قال الإمام الصّادق علیه السلام:
ثَلاثَهٌ فِیهِنَّ البَلاغَهُ: التَّقَرُّبُ مِن مَعنَی البُغِیَهِ، وَ التَّبَعُّدُ مِن حَشوِ الکَلامِ وَ الدَّلالَهُ بِالقَلیلِ عَلَی الکَثِیرِ.
بلاغت در سه چیز است: نزدیک شدن به معنای مطلوب، دوری کردن از گفتار حشو، و رساندن معنای زیاد با عبارت کوتاه.
البحار78/230
موضوع: "احادیث"
قال الإمام الصّادق علیه السلام:
جاءَ أعرابیٌّ إِلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلم یُقالُ لَهُ قُلَیبٌ، فَقالَ: یا رَسولَ اللهِ، إنّی تَهَیَّأتُ لِلحَجِّ کذا و کذا مَرَّهً فَما قُدِّرَ لی، فَقالَ یا قُلَیبُ، عَلَیکَ بّالجُمُعَهِ فَإنَّها حَجُّ المَساکِینِِ.
عربی بادیه نشین به نام قلیب خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد: ای پیامبر خدا! من چندین بار آماده برای حج شده ام ولی برایم مقدَّر نشده، پیامبر فرمود: ای قلیب، بر تو باد نماز جمعه که آن، حجّ فقر است.
وسائل الشیعه5/5
نشانه شناسی ظهور
به جرأت می توان گفت مسأله ی ظهور موعود(ع) مهم ترین مسأله در مباحث امام شناسی در معتقدات شیعه است چه اینکه با ظهور ایشان، حکومت جهانی عدل، محقق می گردد و شیعه، بلکه جهان به استقبال چنین روزی می رود اما هر دینی در انگاره های خود، ترسیم و تصویری دگرگونه از منجی دارد.
شیخ مفید فرموده است:«به عنوان نظریه پرداز بزرگ شیعه درباره ی نشانه های ظهور ایشان علامت های قیام امام مهدی: خروج سفیانی و قتل حسنی و اختلاف بنی عباس در حومت و خورشیگرفتگی در نیمه ی شعبان و ماه گرفتگی در آخر شعبان است که بر خلاف عادت است. همچنین فرورفتگی زمین بین مکه و مدینه در مغرب و مشرق و مایل شدن خورشید هنگام زوال به سوی اوقات عصر و طلوع خورشید از مغرب و کشته شدن نفس زکیّه پشت کوفه با هفتاد نفر از صالحان و پاکان و سر بریده شدن مرد هاشمی بین رکن و مقام، خراب شدن دیوار مسجد کوفه، روی آوردن پرچم های سیاه از سوی خراسان، خروج یمانی و ظهور مغربی در مصر و حکومتش در شامات و آمدن ترک در جزیره و آمدن روم در رَمله و طلوع ستاره ای در مشرق که مانند ماه نورافشانی می مند و سپس متمایل می گردد به طوری که نزدیک است دو سوی آن به هم برسد و سرخ شدن آسمان به طوری که افق ها اشتباه گرفته شود و ظاهر شدن آتشی در مشرق در طول آسمان که سه یا هفت روز ادامه پیدا می کند و عرب زمام امور را به دست می گیرد و شهرها را مالک می شود و بر سلطان عجم شورش می کند و اهل مصر، امیر خود را می کشند و شام خراب می شود و سه پرچم در آن ظاهر می گردد و ظهور پرچم های قیس و عرب در مصر و ظهور بیرق کِنده در خراسان و وارد شدن سپاه از مغرب به طوری که در آستانه ی حیره توقف کنند و آمده پرچم های سیاه از مشرق به مغرب و بالا آمدن آب فرات به طوری که وارد کوچه های کوفه شود و خروج شصت دروغ گو که همه ادعای پیامبری دارند و خروج دوازده نفر از آل ابی طالب که همه ادعای امامت دارند و سوزاندن مردی عظیم الشأن از شیعیان بنی عباس بین«جلولاء» و «خانقین» و گذاشتن پلی