میان آرزوی تو ومعجزه خداوند، دیواری است به نام اعتماد.

پس اگر دوست داری به آرزویت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن.

هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد.

ای کاش ایمانی از جنس کودکانه داشته باشیم.

مهمترین اهداف صهیونیسم عبارتند از:

1-پاسداری از برتری نژادی یهود و جلوگیری از ذوب شدن در دیگر نژادها

2-تلاش برای بازگشت به سرزمین موعود و برپایی دولت اسرائیل .آنها معتقدند ما از

پول و ثروت خود و همچنین از تمام امکانات و ابزارهایی که در اختیار داریم باید برای

باز پس گیری سرزمین خود استفاده کنیم.

3-تسلط بر تمامی ملل روی زمین و به تسخیر در آوردن تمامی آنان در راستای

خدمت به نژاد یهود.

برگرفته از کتاب غضب شدگان در قرآن ،نویسنده ،طاهره سادات موسوی

آیت الله محمد ناصری از اساتید اخلاق در جدیدترین سخنرانی خود در مسجد

کمر زرین اصفهان به بیان نکاتی درباره دعای مکارم الاخلاق

پرداختند و گفتند وقتی خدا را داریم یعنی همه چیز داریم اعم از عزت دنیا و آخرت

و حیات ابدی البته خداوند باید محبت خودش را به ما

مرحمت داشته باشد و محبتی که ما نسبت به یکدیگر پیدا می کنیم نیز از عنایات

و الطاف خداوند متعال است.

این استاد اخلاق تصریح کرد:یکی از عنایات ،تفضلات و رموز حیات اولاد آدم و

حوا(ع)از منظر الهی علاقه به محبت کردن است به واسطه اینکه انسان به

حیات خویش علاقه دارد بنابراین محبت خود انسان و محبت انسان نسبت به

خانواده اش هر دو سبب بقای نسل او می شود و نسل اولاد آدم ،زاییده این

دو محبت است و برای اینکه نظام عالم برقرار باشد این محبت خدایی بوده و

از جانب خداوند است.

وی ابراز داشت :منظور از حجاب های درونی همان رذایل اخلاقی است که دور

قلب ما را فرا گرفته است لذا عملی که حجاب های ظلمانی را از بین می برد و

مقام ما را به عبودیت رسانده و فیوضات الهی را نصیب ما می کند همچنین

چشم بصیرت ما را نیز باز می کند از ثمرات محبت به خداوند است.

این استاد اخلاق گفت:اینکه ما خدا را دوست داریم یعنی من هر چه او گفت را

عمل کنم مانند انجام واجبات ،ترک محرمات آن هم برای خود خدا نه برای خود

نمایی.

وقتی ما به این امور ملزم شدیم و اخلاص را نیز رعایت کردیم خداوند حجاب های

ظلمانی را از وجود ما برطرف کرده و چشم بصیرت ما را بیدار می کند.

عرفان اسلامى، گم شده ى بشر

روز بعد يك ربع زودتر به محل قرار رسيدم. بعد از انتظارى چند به اتفاق على در زير درختان سر به فلك كشيده ى پارك، روى نيمكتى نشستيم و بعد از تعارفات و حرف هاى معمولى گفتم: خوب آقا، فكر مى كنم حالا ديگر وقت آن است كه از اين غصه نجاتم بدهى و اندر اين ظلمت شب آب حياتم بدهى.
على: چشم، همان طور كه گفتم، من هم همين حال تو را داشتم، ولى بعد از اين طرف و آن طرف رفتن، اين كتاب و آن كتاب را خواندن و به پاى صحبت بزرگان و اساتيد نشستن، به اين نتيجه رسيدم كه اين عطش را مى توان با آب زلال معرفت و عرفان اسلامى، كه از چشمه سار كلام الهى و كوثر علوى مى جوشد، سيراب كرد. آرى من گم شده ى خود را در سير و سلوك عرفانى و گام برداشتن در راه عرشيان و غوطه ور شدن در كلام عاشقان يافتم. همه ى آنچه را به دنبالش بودم در سخنان شيرين و گهربار استاد و شاگرد، مريد و مراد معاصر، پير عارف، علامه طباطبايى و استاد شهيد مرتضى مطهرى(رحمهم الله) كه روشن به نور وحى است، ديدم.

