|
موضوعات: "سایر" یا "احساس انتظار" یا "قرآن مجید" یا "تفسیر المیزان" یا "امام (ره) و مقام معظم رهبری" یا "احادیث" یا "مناسبتها" یا "فرزانگان" یا "پلاک" یا "جور واجور" یا "30 یا 30" یا "مشاوره" یا "تکنیکهای موفقیت" یا "ازدواج" یا "همسران و تفاهم خانواده" یا "جوانان و نوجوانان" یا "دعا" یا "ادعیه و زیارات" یا "گالری تصاویر" یا "کتاب" یا "نهج البلاغه" یا "خطبه ها" یا "نامه ها" یا "حکمت ها" یا "زیبایی های اخلاق حجت الاسلام حبیب الله فرحزاد" یا "گردشگری" یا "كمپين" یا "طوفان جاهلیت" یا "نجم ثاقب" یا "شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السلام)" یا "رهروان بانوي كرامت" یا "خانواده آسمانی" یا "موضوع انقلاب اسلامی" یا "خاطرات" یا "دانلود" یا "دانلودصوتی" یا "دانلود متن"
پر از شميم بهشت است منبرت آقا به برکت نفحات معطرت آقا هنوز عطر و شميم محمدي دارد گلِ دميده ز لبهاي أطهرت آقا شبيه حضرت خاتم مدينه العلمي علوم مي چکد از خاک معبرت آقا چهار هزار حکيم و فقيه و دانشمند رهين مکتب انديشه گسترت آقا اشاره هاي نگاهت زُراره مي سازد شنيدني است کرامات محضرت آقا
علی اکبر لطیفیان
ارسال شده در 20 مرداد 1394 توسط نرجس خاتون(س) شاهین شهر در شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السلام)
روزي عبدالله دَيصاني، نزد امام جعفر صادق ـ عليه السلام ـ آمد و گفت: «اي جعفر بن محمد! من قائل به پروردگار نيستم، اگر ميتواني مرا به معبودم راهنمايي كن». امام: نامت چيست؟ عبدالله، بدون اين كه كلمهاي بر زبان جاري كند، سر به زير انداخت و بيرون رفت. دوستانش به او گفتند: «چرا نامت را نگفتي؟!» در جواب گفت: اگر نامم را (كه عبدالله = بندة خدا) است ميگفتم، از من ميپرسيد: آن كه تو بندة او هستي كيست؟ دوستان عبدالله گفتند: نزد امام برگرد و بگو: مرا به معبودم راهنمايي كن و از نامم مپرس. امام اشاره به جايي كرد و فرمود: آنجا بنشين.
ارسال شده در 20 مرداد 1394 توسط نرجس خاتون(س) شاهین شهر در شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السلام)
روز سوّم، ابن ابيالعَوجاء، تصميم گرفت به ميدان مناظره با امام صادق ـ عليه السّلام ـ بيايد و آغاز سخن كند و به مناظره ادامه دهد، نزد امام ـ عليه السّلام ـ آمد و گفت: «امروز ميخواهم سؤال را من مطرح كنم». امام: «هرچه ميخواهي بپرس». ابن ابيالعَوجاء: به چه دليل، جهان هستي، حادث است (قبلاً نبود و بعد به وجود آمده است؟) امام: هر چيز كوچك و بزرگ را تصوّر كني، اگر چيزي مانندش را به آن ضميمه نمايي، آن چيز بزرگتر ميشود، همين است انتقال از حالت اوّل (كوچك بودن) به حالت دوّم (بزرگ شدن)
ارسال شده در 20 مرداد 1394 توسط نرجس خاتون(س) شاهین شهر در شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السلام)
انسان مخلوق خداست عبدالكريم، معروف به «ابن اَبي العَوجاء»، روز ی به حضور امام صادق ـ عليه السّلام ـ براي مناظره آمد، ديد گروهي در مجلس آن حضرت حاضرند، نزديك امام آمد و خاموش نشست. امام: «گويا آمدهاي تا به بررسي بعضي از مطالبي كه بين من و شما بود بپردازي». ابن ابي العوجاء: آري به همين منظور آمدهام اي پسر پيغمبر! امام: از تو تعجّب ميكنم كه خدا را انكار ميكني، ولي گواهي ميدهي كه من پسر پيغمبر هستم و ميگويي اي پسر پيغمبر!
ارسال شده در 20 مرداد 1394 توسط نرجس خاتون(س) شاهین شهر در شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السلام)
پاسخ به طاغوت مقتدر دومين طاغوت بني عباس منصور دوانيقي در ضمن نامه اي براي امام صادق (ع) نوشت : چرا تو به اطراف ما، مانند ساير مردم نمي آيي ؟ امام صادق (ع) در پاسخ او نوشت : 1- در نزد ما چيزي نيست كه به خاطر آن از تو بترسيم و نزد تو بيائيم ؛ 2 - و در نزد تو در مورد آخرت چيزي نيست كه به آن اميدوار باشيم .
ارسال شده در 20 مرداد 1394 توسط نرجس خاتون(س) شاهین شهر در شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السلام)
جهاني در يك جسم روزي يك نفر نصراني به محضر مبارك امام جعفرصادق عليه السلام شرفياب شد و پيرامون تشكيلات و خصوصيّات بدن انسان سؤ ال هائي را مطرح كرد؟ امام جعفر صادق عليه السلام در جواب او اظهار داشت : خداوند متعال بدن انسان را از دوازده قطعه تركيب كرده و آفريده است ، تمام بدن انسان داراي 246 قطعه استخوان ، و 360 رگ مي باشد. رگ ها جسم انسان را سيراب و تازه نگه مي دارند، استخوان ها جسم را پايدار و ثابت مي دارند، گوشت ها نگه دارنده
ارسال شده در 20 مرداد 1394 توسط نرجس خاتون(س) شاهین شهر در شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السلام)
كليد همه گنجها روزي عدّه اي از دوستان و اصحاب خاصّ امام جعفر صادق عليه السلام همانند يونس بن ظبيان ، مفضّل بن عمر، ابو سلمه سرّاج ، حسين بن ابي فاخته و…، در محضر شريف و مبارك آن حضرت ، شرف حضور داشتند. امام عليه السلام در آن جمع فرمود: تمام گنج هاي زمين و نيز كليد تمام جواهرات درون آن ، نزد ما اهل بيت - عصمت و طهارت عليهم السلام - مي باشد؛ و چنانچه هم اكنون اراده كنم و به يكي از دو پايم بگويم كه آنچه از طلا و نقره زير آن پنهان شده درآورد و آشكار سازد، فورا انجام خواهد داد. سپس در ادامه فرمايش خود، اظهار
ارسال شده در 20 مرداد 1394 توسط نرجس خاتون(س) شاهین شهر در شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السلام)
ساحران در كام سحر آورده اند كه منصور دوانيقي كس فرستاد و هفتاد كس را از ساحران بابل بخواند و گفت : جعفر بن محمد ساحر است . اگر شما سحري كنيد كه او را در مجلس من خجل كنيد و شرمسار گردانيد، من شما را مال عظيم بدهم . پس آن ساحران صورتهاي سباع ساختند و در پهلوي خود بنشاندند و منصور بر تخت نشست و كس فرستاد و صادق عليه السلام را بخواند. چون در آمد. ساحران و صورتها را بديد. گفت : واي بر شما، مرا مي شناسيد كه |