بر روی رودخانه ی بغداد و وزش باد سیاه در اول روز و پدیدار شدن زلزله ای که همه جا قابل درک است و پدید آمدن ترس که شامل اهل عراق می شود و مرگ فراوان و تلف شدن مال و نفس و محصولات در عراق و حمله ی به موقع و بی موقع ملخ ها به مزارع و غلات و کمی محصول مزارع و اختلاف دو صنف از مردم عجم به طوری که خون های زیادی ریخته می شود و شورش بردگان بر صاحبان خویش و کُشتن آنها و مسخ شدن قوم بدعت گزار به میمون و خوک و غلبه ی بردگان بر سروران خویش و ندای آسمانی که همه ی اهل زمین با هر لغت و زبانی آن را بشنوند و پدید آمدن صورت و سینه در خورشید که همه ی مردم آن را ببینند و زنده شدن عده ای از مردم و از قبر برخاستن آنها و آشنا شدن و رفت و آمدن آنها با همدیگر و باران بیست و چهار روزه که زمین را بعد از مرگش زنده کند و زمین برکاتش را آشکار سازد و زایل شدن درد و عیب از معتقدان حق و شیعیان مهدی(ع) و آگاه شدن از اینکه او در مکه ظهور کرده است که برای یاری اش آنجا می روند.
همه ی اینها از نشانه های ظهور است و بعضی از این نشانه ها حتمی است و بعضی مشروط و خداوند به آن چه اتفاق می افتد آگاه است».
امام باقر(ع) فرمود:«قائم ما(عج) به واسطه ی ترس یاری داده می شود و با پیروزی تأیید می گردد و زمین برای او پیچیده می شود و گنج ها برای او آشکار می گردند و حکومتش به شرق و غرب عالم می رسد و خداوند دینش را بر همه ی ادیان آشکار می سازد هر چند مشرکان کراهت داشته باشند و هیچ خرابی در دنیا باقی نمی ماند مگر این که آن را آباد می سازد و روح الله عیسی بن مریم(ع) نازل می شود و پشت سرِ او نماز می خواند».
راوی می گوید:«گفتم ای فرزند رسول خدا! قائم شما کِی ظهور می کند؟» فرمود:«زمانی که مردان به زنان شبیه شوند و زنان به مردان شبیه. و مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان. و زنان بر مرکب های زین دار شوند و شهادت دادن های دروغ پذیرفته شود و شهادت های عدل رَد گردد و مردم به خون یکدیگر بی اهمیت گردند و زنا و رباخواری انجام گیرد و از اشرار به خاطر زبان هایشان ترسیده شود و سفیانی از شام خارج گردد و یمانی از یمن. و بین مکه و مدینه زمین فرو رود و جوانی از خاندان محمد(ص) بین رکن و مقام کُشته شود که اسم او محمد بن حسن، نفس زکیه است و فریادی از آسمان بلند شود که حق با او و شیعیانش است. در این هنگام قائم ما خروج می کند. وقتی او ظهور کند به کعبه تکیه می کند و سیصد و سیزده مرد به او می پیوندند و اولین چیزی که می گوید این است که این آیه ی قرآن را می خواند:
بَقِیَّتُ اللهِ خَیرٌ لَکُم إن کُنتُم مُؤمِنینَ وَ ماأَنَا عَلَیکُم بِحَفِیظٌٍ؛ اگر مؤمن باشید باقیمانده ی خدا برای شما بهتر است.
سپس می فرماید: من باقیمانده ی خدا بر روی زمین هستم. وقتی که ده هزار نفر نزد او جمع شوند هیچ بت و معبودی غیر از خدا باقی نخواهد ماند مگر این که آتش بگیرد. این حوادث بعد از غیبت کبرا است تا خداوند بداند چه کسی در غیب از او اطاعت می کند و به او ایمان دارد».