تفاوت سير با سلوك

گفتم: سير و سلوك و عرفان واژه هاى جذابى هستند كه گمان مى كردم معانى آنها را مى دانم; اما خوب كه دقت مى كنم و مى خواهم به آن وادى نزديك شوم، گمانم عكس مى شود و معانى و تعاريف آنها در نظرم مبهم جلوه مى كند!
على: مى توان با بيانى ساده و روشن آنها را از هم متمايز ساخت: سلوك يعنى پيمودن راه[1] و يا تقرب الى الله در طى مراحل منظم;[2] و سير يعنى تماشاى آثار و خصوصيات منازل و مراحل مختلفِ راهى كه سالك آن را طى مى كند.[3]

عرفان عملى و نظرى

عرفان يعنى شناخت و شناسايى، و دو بخش دارد: عملى و نظرى. بخش عملى همان سير و سلوك انسان است كه از اولين منزل، كه عرفا آن را «يقظه» (بيدارى) نام مى نهند شروع، و به آخرين منزل، كه توحيد است، ختم مى شود. از اين عرفان در جهان غرب با عنوان تجربيات درونى ياد مى كنند.[4]

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1]. ر.ك: سيد محمدحسين حسينى تهرانى، رساله لب الُّباب، ص 25، (اين كتاب تقريرات درس عرفان علامه طباطبائى(رحمهم الله) است).
[2]. مرتضى مطهرى، تكامل اجتماعى انسان، ص 138.
[3]. ر.ك: سيد محمد حسين حسينى تهرانى، رساله ى لب اللباب، ص 136، ص 25.
[4]. ر.ك: مرتضى مطهرى، عرفان حافظ، ص 12.

 (کتاب جوانان و پرسش های عرفانی، مؤلف محمد رضا متقیان)

اندیشه قم

بهترين و زيبا ترين توصيف بهشت را در قرآن، انجيل و … به طوري که قابل نقاشي و به تصوير کشيدن باشد.

قرآن شريف از بهشت به نحو بسيار نيكو و زيبا، توصيف نموده است. چون توصيفات قرآن شريف از بهشت، هم شامل بُعد مادي است و هم شامل بعد معنوي و روحاني، از اين جهت، بُعد مادي آن در ابعاد مختلف قابل به تصوير كشيدن و نمايه سازي است. در انجيل و تورات هم از بهشت، توصيفاتي شده و نامي به ميان آمده، ولي اولاً: توصيفات آنها بيشتر جنبة معنوي دارد.[1] و در ثاني: آن چنان متقن و محكم نيست. چون تورات و انجيل اصيل و آسماني در دست نيست، و تورات و انجيل موجود در بازار و كتاب خانه ها هم ويرايشي و تحريف شده است، و هر چند سال يك بار ويرايش مي گردد، و كم و زياد مي شود. از اين جهت توصيفات آن ها متقن و محكم نمي باشد. از اين جهت، بيشتر توصيفات قرآني مورد بررسي قرار مي گيرد، هر چند به توصيفات انجيل و تورات هم اشاره خواهد شد.

ادامه »

گلاب:نشاط آور ،تقویت مغز و اعصاب ،رفع صفرا ،رفع عطش.در کلیه شیرینیجات ایرانی و پاره ای از غذاها کارایی دارد.

نعنا:رفع رطوبت و افزایش ترشح اسید معده و نفخ ،مقوی اعصاب (پیوسته رقیق شده آن  مورد استفاده قرار گیرد)

برگ زیتون:پایین آورنده فشارخون،مفید در بیماری های پوستی

باردنجویه:تقویت مغز واعصاب ،مفید جهت حافظه و قلب ،سردردهای عصبی ،تنگی نفس،ضد استفراغ ،برطرف کننده حالت های های تهوع در زمان بارداری

آیت الله فقیه یزدی

گذشت از مال دنیا بر رشد و تکامل انسان موثر است/ روحیه اکرام را در وجودمان تقویت کنیم
حوزه/ استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه یکی از مسائل بزرگ و با اهمیت در زندگی انسان گذشت است گفت: گذشت تأثیر بسیاری بر رشد و تکامل انسان‌ها دارد و یکی از مهم‌ترین ابعاد آن گذشت از مال دنیا است.

