كنم؛ تحليل نيست، حدس نيست. كارهاي بزرگي كه امروز جوان هاي ما در عرصه ي ملي و در بخش هاي گوناگون دارند انجام مي دهند، گاهي زحمتش، فشارش، حتي خطرش، بيشتر از آن كاري است كه در دوران دفاع مقدس انجام مي دادند، يا بايد انجام مي دادند. اين روحيه را بايد حفظ كرد.
فرازي از پيام امام خميني ره به مناسبت شهادت پنجمين شهيد محراب آيت الله اشرفي اصفهاني ره در 1361/7/23
امام خميني به مناسبت اين جنايت پيامي صادر فرمودند كه گوشه هايي از آن به شرح زير است:
… چه سعادتمند و ژيروزند آنان كه در نشيب و فرازها و پستي و بلندي هاي حيات خويش به دامهاي شيطاني و وسوسه هاي نفساني نيفتاده و آخرين حجاب بين محبوب و خود را با محاسن غرق به خون خرق نموده و به قرارگاه مجاهدين في سبيل الله راه يافتند، چه سعادتمند و خوشبختند آنان كه به دنيا و زخارف آن ژشت ژا زده و عمري را به زهد و تقوا گذرانده و آخرين درجات سعادت را در محراب عبادت و در اقامه ي جمعه با دست يكي از منافقين و منحرفين شقي، فائز و به والاترين شهيد محراب كه به دست خيانتكار اشقي الاشقيا به ملأ اعلا شتافت، ملحق شدند. و شهيد عزيز محراب اين جمعه ي ما، از آن شخصيت هايي بود كه اين جانب يكي از ارادتمندان اين شخص والامقام بوده و هستم. اين وجود ژربركت و متعهد را قريب شصت سال است. مرحوم شهيد بزرگوار حضرت حجت الاسلام و المسلمين حاج آقا عطاءالله اشرفي را در اين مدت طولاني به صفاي نفس و آرامش روح و اطمينان قلب و خالي از هواهاي نفساني و تارك هوي و مطيع امر مولا و جامع علم مفيد و عمل صالح مي شناسم و در عين حال مجاهد و متعهد و قوي النفس بود. او در جبهه دفاع از حق، از جمله ي اشخاصي بود كه مايه دلگرمي جوانان مجاهد بود و از مصاديق بارز «رجالٌ صَدقُوا ما عاهَدُوا اللهَ عليه» بود و رفتن او ثُلمه بر اسلام وارد كرد و جامعه روحانيت را سوگوار نمود. خداوند او را در زمره ي شهداي كربلا قرار دهد و لعنت و نفرين خود را بر قاتلان چنين مرداني نثار فرمايد. ننگ ابدي بر آنان كه يك چنين شخص صالحي را كه آزارش به موري نرسيده بود، از ملت ما گرفتند و خود را در ژيشگاه خداي متعال و در نزد ملت فداكار، منفورتر و جنايتكارتر از قبل معرفي كردند. اين بزرگوار مثل ساير شهداي عزيز ما به جوار رحمت حق پيوست و ملت مجاهد و قواي مسلح سلحشور ما با عزمي راسختر به ژيشبرد انقلاب ادامه مي دهند و آنان كه به ادعاي واهي خود كوس طرفداري از خلق را مي زنند و با خلق خدا آن مي كنند كه همه مي دانند، در اين جنايت عظيم چه توجيهي دارند؟ و با به شهادت رساندن عالمي خدمتگزار و ژيرمرد بزرگوار هشتاد ساله چه قدرتي كسب مي كنند و چه طرفي مي بندند؟ و آنان كه در سوگ اين جنايتكاران اشك تمساح مي ريزند و از جريان حكم خدا درباره ي آنان شكايت دارند، چه انگيزه اي دارند؟
وصیت شهید یوسف قناعت
خطاب به تمامی مسئولین خدمتگزار توصیه به تقوا می کنم هر چند کوچکتر از آنم که دعوت به تقوا کنم کسانی را که از من و امثال من باتقواترند، علت این دعوت همان است که جوسازی هایی برای برادران دینی مان می نمائیم و اختلاف سلیقه را به مسایل خطی می کشانیم و باعث تضعیف خود و تقویت دشمنان اسلام می شویم.
چرا مقام معظم رهبری مدظله العالی اینقدر روی خرید کالاهای ایرانی تأکید دارند؟
امام خامنه ای مدظله العالی
… شما می روید یک جنسی را از زبازار تهیه کنید- یک لباس، یا فرض بفرمایید یک وسیله ی خانه؛ یک ظرف- نوع داخلی اش هست، نوع خارجی اش هم هست؛ یک مقداری به خاطر تبلیغات خارجی، یک مقدار به خاطر پُز دادن به اینکه این جنس خارجی است، یک مقدار به خاطر رسوبات فرهنگی قبلی که جنس داخلی فایده ای ندارد و یک مقدار هم شاید به خاطر مرغوبتر بودن جنس خارجی- این مرغوبتر بودن هم ممکن است یکی از عوامل باشد، لیکن به هر حال تعیین کننده نیست- شما آن را انتخاب می کنید. یعنی چه کار می کنید: یک کارگر ایرانی را بیکار می کنید و یک کارگر غیرایرانی را به کار وادار می کنید. خوب، مگر بیکاری، امروز، مشکل عمده ی جامعه ی ما نیست. وقتی شما این طور کردید، بنده این طور کردم، آن برادر دیگر، آن خواهر دیگر، و یکی یکی از این روش پیروی کردیم، نتیجه چه می شود؟ نتیجه، ورشکستگی کارخانه ی داخلی، بیکاری کارگر داخلی و در نهایت باعث ناامیدی سرمایه گذار داخلی می شود. بیکاری هم که به دنبال خودش اعتیاد، فساد و اختلافات خانوادگی می آورد و به دنبال آن، حوادث سیاسی و اجتماعی فراوان به وجود می آید…
بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان1385/08/18
هان مردمان! از علی رو برنتابید. و از امامتش نگریزید. و از سرپرستی اش رو برنگردانید. او{شما را} به درستی و راستی خوانده و{خود نیز} بدان عمل نماید. او نادرستی را نابود کند و از آن بازدارد. در راه خدا نکوهش نکوهش گران او را از کار باز ندارد. او نخستین مؤمن به خدا و رسول اوست و کسی در ایمان، به او سبقت نجسته. و همو جان خود را فدای رسول الله نموده و با او همراه بوده است تنها اوست که همراه رسول خدا عبادت خداوند می کرد و جز او کسی چنین نبود.
اولین نمازگزار و پرستشگر خدا به همراه من است. از سوی خداوند به او فرمان دادم تا{در شب هجرت} در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده، پذیرفت که جان خود را فدای من کند.