شبهه امری بدیهی است و از دیرباز وجود داشته است. در گذشته همیشه کسانی بوده اند که چون بسیاری از مسائل مطرح شده در جامعه، قانون و دین را مطابق میل و خواسته های خود نمی دانسته اند به مخالفت با آنها پرداخته و دلایلی بر ضد آن مطلب ارائه داده اند و حتی ذهن دیگران را هم از درک حقیقت بازداشته اند. علت بروز و منشأ شبهه، علم اندک و تدبیر ناکافی ما در امور و مسائل است. حال به بیان شبهه ای که در گذشته مردی نسبت به اینکه چرا دست دزد را قطع می کنند برای حتی اندکی دزدی ولی اگر همان دست در سانحه ای قطع شود چندین برابر باید دیه اش را بپردازند سؤال نمود و این را مخالف با عدل دانست و پاسخ سید مرتضی را ذکر می کنیم:
ابوالعلاء مَعَرّی:
«یَدٌ بِخَمسِ مَئینٍ عَسجُدٍ وُدِیَت ما بالُها قُطِّعَت فی رُبعِ دینارٍ»
دستی که به پانصد دینار دیه پرداخت می شود و قطع می شود با یک چهارم دینار
سید مرتضی:
عِزُّ الأمانَهِ اَغلاها و اَرخَصَها ذُلُّ الخِیانَهِ ما فَفهَم حِکمَهَ الباری»
عزت امانت داری گران کرد آن را و ارزان کرد دست را ذلّت خیانت پس بفهم حکمت باری تعالی را
علت قطع کردن دست دزد