از امام صادق(ع) روایت شده است:«قائم(عج) خارج نمی گردد مگر در سالهای فرد، یکم یا سوم یا پنجم یا هفتم».
از امام صادق(ع) روایت شده است:«در شب بیست و سوم نام قائم(عج) ندا زده می شود و او در روز عاشورا که همان روزی است که حسین(ع) در آن روز کُشته شد قیام می کند. گویا او را می بینم که در روز شنبه دهم محرم بین رکن و مقام ایستاده است و جبرائیل در جانب راست او برای بیعت خدا ندا می دهد. پس شیعیانش از اطراف زمین به سوی او می آیند و آنان طی الارض می کنند و با او بیعت می نمایند و خداوند به واسطه ی او، زمین را پر از عدل می کند همان گونه که پر از جور و ظلم شده است».
از امام باقر(ع) روایت شده است:«گویا قائمم(عج) را می بینم که به همراه پنج هزار فرشته از مکه به پشت کوفه آمده است. جبرائیل در جانب راست او و میکائیل در جانب چپ او و مؤمنان در مقابل او قرار دارند و او سپاهیان را در شهرها تقسیم می کند».
افضل شهدا
به مناسبت شهادت حضرت حمزه علیه السلام
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به حضرت فاطمه سلام الله علیها چنین فرمود:
«شهید ما أفضل شهدا است و آن عموی تو و از خاندان ما است؛ کسی که خداوند بر وی دو بال عنایت فرموده که در میان فرشتگان پرواز می کند و آن پسر عموی تو است.»
«شهیدنا أفضل الشهداء و هو عمّک وَ مِنّا مَن جَعَل الله لَهُ جِناحَین یطیرُُ بِهِما مَعَ الملائکَه وَ هُوَ ابنُ عَمِّکَ».
امالی شیخ، به نقل از بحارالانوار، ج22، ص273
انجام دهنده نیکی ها
رسول خدا چون در کنار جسد مُثله شده عمویش حمزه نشست، خطاب به وی چنین فرمود:
«ای عمو! خدای رحمت کند تو را، که در صله رحم و انجام دادن کارهای نیک فعال و کوشا بودی.»
«رَحِمک الله أی عمّ، لَقَد کُنتَ وَصُولاً للرَّحِمِ فَعُولاً لِلخَیرات».
اصابه، ج1، ص354
پیامبر در کنار پیکر حمزه
رسول گرامی خدا صلی الله علیه و آله وقتی پیکر پاره پاره عمویش را دید؛ حال مبارکش به شدت منقلب شد و چون ابر بهاری از دیدگانش اشک بارید، آن گاه فرمود:«بزرگ تر از این مصیبت نخواهم دید و هرگز جایی بر من به سختی اینجا نگذشته است. خدا تو را رحمت کند که همواره در کارهای خیر کوشا بودی و به صله رحم علاقه داشتی… ای عموی رسول خدا، ای شیر خدا و رسول، ای نیکوکار، ای حمزه و ای مدافع و پشتیبان رسول خدا».
امام صادق علیه السلام:
مَن تَرَکَ التَّزویجَ مَخَافَهَ الفَقرِ فَقَد أساءَ الةَّنَّ بِاللهِ عَزَّ وَ جَ جَلَّ إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: إِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ؛ هر که از ترس تهیدستی ازدواج را ترک کند، به خدای عز و جل گمان بد برده است. خداوند عز و جل می فرماید:«اگر تهیدست باشند خداوند از فضل خود توانگرشان می سازد.»
از نظر دینی، ازدواج مشروط به متمکن بودن و دارا بودن شغل و مسکن و اسباب منزل مناسب نیست که در صورت عدم این موارد، از ازدواج، ممانعت به عمل آید یا اینکه توصیه به عدم آن شود؛ بلکه در آیات و روایات سفارش شده که برای اقدام به ازدواج از فقر و نداری هراس نداشته باشید.
