توصيه امام خامنه اي مدظله العالي به روحانيون و مبلغين در ماه محرم
روحانيون و مبلّغين اسلامي بايد در ماه محرم، معارف حسيني و علوي را كه منطبق بر معارف قرآني و اسلاميِ اصيل و صحيح است، به صورتي منطقي و مستدل براي مردم تبيين كنند.
موضوعات: "سایر" یا "احساس انتظار" یا "قرآن مجید" یا "تفسیر المیزان" یا "امام (ره) و مقام معظم رهبری" یا "احادیث" یا "مناسبتها" یا "فرزانگان" یا "پلاک" یا "جور واجور" یا "30 یا 30" یا "مشاوره" یا "تکنیکهای موفقیت" یا "ازدواج" یا "همسران و تفاهم خانواده" یا "جوانان و نوجوانان" یا "دعا" یا "ادعیه و زیارات" یا "گالری تصاویر" یا "کتاب" یا "نهج البلاغه" یا "خطبه ها" یا "نامه ها" یا "حکمت ها" یا "زیبایی های اخلاق حجت الاسلام حبیب الله فرحزاد" یا "گردشگری" یا "كمپين" یا "طوفان جاهلیت" یا "نجم ثاقب" یا "شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه السلام)" یا "رهروان بانوي كرامت" یا "خانواده آسمانی" یا "موضوع انقلاب اسلامی" یا "خاطرات" یا "دانلود" یا "دانلودصوتی" یا "دانلود متن"
قال الإمام الحسين عليه السلام
أاللّهُمَّ إنّا عِترَهٌ نَبِيِّكَ مُحَمّدٍ(ص) و قَد اُخرِجنا و اُزعِجنا عَن حَرَمِ جَدِّنا و تَعَدَّت بَنُو اُمَيَّهَ عَلَينا، أللّهُمَّ فَخُذ لَنا بِحَقِّنا وانصُرنا عَلَي القَومِ الظّالِمينَ.
خداوندا! ما عترت پيامبر تو هستيم كه ما را به ستم تبعيد كردند و از حرم جدّمان بيرون نمودند. بني اميّه به ما ستم كردند، خداوندا! حق ما را از آنان بگير و ما را بر مردمان ستمگر پيروز گردان.
البحار382/44
چرا زيارت عاشورا بخوانيم؟
گفتاري از آيت الله العاظمي بهجت(ره)
از امتيازات مذهب شيعه اين است كه رؤساي مذهب ائمه عليهم السلام كه مبيّن و مفسر مذهب هستند، هم در عقليات رئيس هستند و هم در شرعيات، و به آن ها توسل مي كنيم و از آن ها شفاعت مي جوئيم. ائمه اطهار عليهم السلام در روز قيامت كارهايشان كار خدايي است، زيرا كه خداي متعال شفاعت هاي آن ها را قبول مي كند.
مگر ثواب زيارت سيدالشهدا عليه السلام را ما مي دانيم چه خبر است؟!
مگر مي دانيم رواياتي كه درباره زيارت سيدالشهدا عليه السلام وارد شده، به كجا رسيده است؟!
هيچ مي توانيم بگوييم، كان كمن زارالله في عرشه:«زائر امام حسين عليه السلام در شب جمعه مانند كسي است كه خدا را در عرشش زيارت كند»، يعني چه؟
آيا ما از اينها مي فهميم؟! يا همين بكاء بر سيدالشهداء عليه السلام ثوابش چه اندازه است؟ آيا مي توانيم حدي برايش بگوييم كه ديگر از آن بالتر نيست؟
(ارزش) بكاء به حدي است كه مي گويند:«همين كه اشك مختصري از اذن دخول سيدالشهدا عليه السلام آمد، فتلك الدم علامه الإذن: آن اشك علامت اذن دخول است؛ يعني داخل بشو.» آخر من چشمم اشك بيايد، چه ربطي است كه آن ها اذن دادند! آيا معلوم است كه اين قضايا چيست؟
خدا مي داند رحمت اهل بيت عليهم السلام و خاندان رسالت چه قدر وسيع است؛ رحمت اين ها، تابع رحمت واسعه الهي است. اهمّ آداب زيارت اين است كه بدانيم: بين حيات معصومين عليهم السلام و مماتشان، هيچ فرقي وجود ندارد. اگر كسي بخواهد تشنگي و عطش ديدار آن ها{معصومين عليهم السلام} را در وجود خود تخفيف دهد، زيارت مشاهد مشرّفه، به منزله ملاقات آن ها و ديدار حضرت غايب(عج) است. آن ها در هر جا حاضر و ناظرند.