آیت الله احمدی فقیه یزدی در گفتگو با خبرگزاری «حوزه»، ضمن تبریک میلاد با سعادت امام حسن مجتبی(ع) و با اشاره به اینکه یکی از مسائل بزرگ و با اهمیت در زندگی انسان گذشت است گفت: گذشت تأثیر بسیاری بر رشد و تکامل انسان‌ها دارد و یکی از مهم‌ترین ابعاد آن گذشت از مال دنیا است.

ادامه »

استاد حوزه:

استکبار به نام دین مردم را از اسلام گریزان می کند

استاد حوزه گفت: اگر گروه ها ی تکفیری نباشند مردم و مسلمانان به سمت اسرائیل متوجه می شوند، ولی با تلاش استکبار در ایجادگروه های تکفیری نگاه ها از اسرائیل دور می شود.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام والمسلمین نظری منفرد جمعه شب در مراسم بزرگداشت شهدای مسجد امام صادق (ع) کویت، با عنوان«شهدای ولایت» که در مسجد چهارمردان قم برگزار ‌شد گفت: شهادت یکی از بزرگترین شرافت ها و کمال انسانی است که نصیب هر شخصی نمی شود.

وی افزود: امام حسین(ع) در مسیر راه کربلا فرمودند، اگر قرار است پایان این بدن با مرگ همراه باشد و این بدن به مرگ برسد چه بهتر که با شهادت مرگ این بدن فرابرسد و در بهترین حالت به نزد خدا برسد.

ادامه »

محمد لگنهاوزن ؛تردید در خدا بودن مسیح

پروفسور محمد لگنهاوزن ،سال 1953 میلادی در خانواده ای کاتولیک در آمریکا به دنیا آمد.

وی از همان ابتدای تحصیلش در مدرسه،سوالات و شبهاتی در مورد مسیحیت داشت و در دوران دبیرستان به این نتیجه رسید که مسیح خدا نیست و تثلیث را نمی توانست آن طور که تعلیم دادند قبول کند،ولی هنوز خود را مسیحی می دانست تا این که در دانشگاهی در ایالت نیویورک مشغول به تحصیل شد ،در آنجا بود که علاقه خود را نسبت به مسیحیت از دست داد و بی دین شد.او برای فوق لیسانس در دانشگاه لاس و گاس در تگزاس پذیرفته شد و در آنجا با تعدادی دانشجوی مسلملن آشنا شد.

وی علت مسلمان شدنش را این گونه بیان می کند :من در دوران تدریس در دانشگاه تگزاس با یکدانشجوی ایرانی آشنا شدم.او درس «مقدمه ای به فلسفه »را با من می خواند.

با او درباره اعتقاداتش بحث می کردیم،دانشجوی خوبی بود و خیلی صادقانه حرف می زد و اعتقادات جدی داشت و هیچ شکی درباره اعتقاداتش نداشت.از زمان آشناشدن با این دانشجوی ایرانی تقریبا سه سال طول کشید تا مسلمان شدم،البته در آن زمان به مساجد می رفتم و با مسلمانان صحبت می کردم و بتدریج جذابیت های اسلام را بیشتر درک می کردم.من پیش آنها شهادتین گفتم و به طور رسمی مسلمان شدم و گریه کردم. آنها خیلی خوشحال شدند و همان روز اول به من پیشنهاد دادند که پیش نماز آنها شوم و قرار شد با همدیگر بیشتر همکاری داشته باشیم ،بعد از آن با همکاری آنها انجمن مسلمانان در دانشگاه تگزاس جنوبی را تاسیس کردیم.

چهار وصیت مهم

در روایت هست که خداوند به حضرت موسی(ع) فرمود:« قال اللّه‏تعالى لموسى، ياموسى احفظ وصيّتى لك بأربعة أشياء، أوليهنّ مادمت لاترى ذنوبك تغفر، فلا تشتغل بعيوب غيرك الثّانية مادمت لاترى كنوزى قدنفدت، فلا تغتمّ بسبب رزقك. الثّالثة مادمت لاترى زوال ملكى، فلاترج أحداً غيرى، الرابعة مادمت لاترى الشّيطان ميّتاً فلاتأمن مكره»[2]

از دیگران عیب جویی مکن

حق متعال به موسى فرمود: اى موسى وصيت مرا در چهارچيز، حفظ نما،مادامى كه نديدى گناهان خودت بخشوده شده، به عيبجوئى ديگران مشغول مباش. [1]

ادامه »