وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از خطبه هاى آن حضرت است
درباره پيامبر و قرآن، و دولت بنى اميّه
اَرْسَلَهُ عَلى حينِ فَتْرَة مِنَ الرُّسُلِ، وَ طُولِ هَجْعَة مِنَ
او را در عصرى به رسالت برانگيخت كه خالى از پيامبران بود، و خواب گران ملل عالم طولانى
الاُْمَمِ، وَانْتِقاض مِنَ الْمُبْرَمِ. فَجاءَهُمْ بِتَصْديقِ الَّذى بَيْنَ يَدَيْهِ،
شده بود، و رشته محكم دين گسيخته بود. پس او با كتابى كه تصديق كننده حقايق كتب آسمانى بود،
وَالنُّورِ الْمُقْتَدى بِهِ. ذلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ،
و نورى كه بايدازآن پيروى شود به جانب مردم آمد. آن نورقرآن است،آن را به سخن آريدولى هرگز سخن نمى گويد،