مضمون زيارت عاشورا گواه و روشن كننده عظمت آن است، مخصوصاً وقتي آن چه در سند زيارت از صفوان از امام صادق(ع) روايت شده را ملاحظه مي كنيم كه گفته شده: زيارت عاشورا را بخوان و در خواندن آن استمرار داشته باش، من به خواننده آن چند چيز را تضمين مي كنم:
1. زيارت وي پذيرفته مي شود.
2. تلاش ايشان مورد سپاس قرار مي گيرد.
3. سلام او بدون مانعي به امام عليه السلام مي رسد، و حاجت وي از جانب خداوند متعال برآورده مي شود و با دست خالي باز نخواهد گشت. اي صفوان! اين را با ضمانتي از پدرم، و پدرم از اميرالمؤمنين عليه السلام و اميرالمؤمنين از حضرت رسول(ص) و رسول خدا از جبرئيل و جبرئيل از خداوند عزوجل دريافت نموده، هر يك از آن ها اين زيارت را با اين ضمانت تضمين نمودند، و به قداست خداوند سوگند، هر كس امام حسين عليه السلام را با اين زيارت از نزديك و يا از دور زيارت كند، حاجتش هر چه باشد برآورده مي شود.
در سندها آمده زيارت عاشورا از حديث هاي قدسي است، براي همين با وجود فراواني كارهاي علمي موجود نزد علما و اساتيدمان آن ها هميشه مراقب خواندن زيارت عاشورا بودند، از جمله آن ها:
1. آيت الله العظمي شيخ محمدحسين اصفهاني صاحب تأليفات متعدد از خداوند متعال مي خواست كلمات پاياني عمرش خواندن زيارت عاشورا باشد، و پس از آن به سوي باري تعالي بشتابد. خداوند دعاي وي را اجابت نمود، و پس از اتمام خواندن زيارت عاشورا روحش به ملكوت اعلي شتافت و روحش قرين رحمت و محشور با اولياي خدا شد.
2. آيت الله شيخ صدراي بادكوبه اي با دانش فراواني كه داشت مقيّد به خواندن زيارت عاشورا بود.
3. يكي از بزرگان گويد: … يكي از روزها به وادي السلام و به مقام امام مهدي(عج) رفتم، آن جا مرد پيري را با چهره اي نوراني ديدم، مشغول خواندن زيارت عاشورا بود و چنين به نظر مي رسيد كه زائر است، وقتي نزديك او رفتم، تصويري در برابرم نمايان شد گويي پرده حجاب را براي من كنار زدند حرم امام حسين عليه السلام را ديدم كه زائرين مشغول به عبادت و زيارت بودند. از آنچه ديدم تعجب كردم، اندكي به عقب رفتم، و به حالت طبيعي بازگشتم، بار ديگر نزديك او شدم، همان حالت اول براي من نمايان شد. اين حالت چندين بار برايم تكرار شد.
صبح روز بعد، به مكاني كه زائران براي زيارت در آن سكني مي كنند رفتم تا از محضرش استفاده كنم و از حال و محل او سؤال كردم گفتند: آن شخص براي زيارت آمده بود و امروز اثاثيه و وسايلش را جمع كرد و از اينجا رفت.
