حضرت آیت الله عزیزاله خوشوقت ره
دو رکن اصلی برای طلاب جوان
باید این دو تا را الآن فراهم کنیم:«مزد نخواهیم» و «تسلیم مکتب خدا هم باشیم». اگر الآن درست نکردیم محاسنمان هم بلند و سفید شود، باز هم دنبال پول می گردیم و از کار می اُفتیم. به خصوص مادیت روز به روز مثل سیل دارد می آید و سواحل بیشتری را تحت سیطره خودش قرار می دهد، و می بینیم حتی ما را هم گرفتار مسأله مادیت و پول و غیره کرده است! که در این صورت ما فرقی با آن ها نخواهیم داشت؛ آن ها پول می خواهند و ما هم پول می خواهیم، منتهی کارها با هم فرق دارد. کار ما این است و کار آن ها چیز دیگری است.
بنابراین شغل ما تابع شغل انبیا علیهم السلام است. انبیا علیهم السلام تسلیم بودند، ما باید حداقل عدالت را داشته باشیم و دَم از پول هم نزنیم. اگر اسم پول آوردیم مانند فضله موشی است که در یک دیگ برنج می اُفتد و همه را نجس می کند، فکر مردم بر می گردد؛ می گویند این هم پولی است و پول می خواهد و از آن جا پا شده و این جا آمده است برای پول!
بنابراین در این صورت تبلیغ به درد هدایت نمی خورد. ما امروز این درس را از حضرت نوح علیه السلام یاد بگیریم که در برابر فرموده خدا در کتاب و عترت هم باید تسلیم باشیم و هم صحبت پول و مزد را از زبان مان حذف کنیم.«چقدر می دهند؟!» نمی دانم؛ «چرا ندادند؟!»، «کم دادند!!» و… این ها هیچ کدام در کار ما نیست.
موضوع: "جور واجور"
موانع سلوک از نگاه عالم عارف، حضرت آیت الله سید احمد کربلایی
وقتی انسان به فکر حرکت می افتد و در صدد برآوردن سر از پستی ها بر می آید، در وهله اول، شیطان در راه نزدیک شدن به عمل و انجام آن سنگ اندازی می کند، مشغولیت های دیگر برای او پیش آورده و جلوه ساختگی به کارهای بی نور و فروغ می دهد. آن گاه که انسان از این{عقبه} گذر کرد و اندیشه خود را با کمک الهی به عزم تبدیل ساخت و در ساحل عمل قرار گرفت، تلاش می کند که او را در«هاویه ریا» گرفتار سازد و با تصرف در قوه تخیلیه او، سمت عمل را شیطانی کند و انگیزه های باطل برای او به گونه حق جلوه دهد.
با گذر از این«عقبه کئود» باز هم سالک را راحت نمی گذارد، او را به دام«غفلت» مبتلا ساخته بقاء بر«نیت قربیه» را از او می گیرد، در این راستا خیالات و بافته های مطالق رسوبات نفسانی تطهیر نشده و ساخت روحی او می تراشد و دوام عمل را مشوش می سازد.
اگر به کمک الهی از این مرحله سربلند بیرون آمد، باز هم از او دست بر ندارد، او را به«سمعه» گرفتار می سازد. چنان چه این دام را پشت سر نهاد، دام عظیم«غرور» را بر سر راه او می گستراند، چه کم اند آنانی که از این دام سالم رهند. با گذر از این دام نیز باید با تکیه بر خدا و مراقبت شدید جلو رفت و گرنه در دام های نامرئی تری مانند«قناعت» و «رکورد» گرفتار آید و در این گردونه معاذالله عوامل نزول و پستی گرایی دوباره جوانه زده و او را به«اسفل السافلین» کشاند. بنابراین از جانب خداوند فیاض که سفره عطایای او در همه جا و همه وقت گسترده است، منعی نیست.
مانع در خود ماست، یا ظرفیت و لیاقت نزول آن{فیوضات} را در خود ایجاد نکرده ایم و یا در طلب آن کاهل بوده ایم.
آیت الله صافی گلپایگانی دام ظله
در دعوت مردم به سوی خدا، ادب و حُسن خلق داشته باشیم
اولین نکته ای که خود و طلاب عزیز و مدرسین عالی مقام را به آن توصیه می نمایم این است که در سیر دانشوری و دانشجویی، دو بال کتاب و سنت؛ قرآن مجید و احادیث شریفه را وسیله پرواز و عروج به معارج علم و معرفت بدانند و الهام از کتاب خدا و هدایت های اهل بیت علیهم السلام را در خودسازی و معرفت افزایی و تکمیل بصیرت دینی، مصدر همه بینش ها و کمالات علمی و عملی بدانیم.
نکته دوم که باید طلبه این علوم و شاگرد این مکتب وحیانی به آن آراسته باشد، خود نگهداری در برابر دنیا، جلوه های مادی و شهوات حیوانی و مقامات و مناصب ظاهری است که هر چه یک عالم دینی به آن بیشتر مقید باشد، توفیقش، شجاعتش در امر به معروف و نهی از منکر و حفظ شئون دینی بیشتر خواهد شد. طمع به این زخارف دنیا، انسان را ذلیل و از استقلال ساقط می نماید. علاقه به ریاست و برتری جویی هم، انسان را ضعیف و خودباخته می نماید حتی به مقامات دینی نیز نظر استقلالی داشتن، مذموم است.
