* به نظر سرکارعالی، حضور در مجامع جهانى برای ترسيم و تفهيم حكومت جهانى
حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) چه قدر مؤثر است؟
تبيين ديدگاه هاى قرآن كريم و بشارت هاى فراوان آن درباره وجود نورانى حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشريف) نقش مهمى دارد. خداوند فرموده:
(وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ) (سوره قصص، آيه 5) و مى خواهيم كه بر كسانى كه در زمين مستضعف شده بودند، منّت نهيم و آنان را پيشوايان (زمين) گردانيم و آنان را وارثان (آن) قرار دهيم.
همان گونه كه نسبت به هموطنان خودمان نيز اين ضرورت وجود دارد، نسبت به مجامع جهانى هم بايدتلاش كنيم. در حديث زيبايى، حضرت امام حسين(عليه السلام) فرمودند: «معرفةُ أهلِ كُلِّ زمان امامَهُم، الّذى يجبُ عليهم طاعَتُه» شناخت خدا اين است كه اهل هر زمانى، امام خويش را كه بايد از او فرمان برد، بشناسد.
بر اين اساس اعتقاد ما اين است در آينده، حكومت جهانى واحدى در كل دنيا خواهيم داشت و آن حكومت جهانى و قدرت فراگير حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشريف)است.در اين برهه از زمان، وظيفه داريم تا زمينه هاى آن حكومت و ديد جهانى نسبت به اسلام را فراهم كنيم. لازم است فرصت را مغتنم شماريم و با بالا بردن سطح معلومات و نزديك شدن به درخواست هاى معنوى، خويشتن و ديگران را نسبت به امام عصر(عجل الله تعالى فرجه الشريف) نزديك تر نماييم.
براى تحقق اين وظيفه، بايد از شبكه هاى اجتماعى و تمام ابزارها و وسائل جمعى كه مى تواند ما را در اين ايده كمك كند استفاده كنيم. يكى از اين ابزارها، حضور در مجامع جهانى است كه بحمدالله تعالى با پيروزى شكوهمند انقلاب اسلامى ايران، زمينه نشر حقايق اسلام روز به روزگسترش يافته است.
* در ارتباط با ساير مشتركاتى كه بين اسلام و مسيحيت وجود دارد و در اين مذاكرات
درباره آن ها صحبت شد، اشاره بفرماييد.
در اين گفتگوها به خوبى احساس مى شد كه مباحثى چون قائل بودن به خداى يگانه، يعنى داشتن تفكر توحيدى و يارى جستن از خدا، از مشتركات بين ما و اديان توحيدى است. البته ممكن است در جزئيات، عقايدمان متفاوت باشد.
در مساله معاد و باور آن، و يا در بحث شفاعت، آن ها معتقد هستند كه حضرت مسيح(عليه السلام) و حضرت مريم(سلام الله عليها) بايد ما را شفاعت كنند.
در بحث توسل بر اين باورند كه با دعا كردن و درخواست از اين ذوات مقدسه و ارواح طيبه آن ها،مشكلات شان برطرف مى شود.
نكته قابل دقت اين است كه در بحث اهميت دادن به خانواده و اصالت دادن به آن، هرچند در نگاه اول،زياد شبيه ما نيستند، ولى در دنيايى كه دشمنان با عزم جدّى، مجهز شدند تا ريشه خداگرايى و باور به آن را بزنند، وجود اين مشتركات كلى، بسيار بااهميت است و بايد بيش تر به آن توجه داشت.
نظير آن چه كه در تفاوت هاى عقيدتى ميان تشيع و تسنن وجود دارد، كه در مواجهه با آن ها ازمشتركات سخن مى گوييم؛ زيرا براى رسيدن به همگرايى بيشتر در دنيا، نيازمند اين اتحاد هستيم.
چنان كه در ميان مذاهب اسلامى ما تلاش مى كنيم كه به نوعى همبستگى داشته باشيم; زيرا نكات اتفاقى ما بيش از موارد اختلافى است. به نظر مى رسد براى رسيدن به نكات مشترك در رفع معضلات جهانى نيازمند به هم فكرى و همگرايى بين اديان ابراهيمى هستيم تا بتواند در مقابل تفكر غير الهى ايستادگى كند.
* با وجود افتراقاتى كه بين اسلام و مسيحيت هست، چگونه مى توان به نقاط مشترك
انديشيد؟
لائيك و ضد دين ها در غرب، به هيچ يك از اديان الهى و حتى به كليسا هم رحم نمى كنند. هدف اصلى آن ها زدن ريشه اديان الهى و به خصوص اسلام است. در اين وضعيت حساس، مهم ترين وظيفه ما نشر و تبيين صحيح اسلام است، تا جهانيان چهره واقعى اسلام را كه سرشار از رحمت و لطف است مشاهده كنند.
در مسيحيت اشكالات زيادى وجود دارد، همانند تفاوتى كه در نگاه ما و آن ها به مسأله گناه و يا پوشش زن وجود دارد. البته در اين سفر با زنانى كه پوشش اصيل زن مسيحى را داشتند ديدار داشتم و مشاهده كردم كه فقط صورت و دو كف دستشان پوشش نداشت. به هرحال در مسيحيت اشكالات اساسى وجود دارد، ولى تا ارتباط با جهان برقرار نكنيم، نمى توانيم اسلام واقعى را نشان دهيم.
ادامه دارد….
منبع: سایت افق حوزه