از زيارت او نااميد نشدم، به وادي السلام رفتم تا شايد او را بيابم، آنجا با شخصي ملاقات كردم كه امور غيبي عجيبي را برايم متذكر مي شد و بعضي از مسايل را روشن مي نمود، بدون آن كه سؤال كنم؛ به من گفت: زائري را كه در پي او هستي رفته است.
4. بزرگ فقها و مجتهدين آيت الله شيخ مرتضي انصاري هميشه زيارت عاشورا و صد بار لعن و صد بار سلام آن را حرم مولي الموحدين اميرالمؤمنين عليه السلام مي خواند و با تداوم در خواندن آن زبانش در خواندن بسيار سريع بود، زيارت را همراه با لعن و سلام تقريباً نيم ساعت و يا چند دقيقه بيشتر به پايان مي رسانيد، و اگر كسي تداوم او را در خواندن زيارت عاشورا مي ديد مي گفت: او مشغول مسايل اصولي و فقهي نمي باشد، و با ملاحظه تحقيقاتش در مسايل علمي و نظريات ظريفش در فقه و اصول مي گفت: او اهل خواندن زيارت عاشورا و… نيست!
اهميت تحقيق و پژوهش
الإمام الباقر عليه السلام
تَذاكُرُ العلمِ دِراسَهٌ وَ الدِّراسَهُ صَلاهٌ حَسَنَهٌ.
مذاكره ي علم، خود، نوعي تحقيق و پژوهش است و تحقيق و پژوهش{ارزش} نماز نيكو را دارد.
كليني، الكافي، ج1، ص41
آنچه در پي مي آيد، مصاحبه آيت الله مصباح يزدي با نشريه پرتو سخن است كه پيرامون زندگي مقام معظم رهبري مدظله العالي صورت گرفته است:
يكي از نعمت هاي بزرگي كه اگر ساليان دراز تمام وقتمان را صرف كنيم كه خدا را شكر كنيم، حقش ادا نمي شود؛ برقراري نظام اسلامي، حاكميت ولايت فقيه و بخصوص وجود شخص مقام معظم رهبري مدظله العالي و برقراري نظام اسلامي خداپسند است كه آرزوي همه انبيا و اوليا و صالحان عالم در طول تاريخ بوده و جز در يك محدود خاص زماني و مكاني، موارد روشني از آن سراغ نداريم. اين نعمت عظيمي است كه به دست امام(ره) بنيان گذاري شد و به دست مقام معظم رهبري (مدظله العالي) آبياري و پرورش داده شد. نعمت هاي ديگر هر قدر بزرگ باشد، در قبال اين نعمتي كه مي تواند سعادت ابدي و بي نهايت بيافريند، در حكم صفر است. ما بايد اين نعمت عظيم الهي را به ياد مردم بياوريم كه بدانند چه قدر بايد شكر اين نعمت را به جا بياورند و يكي از فوايدش اين است كه آدم وقتي به عظمت يك چنين نعمتي پي مي برد، تحمل كمبودها و كاستي ها كه از لوازم طبيعي حوادث اين جهان است، برايش خيلي آسان مي شود.
حقيقت اين است كه من زمان امام(ره) هر وقت ذهنم متوجه اين مي شد كه بعد از امام چه خواهد شد، مضطرب مي شدم؛ اما از وقتي كه مقام معظم رهبري(مدظله العالي) عهده دار اين مسئوليت شدند، مثل آب خنكي بود كه روي شعله آتش مي ريزد. گويا روح امام(ره) در ايشان حلول كرده و همان عظمت با ويژگيهاي ممتاز در شخصيت ايشان ظاهر شد. انتخاب ايشان بهترين گزينه اي بود كه امكان داشت بعد از امام(ره) تحقق پيدا كند. همه مي بينيم كه خدا چه ظرفيتي، لياقتي و قابليت هايي در وجود اين مرد ذخيره كرده است و مددهاي الهي نيز بر آن ها افزوده مي شود. بعد از نعمت معرفت خدا و ولايت اهل بيت(ع)، ارزش وجود ايشان براي فرد فرد ما از مجموع نعمت هاي مادي كه خدا به هر فردي مي دهد، بيشتر است.
