شرط حیات
حرف امام را خون رگهایتان قرار دهید تا حیات داشته باشید!
«شهید میر رمضان اسماعیل پور»
موضوع: "احساس انتظار"
قال علی علیه السلام:
إنتظِروا الفَرَجَ، و لا تَیأسوا مِن رَوحِ اللهِ، فإنَّ أحَبَّ الأعمالِ إالی اللهِ عَزَّ و جَلَّ إنتِظارُ الفَرَجِ؛
ظهور فرج(قائم آل محمد) را منتظر باشید، و از رحمت خداوند ناامید نباشید، که محبوب ترین اعمال نزد خداوند عزّ و جلّ انتظار فرج است.
البحار/10/94
سردار شهید محمود کاوه(فرمانده لشکر ویژه شهدا)
قاطعیت در نظم
می گفت جلسه فرمانده ها ساعت هشت یا نُه مثلاً(یک ساعتی تعیین می کرد). سر ساعت که می شد، در را می بست. اگر کسی ده دقیقه دیر می آمد، راهش نمی داد. می گفت:«همان پشت در بایست.» بعد از جلسه هم با توپ و تشر می رفت سراغش. عصبانی! می گفت:«وقتی توی جلسه ده دقیقه دیر میای، لابد توی عملیات هم می خوای به دشمن بگی ده دقیقه صبر کن برم آماده شم، بعد بیام بجنگم! این که نمی شه که. این نیروها زیر دستت امانتند؛ می خوای این جوری نگهشون داری؟!»
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>
یادگاران/ص32
امام خامنه ای(مدظله العالی):
تحریم یک گذرگاه است
یک واقعیت دیگر هم این است که اگر کشور در مقابل فشارهای دشمن- از جمله در مقابل همین تحریمها و از این چیزها- مقاومت مدبرانه بکند، نه فقط این حربه کند خواهد شد، بلکه در آینده هم امکان تکرار چنین چیزهایی دیگر وجود نخواهد داشت؛ چون این یک گذرگاه است، این یک برهه است؛ کشور از این برهه عبور خواهد کرد. این چیزهایی که الآن آنها تهدید می کنند، تحریم می کنند، جز آمریکا و جز رژیم صهیونیستی، هیچ کس ذی نفع از این تحریمها نیست. دیگران را با زور و با فشار و با رودربایستی و با این چیزها وارد میدان کردند. خب، پیداست که زور و فشار و رودربایستی نمی تواند خیلی ادامه پیدا کند- یک مدتی است- شاهدش هم این است که مجبور شدند بیست تا کشور را از همین تحریمهای نفتی و امثال اینها استثناء کنند! دیگرانی هم که استثناء نشدند، خودشان مایل نیستند، و بیش از آن چه که ما می خواهیم، آنها دنبال راه حل می گردند. بنابراین بایستی مقاومت کرد. خب، اینها واقعیت های ملموس است. اینهایی که عرض کردم، هیچ کدامش تحلیل نبود، ذهنی نبود؛ چیزهایی است که مشاهده می کنیم.
سردار شهید حسن باقری(جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه)
از تو حرکت، از خدا برکت
ده روز پیش گفته بود جزیره را شناسایی کنند، ولی خبری نبود. همش می گفتند:«جریان آب تنده، نمی شه رد شد. گرداب که بشه، همه چیز رو می کشه تو خودش!»
گفت:«خُب چه بکنیم؟ می خواهید بریم سراغ خدا بگیم خدایا آب رو نگه دار؟! شاید خدا روز قیامت جلوت رو گرفتُ پرسید:«تو اومدی؟! اگه اومدی، کمک می کردیم. اون وقت چی جواب می دی؟ آخه گرداب که بشه…! همش عقلی بحث می کنه! بابا تو بفرست، شاید خدا کمک کرد.»
یادگاران/ص62
علی است و رمضان…
رمضان سید و سرور ماه ها آمد و زمان بدعهدی شهر فتنه خیز کوفه از راه رسید. رمضان است و سوگند ابوتراب؛ سوگند به آن که جان پسر ابوطالب در دست اوست، هزاران زخم شمشیر، در کام من، از مرگ در بستر خود، خودی که خدایی نباشد، گواراتر است!
