ضرورت وجود امام از نگاه قرآن
امام هادی باطنی1
خداوند در سوره انبیا می فرماید:«و جعلناهم ائمهً یهدون بأمرنا آنها را امام قرار دادیم که به«امر» ما هدایت کنند». منظور از این نوع هدایت یعنی«هدایت به امر» چیست؟ آیا به معنای راهنمایی و ارشاد است؟ قطعاً این طور نیست! کلمه«امر» در جایی به کار می رود که فیض، همه جانبه و یکدفعه صادر می شود و در مقابل آن«خلق» برای امور تدریجی و زمانبر به کار می رود. خداوند هم امر دارد و هم خلق«ألا لَهُ اخلقُ و الامرُ» امر خدا جایی است که فیض همه جانبه خدا از طریق«کن»(باش) افاضه می شود، لذا قرآن می فرماید:«إِنَّمَا امرُهُ إِذَا أرَادَ شَیئاً أن یَقولَ لَه کُن فَیَکون(یس/82) امر خدا آن است که اگر خواست شیء را اراده کند می گوید: بشو و می شود.»
«هدایت به امر» به این معنا نیست که امام راه را نشان بدهد و مسیر را مشخص کند و رهرو خود مسیر را طی کند، بلکه در هدایت به امر امام در جان انسان های مستعد تصرف کرده، آنها را رشد می دهد. به این نوع هدایت«ایصال الی المطلوب» نیز می گویند. نمونه های زیادی در تاریخ بوده اند که توسط ولی خدا یک شبه ره صد ساله رفته اند، مثل زهیر بن قین و حضور در چادر امام حسین علیه السلام. حال که تا حدودی مفهوم هدایت به امر روشن گردید، می گوییم لطف خدا ایجاب می کند که در هر زمانی امامی که هدایت به امر می کند حضور داشته باشد تا انسان های مستعد را به مقصد برساند، در غیر این صورت لطف خداوند از مردم دریغ شده است که این محال است. پس، در عصر ما نیز باید امام«هادی به امر» باشد که هست و این قول خداوند در قرآن است که فرمود:«و لِکُلِّ قومٍ هادٍ برای هر قومی هدایت کننده ای است».
قرآن و شب قدر2
شب قدر شب نزول«همه حقایق» بر قلب مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ قرآن می فرماید:«تَنَزَّلُ المَلائِکهُ و الروحُ فیها بإذنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ أمرٍ… در آن شب ملائکه و روح به اذن پروردگار همه فرمان های الهی را نازل می کنند.» با توجه به اینکه شب قدر در ماه مبارک رمضان هر سال وجود دارد و از سوی دیگر، فعل مضارع«تَنَزَّلُ» دلالت بر استمرار نزول ملائکه در شبهای قدر می کند، این حقیقت روشن می گردد که هر ساله در شب قدر«حقایق الهی» نازل می شود. حال سؤال این است که بر چه کسی این امور نازل می شود؟ باید بر کسی نازل شود که ظرفیت کامل داشته باشد و از هر نقص و محدودیت مصون باشد. در تأیید این مطلب توجه شما را به روایتی از امام صادق علیه السلام جلب می نمایم:
امام صادق علیه السلام می فرمایند: عادت علی علیه السلام این بود که بسیار می فرمود: هیچ گاه تَیمِی و عَدَوِی(ابوبکر و عمر) خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نبودند و آن حضرت اِنا اَنزَلناهُ را با خشوع و گریه تلاوت می کرد جز اینکه می گفتند: چقدر دلت نسبت به این سوره نازک است! رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمود: به خاطر آن چیزی است که به چشم خود دیده و به دل خود فهمیده ام و برای آن است که دل این مرد(علی علیه السلام) بعد از من خواهد دریافت. می گفتند: شما چه دیدید و او چه خواهد دید؟ حضرت علی علیه السلام فرمود: پیامبر روی خاک برای آنها نقش می کرد:«تَنَزَّلُ المَلائِکَهُ وَ الرّوحُ فِیها بِإِذنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ أمرٍ»
آن حضرت فرمود: پیغمبر می فرمود آیا پس از فرموده خدای عز و جل:«هر امری» چیز دیگری به جا می ماند{که نازل نشود؟} می گفتند: نه، می فرمود: می دانید بر چه کسی هر امری را نازل می کنند؟ می گفتند: یا رسول الله! بر شما. می فرمود: آری درست است. سپس می فرمود: آیا شب قدر بعد از من هست؟ می گفتند: آری. فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمود: آیا این امر در آن شب نازل می شود؟ می گفتند: آری. می فرمود: بر چه کسی؟ می گفتند: ما نمی دانیم. سر مرا در آغوش می گرفت و می فرمود: اگر نمی دانید، بدانید، آن کس بعد از من این مرد است.
فرمود: به راستی آن دو نفر، بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از شدت هراسی که به دل آنها می افتاد این شب را می شناختند.
در این زمینه می توان آیات متعدد دیگری را از قرآن مطرح کرد که به همین دو مورد بسنده می کنیم.
ضرورت وجود امام از نگاه قرآن