زندگي ايشان با رؤساي جمهوري و رهبراني كه در عالم هستند؛ از لحاظ توانايي مديريت، سعه صدر، جامعيت، تقوا، مهرباني، دلسوزي و صدها فضيلت ديگر قابل مقايسه نيست. در زندگي بيش از سي ساله مسئوليت رسمي ايشان يك نقطه سياه نمي شود پيدا كرد، در حالي كه ديگران براي رسيدن به مقامشان حق كشي مي كنند، پول خرج مي كنند، تبليغات سوء مي كنند. بعضي ها كه به مقامي مي رسند، چقدر سوء استفاده مي كنند.
ابعاد شخصيت ايشان واقعاً به گستردگي روح عظيم يك انسان وارسته است. در مسائل مديريتي كشور كه خيلي بارز است. همچنين ايشان با هر گروهي مي نشيند، در هر زمينه اي صحبت مي كند مثل ادبيات، شعر، تاريخ، ورزش، خطاطي، هنر … و در هر زمينه اي حرفي براي گفتن دارد؛ بلكه بر همه آن متخصصين پيشي مي گيرد، مگر مسائل خيلي فني در برخي زمينه ها مثل پزشكي كه توقعي نيست، يك شخصيت روحاني از آن ها اطلاع داشته باشد.
متأسفانه آن ابعاد اصلي شخصيت ايشان كه با مسئله رهبري و ولايتشان ارتباط دارد، كمتر مورد توجه قرار مي گيرد؛ اول فقاهت ايشان است.
كساني كه شاهداني بهتر از آن ها در اين زمينه نمي شود پيدا كرد، شهادت مي دهند كه ما در فقاهت، ايشان را نه تنها كم تر از اقرانشان نمي دانيم؛ بلكه در مواردي براي ما ثابت شده كه ايشان افضل هم هستند. از علومي كه در فقاهت به كار مي آيد و كمتر محقق برجسته اي در آن وجود دارد، رجال است. اگر ما در عالم تشيع سه نفر رجالدان قوي داشته باشيم، يكي از آن ها ايشان هستند. و در بسياري از رشته هاي علمي ديگري كه متأسفانه آن طور كه بايد و شايد شناخته شده نيست. در مسائلي كه ارتباط با حافظه دارد، مثل قضاياي تاريخي و تحليل تاريخ كه در حد اعجاز است. تقوا، ساده زيستي و زهد ايشان داستان هايي دارد كه براي بعضي مثل افسانه حساب مي شود كه كسي در يك چنين موقعيت حساسي با اين همه امكاناتي كه در اختيارش قرار دارد، اين طور ساده و زاهدانه زندگي مي كند و ده ها فضيلت ديگري كه واقعاً شمارش آن ها مشكل است، چه رسد به بيانش. اگر هر يكي از اين ها در فردي باشد، او يك فرد بسيار ممتاز اجتماعي به شمار مي رود. وقتي خدا مجموع اين ها را در يك فرد جمع كرده و او را در رأس اين ملت قرار داده است، چقدر ما بايد قدر اين نعمت را بدانيم. …
نامه جامعه/شماره75و76/آذر و دي1389
امام خميني ره
اگر عاشورا و فداكاري خاندان پيامبر(ص) نبود، بعثت و زحمات جانفرساي نبي اكرم(ص) را طاغوتيان آن زمان به نابودي كشانده بودند…؛ لكن اراده خداوند متعال بر آن بوده و هست كه اسلام رهايي بخش و قرآن هدايت افروز را جاويد نگه دارد و با خون شهيداني چون فرزندان وحي، احياء و پشتيباني فرمايد و از آسيب دهر نگه دارد.