شرم دارد مسجد کوفه، که شقی ترین مردم جهان؛ همتای کشنده ی ناقه ی ثمود؛ مهمان اوست. ضربه شمشیری و لرزش آسمان و زمین و خاموشی شعله ی پرفروغ آفرینش؛ خانه زاد کعبه؛ در مسجد کوفه!
علی است و نخلستان
امیرالمؤمنین(ع)، راز بزرگ خلقت، نیمه شب به طرف نخلستان می رود، آنجا هیچ کس نیست، مردم راحت آرمیده اند، هیچ دردی در دل شب آنها را بیدار نگاه نداشته است، و این مرد که روی زمین خودش را تنها می یابد، با این زمین و آسمان بیگانه است، و فقط رسالت و وظیفه اش، او را با جامعه و این شهر پیوند داده. شبانه به نخلستان می رود، و باز برای اینکه ناله ی او به گوش هیچ فکر پلید و نگاه آلوده ای نرسد، سر در حلقوم چاه فرو می کند و می گرید. این گریه از چیست؟؟ افسوس که گریه ی او یک معما برای همه است، زیرا حتی شیعیان او نمی دانند علی چرا می گرید؟ از اینکه خلافتش غصب شده؟ از اینکه فدک از دست رفته؟ از اینکه… از این دردناک تر اینکه علی(ع) در میان پیروان عاشقش نیز تنهاست!! درد علی از جنس درد نیست، دردی است که او را تنها در نیمه شب های خاموش به دل نخلستان های اطراف مدینه کشانده و به ناله درآورده است و ما این درد را نمی شناسیم!! درد شناس علی، خدا و رسول اوست: ای علی! تو را هیچ کس نشناخت جز خدا و من.
فضیلت شب قدر
در روایتی آمده:«موسی(ع) به خدا عرض کرد: خدایا می خواهم به تو نزدیک شوم. فرمود: قُرب من برای کسی است که شب قدر بیدار باشد. گفت: خدایا! رحمتت را می خواهم. فرمود: رحمتم از آن کسی است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند. گفت: خدایا! جواز گذشتن از پل صراط را می خواهم. فرمود: آن از آنِ کسی است که در شب قدر صدقه ای بدهد. گفت: خدایا! از درختان و میوه های بهشتی می خواهم. فرمود: آنها برای کسی است که در شب قدر مرا به پاکی و تنزیه یاد کند. گفت: خدایا! رهایی از آتش جهنم را می خواهم. فرمود: آن برای کسی است که از گناهانش در شب قدر استغفار کند. گفت: خدایا! خشنودی تو را می خواهم. فرمود: خشنودی من از آن کسی است که در شب قدر دو رکعت نماز بخواند.»
(مستدرک، 7، ص456)
امام علی علیه السلام فرمودند:
هر که به خدا توکل کند، دشواری ها برای او آسان شود و اسباب برایش فراهم گردد.
غررالحکم(انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم) ج1، ص197، ح3888)
به یاد شهید عباس بابایی
سردار رشید اسلام، سرلشکر خلیان«عباس بابایی»، درسال 1329 شمسی در قزوین به دنیا آمد و در سال 1348 به دانشکده ی خلبانی نیروی هوایی راه یافت. وی پس از گذراندن دوره ی آموزش مقدماتی، برای تکمیل دوره به آمریکا رفت و دوره ی خود را در آمریکا با موفقیت سپری کرد. شهید بابایی با دارا بودن تعهد و تخصص، در مرداد 1360 به فرماندهی پایگاه هشتم هوایی اصفهان رسید. این سردار رشید اسلام، قسمت اعظم حضور خود را در پروازهای عملیاتی گذراند و سه هزار ساعت پرواز کرد.
سرلشکر بابایی با روحیه ی شهادت طلبی به همراه شجاعت و ایثاری که در طول سال های دفاع مقدس به نمایش گذاشت، صفحات نوین و زرینی بر تاریخ نیروی هوایی افزود و تنها در دو سال آخر عمر، بیش از شصت مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رساند. این خلبان غیور ارتش اسلام سرانجام در پانزدهم مرداد 1366 شمسی برابر با عید قربان، در یک عملیات برون مرزی به شهادت رسید و در تشییعی باشکوه در گلزار شهدای قزوین به خاک سپرده شد. وی در هنگام شهادت، معاون عملیاتی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود.
روحش شاد