قرآن کریم در آیه شریفه(وَانکِحُوا الایَامَی…) می فرماید: برای ازدواج مجردان اقدام کنید و از فقر آنها نترسید؛ چون(إن یَکُونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ)؛«اگر فقیر باشند خدا آنها را بی نیاز خواهد کرد.»
بنابراین، از نظر قرآن، ازدواج و ورود به زندگی با فقر(بدون شغل و مسکن و لوازمات زندگی) نه تنها منع نشده، بلکه از اسباب رفع فقر هم قلمداد شده است.
در روایات نیز نه تنها فقر را مانعی از ازدواج ندانسته اند؛ بلکه جهت برطرف شدن فقر و تنگدستی، ازدواج را توصیه فرموده اند و کسانی که از ترس فقر ازدواج نمی کنند را مذمت نموده اند.
رسول مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:«زَوِّجُوا أیَامَاکُم فَإنَّ اللهَ یُحسِنُ لَهُم فِی أخلاقِهِم وَ یُوَسِّعُ لَهُم فِی أرزاقِهِم وَ یَزِیدُهُم فِی مُرُوَّاتِهِم؛ جوان هایتان را زن دهید؛ زیرا با این کار خداوند اخلاق آنها را نیکو می گرداند و روزی هایشان را زیاد می کند و بر جوانمردی های آنان می افزاید.»
ایشان در حدیث دیگر می فرماید:«اتَّخِذُوا الأهلَ فَإنَّهُ أارزَقُ لَکُم؛ همسر بگیرید که روزی شما را زیاد می کند.»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
مَا استَفَادَ امرُؤٌ مُسلِمٌ فائِدَهً بَعدَ الاسلامِ أفضَلَ مِن زَوجَهٍ مُسلِمَهٍ تَسُرُّهُ ؤِذا نَظَرَ إِلَیهَا وَ تُطِیعُهُ إِذا امَرَهَا وَ تَحفَظُهُ إِذَا غَابَ عَنهَا فِی نَفسِهَا وَ مالِهِ؛ برای مرد پس از قبول اسلام، هیچ سودی بهتر و برتر از همسری با یک زن مسلمان نیست؛ زنی که مرد با دیدن او خوشحال شود، هنگامی که او را امر کند اطاعت کند و در غیاب شوهر، حافظ عفت خویش و اموال وی باشد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
مَن أحَبَّ آن یَلقَی اللهَ طاهِراً مُطَهَّراً فَلیَتَعَفَّف بِزَوجَه؛ کسی که دوست دارد پاک و طاهر به لقای الهی نائل گردد باید با انتخاب همسر{شایسته} موجبات عفت خود را فراهم آورد.
شهادت قرآن بر عصمت فاطمه سلام الله عليها
پروردگار جهان در قرآن مجيد مي فرمايد:«اِنّما يُريدُ الله لِيُذهِبَ عَنكُم الرِّجس اَهلَ البيت و يُطهركم تطهيراً؛ رخداوند فقط مي خواهد پليدي و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملاً شما را پاك گرداند». اين آيه گواهي مي دهد كه اهل بيت عليهم السلام معصوم و بي لغزش هستند و هيچ گناهي نمي كنند. بر اساس احاديث معتبر اهل سنت و اظهارات و اعترافات همسران پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم روشن است كه مراد از اهل بيت عليهم السلام، پنج تن آل عبا مي باشند، كه فاطمه زهرا سلام الله عليها يكي از ايشان است. بنابراين، فاطمه سلام الله عليها به گواهي قرآن مجيد، معصوم مي باشد.