صحيفه امام، ج14، ص406
امام خامنه اي مدظله العالي
عاشورا يك حادثه تاريخي صرف نبود؛ عاشورا يك فرهنگ، يك جريان مستمر و يك سرمشق دائمي براي امت اسلام بود… . اين سرمشق فقط شهيد شدن هم نيست؛ يك چيز مركب و پيچيده و بسيار عميق است. سه عنصر در حركت ابي عبدالله(ع) وجود دارد، عنصر منطق و عقل، عنصر حماسه و عزت و عنصر عاطفه.
1387/2/14
آيت الله احمدي ميانجي ره
روابط خود را با اهل بيت عليهم السلام روز به روز زيادتر كنيد. همواره توسل داشته باشيد ولو با خواندن زيارت جامعه يا امين الله يا زيارت عاشورا. با آنان درد دل كنيد و به درِ خانه غير آنان نرويد. با امام زمان(عج) هميشه رابطه برقرار كنيد.
احكام روز عاشورا
روز عاشورا داراي احكامي است:
1. روز عاشورا روز حُزن و ماتم اهل بيت عليهم السلام و شيعيان آن بزرگواران مي باشد.
بنابراين، شايسته است همه مؤمنان در اين روز، به اقامه عزاي سيدالشهدا عليه السلام، خاندان و ياران آن حضرت پرداخته كارهاي عادي و روزمره را ترك نمايند.(به استثناي شغل هاي ضروري)
2. مستحب است در اين روز هزار مرتبه گفته شود: اللهم العن قتله الحسين عليه السلام.
3. مستحب است مؤمنين در روز عاشورا به يكديگر اين جمله را بگويند: اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسين عليه السلام و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره مع وليه الامام المهدي من آل محمد عليهم السلام.
4. مستحب است خواندن زيارت عاشورا در اين روز.
اقوال فقها در مورد صوم يوم عاشورا
فقهاي اماميه در مورد روزه روز عاشورا داراي ديدگاه هاي متعدد مي باشند:
قول اول: استحباب روزه روز عاشورا به شرط اين كه همراه با حزن باشد، و اين ديدگاه شيخ مفيد(متوفاي 413ق) و شيخ طوسي(متوفاي460ق) و ابن زهره(متوفاي585ق) است.
قول دوم: حرمت. و اين نظر صاحب حدايق(متوفاي1186ق)مي باشد. ايشان روزه عاشورا را مانند روزه عيد فطر ممنوع مي داند.
قول سوم: كراهت به معناي اقليت ثواب. و اين نظر كاشف الغطاء(متوفاي1228ق) و برخي ديگر از بزرگان مانند امام خميني (ره)است.
قول چهارم: استحباب بدون كراهت. و اين فتواي مرحوم آيت الله العظمي خويي(ره)(متوفاي1413ق) است.
سؤال: آيا امساك از خوردن و آشاميدن، بدون نيت روزه، حكم روزه را دارد و همان اقوال چهارگانه جاري است؟
جواب: خير، بلكه شايد شايستگي اين گونه امساك به ياد تشنگي و گرسنگي خاندان و فرزندان سيدالشهدا عليه السلام، مورد اتفاق همه بزرگان باشد.
سؤال: با توجه به نظرات فقهي فوق، حكم روزه روز عاشورا چيست؟
جواب: در حكم روزه روز عاشورا همان طوري كه گفته شده اختلاف است. ولي همه فقها بر اين باورند كه چنان چه شخصي، عناد با خاندان پيامبر(ص) داشته و به شكرانه شهادت آن حضرت روزه بگيرد، روزه اش باطل است.
