شیعیان راستین این گونه اند!
علی علیه السلام می فرماید:«شِیعَتِی وَ اللهِ الحُلَماءُ العُلَماءُ بِاللهِ وَ دِیِنِهِ العَامِلونَ بِطاعَتِهِ وَ أَمرِهِ المُهتَدُونَ بِحُبِّهِ أَنضَاءُ عِبادَهٍ أَحلَاسُ زَهَادَهٍصُفرُ الوُجُوهِ مِنَ التَّهَجُّدِ عُمشُ العُیُونِ مِنَ البُکاءِ ذُبُلُ الشِّفاهِ مِنَ الذِّکرِ خُمُصُ البُطُونِ مِنَ الطَّوَی تُعرَفُ الرَّبّانیَّهُ فِی وُجُوهِهِم وَ الرَّهبانِیَّهُ فِی سَمتِهِم مَصَابیحُ کُلِّ ظُلمَهٍ… إِن شَهِدُوا لَم یُعرَفُوا وَ إِن غَابُوا لَم یُفتَقَدُوا أُولئِکَ شِیعَتِیَ الأَطیَبُونَ وَ إِخوَانِیَ الأَکرَمُونَ أَلاَهَاه شَوقاً إِلَیهِم؛ شیعه من به خدا سوگند! بردبارند، دانای به خدا و دین اند، مطیع امر خدا هستند، هدایت یافتگان به محبت الهی هستند، تشنه عبادت و ملازم زهد هستند، از شب بیداری چهره زرد دارند، از اثر گریه چشم های فرو رفته و لبهای گویا به ذکر خدا و شکم های خالی به خاطر گرسنگی دارند، خدایی بودن در چهره های آن ها و رهبانیت در روششان شناخته می شود، چراغ های هر تاریکی هستند… اگر آشکار باشند، شناخته نمی شوند(خودنمایی نمی کنند) و اگر غایب باشند، مفقود نیستند(همه به آن ها توجه دارند). آنها شیعیان{راستین و} پاکیزه و برادران گرامی من هستند. آه! چقدر شوق{دیدار} آنها را دارم!»
شیعیان راستین این گونه اند!