برتري فاطمه سلام الله عليها بر پيامبران پيشين نيز، عصمت او را ثابت مي كند. شكي نيست كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در ميان تمام مخلوقات عالم، برترين آنان است و اگر نور پاك او نبود و وي قدم به هستي نمي گذاشت، بدون ترديد، خداوند متعال ديگران را خلق نمي كرد. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايند:«حسن و حسين بهترين انسان هاي روي زمين پس از من و پدرشان مي باشند و مادرشان بهترين زن عالم است».
در ديگر سخنان پربار اهل بيت عليهم السلام مي خوانيم كه خداوند انبيا را بر ديگران برتري داده است و آنان را نيز در مراتب كمال و فضيلت يكسان نيافريده، بلكه چند نفر آنان را كه به “اولوالعزم” معروفند، بر ساير سفيران آسماني مقدم داشته و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام را نيز بر اين انبياي اولوالعزم برتري داده است. در روايتي از امام صادق عليه السلام آمده است:«تمام پيامبران گذشته براي معرفت حقوق و ولايت ما مبعوث شده اند و موظف بوده اند ما را بر ديگران مقدم بدانند».
دانشمندان بزرگ و پژوهشگران از اين احاديث نيز برتري علي عليه السلام و فاطمه سلام الله عليها را بر همه ي انسان ها، جز رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم برداشت كرده اند. گواهي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بر عصمت فاطمه سلام الله عليها در احاديث بسياري نقل گرديده است. ايشان فاطمه سلام الله عليها را پاره تن خود معرفي نموده و فرموده اند كه هر كس او را دوست بدارد، مرا دوست داشته و دشمن او دشمن من است. «ابن ابي الحديد» پس از اقرار بر اينكه فاطمه سلام الله عليها از جمله افرادي است كه آيه تطهير بر عصمت او دلالت دارد، در اين باره مي نويسد:«سخن پيامبر خدا در مورد فاطمه كه مي فرمايند:"هر كس او را اذيت كند، مرا اذيت كرده و كسي كه مرا اذيت كند، خدا را آزار داده است."، دليل بر معصوم بودن فاطمه سلام الله عليها است، زيرا اگر فاطمه غيرمعصوم بود، اذيت او در تمام حالات، اذيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم محسوب نمي شد».
حضرت مريم با پاكدامني و عصمت خويش، عيسي عليه السلام را به دنيا آورد كه هم چون ماه، درخشنده و نوراني بود. زهرا سلام الله عليها نيز پاك زيست و با معصوميت، دو نور ديده ي پيامبر خدا را به دنيا آورد و بزرگ نمود. چون از امام صادق عليه السلام پرسيدند:«چه كسي فاطمه سلام الله عليها را غسل داد؟»، آن حضرت با استناد به معصوم بودن فاطمه سلام الله عليها فرمودند:«غسّلها اميرالمؤمنين، لأنّها كانت صديقهً و لم يكن ليغسّها الّا صدّيق؛ اميرالمؤمنين علي عليه السلام او را غسل داد، زيرا فاطمه سلام الله عليها معصوم بود و معصوم را جز معصوم نمي تواند غسل دهد». چون پرسش كننده از اين جواب شگفت زده گرديده، حضرت فرمودند:«در مورد مريم نيز قضيه همين گونه بود، او را كسي غسل نداد، مگر حضرت عيسي عليه السلام.
از مجموع سخنان و احاديث اهل بيت عليهم السلام و آيه ي شريف تطهير نتيجه مي گيريم كه فاطمه سلام الله عليها مانند ساير معصومين عليهم السلام، معصوم بود و برتري او بر تمام پيامبران و ائمه ي اطهار عليهم السلام، جز پدرش رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و شوهرش اميرالمؤمنين علي عليه السلام، روشن است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
جُلوسُ المَرءِ عِندَ عَیالِهِ أحَبُّ إلَی اللهِ تَعالی مِن اِعتِکافٍ فِی مَسجِدِی هَذَا؛ نشستن مرد نزد همسرش در پیشگاه الهی محبوب تر از اعتکاف در مسجد من است.