تهيه و تنظيم: حجه الاسلام والمسلمين سيد جعفر رباني
اينك كربلا مي خوانَدَم
پارچه رو كه زدم كنار بُهتم برد. باورم نمي شد. خود محمدحسين بود. دوست هميشگي من. هنوز داشت مي خنديد. شروع كردم به گشتن جيب هايش. مي خواستم وسايلشو زودتر برسونم دست خانواده اش. توي جيبش يه كاغذ پيدا كردم. روش نوشته بود:«مي روم مادر، كه اينكه كربلا مي خوانَدَم»
خاطره اي از شهيد محمدحسين شهربانوزاده
سه دوره از زندگي حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام در بيانات رهبر معظم انقلاب
درس عاشورا، درس فداكاري و دينداري و شجاعت و مواسات و درس قيام لله و درس محبت و عشق است…
براي اين كه قدري معلوم شود كه اين حادثه چقدر عظيم است، من سه دوره كوتاه را از دوره هاي زندگي حضرت ابي عبدالله الحسين عليه السلام را اجمالاً مطرح مي كنم. شما ببينيد اين شخصيتي كه انسان در اين سه دوره مي شناسد، آيا مي توان حدس زد كه كارش به آن جا برسد كه در روز عاشورا يك عده از امّت جدّش او را محاصره كنند و با اين وضعيت فجيع، او و همه ياران و اصحاب و اهل بيتش را قتل عام كنند و زنانشان را اسير بگيرند؟
اين سه دوره، يكي دوران حيات پيامبر اكرم(ص) است. دوم، دوران جواني آن حضرت، يعني دوران بيست و پنج ساله تا حكومت اميرالمؤمنين است. سوم، دوران فترت بيست ساله بعد از شهادت اميرالمؤمنين تا حادثه كربلاست.
در دوران حيات پيامبر اكرم(ص)، امام حسين(ع) عبارت است از كودك نور ديده سوگلي پيامبر…
عزيزترين عزيزان پيامبر؛ كسي كه رئيس دنياي اسلام، حاكم جامعه ي اسلامي و محبوب دل همه مردم، او را در آغوش مي گيرد و به مسجد مي برد. همه مي دانند كه اين كودك، محبوبِ دلِ اين محبوبِ همه است. او روي منبر مشغول خطبه خواندن است كه اين كودك، پايش به مانعي مي گيرد و به زمين مي افتد. پيامبر از منبر پايين مي آيد، او را در بغل مي گيرد و آرامَش مي كند. ببينيد؛ مسأله اين است.
دوره دوم، دوره بيست و پنج ساله بعد از وفات پيامبر تا حكومت اميرالمؤمنين است. حسينِ جوان، بالنده، عالم و شجاع است. در جنگها شركت مي جويد، در كارهاي بزرگ دخالت مي كند، همه او را به عظمت مي شناسند؛ نام بخشندگان كه مي آيد، همه چشمها به سوي او برمي گردد. در هر فضيلتي، در ميان مسلمانان مدينه و مكه، هر جايي كه موج اسلام رفته است، مثل خورشيدي مي درخشد. همه براي او احترام قائلند. خلفاي زمان، براي او و برادرش احترام قائلند و در مقابل او، تعظيم و تجليل و تبجيل مي كنند و نامش را به عظمت مي آورند. جوان نمونه دوران، و محترم پيش همه. اگر آن روز كسي مي گفت كه همين جوان، به دست همين مردم كشته خواهد شد، هيچ كس باور نمي كرد.
دوره سوم، دوره بعد از شهادت اميرالمؤمنين است؛ يعني دوره غربت اهل بيت. امام حسن و امام حسين عليهماالسلام باز در مدينه اند. امام حسين(ع)، بيست سال بعد از اين مدت، به صورت امام معنوي همه مسلمانان، مفتي بزرگ همه مسلمانان، مورد احترام همه مسلمانان، محل ورود و تحصيل علم همه، محل تمسّك و توسّل همه كساني كه مي خواهند به اهل بيت اظهار ارادتي بكنند، در مدينه زندگي كرده است. شخصيت محبوب، بزرگ، شريف، نجيب، اصيل و عالم. او به معاويه نامه مي نويسد؛ نامه اي كه اگر هر كسي به هر حاكمي بنويسد، جزايش كشته شدن است. معاويه با عظمت تمام اين نامه را مي گيرد، مي خواند، تحمّل مي كند و چيزي نمي گويد.