فرموده ای از این تأکید بالاتر نیست که سومین نکته این که در درس، تدریس، بحث و تحقیقی، خلوص نیت و خدمت به بسط علم و دفع جهل از خود و دیگران را وجهه همت قرار دهند و بدانند که بزرگ ترین خدمت به بندگان خدا و بالاترین سعی، در افزایش بینش و معرفت بندگان خدا به خدا و جهل زدایی است.
قرآن کریم و حدیث در رشته های مختلف کمالات انسانی در نهایت ایجاز، جامع ترین دستورات را در اختیار بشر قرار داده است. از شخص حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم علاوه بر قرآن کریم که کلام الهی است، هزاران کلمات علم و حکمت روایت شده است و بحمدالله در فرهنگ و علم و معرفت غنی ترین و بهترین مکتب ها و تعلیمات را در اختیار داریم.
نکته چهارم این است که در مقام هدایت مردم و دعوت آن ها به خدا و عمل به احکام، باید از کمال حسن خلق، نرمی، خوش برخوردی و ادب استفاده نمود که خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:«فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک» به(برکت) رحمت الهی، در برابر آنان{مردم} نرم(و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگ دل بودی، از اطراف تو، پراکنده می شدند.(آل عمران/آیه159)
یک روحانی باید همیشه با مردم بوده و ملجأ و پناهگاه آنان در مشکلات دینی، اجتماعی و فکری مردم باشد و همیشه و در همه حال، خودش به یاد حضرت بقیه الله الاعظم ارواح العالمین له الفدا بوده و مردم را نیز به آن امام عزیز و مهربان دعوت نماید.
آیت الله بهاءالدینی ره
ذکر زبانی و قلبی!
محصول و نتایج ذکر زبانی، «مادامی» است، یعنی تا وقتی انسان مشغول است بهره مند است، ولی نتایج ذکر قلبی همیشگی است. باید قلب و دل به ذکر، ربط داشته باشد. چه بسیار ذکرها که نتیجه مادامی هم ندارد و انسان را از مذکور حقیقی باز می دارد و به خود مشغول می کند.
به تسبیح و ذکر و وِرد گول نخورید، ممکن است چیزی عادت انسان شود، وقتی عادت شد، ترک آن وحشت آور است و منشأ اثر هم نیست. انسان گاهی مثل ضبط صوت می شود، می گوید و می خواند و هیچ متوجه نیست. لذا چیزی عاید او نمی شود.
مهم ترین رسالت طلبه چیست؟
مهم ترین رسالت ما طلبه ها1
سربازی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است و باید این سربازی را خوب انجام دهیم.
دومین رسالت ما طلبه ها2
روشن کردن و آگاه ساختن کسانی که با ما سر و کار دارند
سومین رسالت ما طلبه ها3
حفظ آبروی اسلام و نظام است، طلبه باید کاری کند که باعث سربلندی اسلام باشد.
چهارمین رسالت ما طلبه ها4
برخورد با افراد منحرف از اهل علم. باید مراقب کسانی که هم لباس ما هستند ولی منحرفند باشیم.
پنجمین رسالت ما طلبه ها5
تهذیب اخلاق و کسب علم داشته باشیم
ششمین رسالت ما طلبه ها6
کسب تقوا و دیانت است تا بتوانیم جامعه را تربیت کنیم.
هفتمین رسالت ما طلبه ها7
ساده زیستی طلبه است. مثل زندگی ائمه اطهار علیهم السلام
هشتمین رسالت ما طلبه ها8
قناعت، شجاعت، صبر و زهد است.
نهمین رسالت ما طلبه ها9
هنر و صداقت و تعهد داشته باشیم مثل حضرت امام خمینی ره که هر سه را داشت.
دهمین رسالت ما طلبه ها10
پرهیز از تجمل و تشریفات است.
یازدهمین رسالت ما طلبه ها11
دخالت های بی مورد در امور مختلفه می باشد چون ما وظیفه ارشادی داریم.
دوازدهمین رسالت ما طلبه ها12
ارتباط با مردم خیلی مهم است و ارتباط با همدیگر(طلاب با طلاب)
آیت الله العظمی بهاءالدینی ره
انسان شدن به این است که از محرمات الهی فاصله گرفته شود. اگر خوب و بد را فهمیدی و فهمیدی اطاعت خدا خوب و معصیت او بد است، دروغ، غیبت و… بد است، آن وقت انسان می شوی. مادامی که انسان گرم دنیا باشد، این ها را نمی فهمد چون آن قدر گرفتاری دنیا زیاد است که تمام نمی شود، مگر اینکه از امور نفسانی- شیطانی منقطع شود. اگر افسار نفس را رها و خدا را فراموش کند، حاضر است کشوری را نابود سازد، اما وقتی مرد خدا باشد به خاطر یک بچه یتیم هم خوابش نمی برد.
این فرق حق و باطل است. اگر در برابر بچه یتیم خوابت برد، انسان نیستی و به مقام انسانیت نرسیده ای. اگر خدا توفیق دهد و انسان در حدود خود قرار گیرد، از قرآن و کتاب الله می تواند استفاده کند، از مواعظ و نصایح و جهان آفرینش می تواند استفاده نماید و فهم و شعور و تزکیه پیدا کند و تأمل نماید که یزیدها کجا رفتند، شرق و غرب کجا رفتند و از آن طرف آثار انبیا را هم ببیند. الآن مشاهد آن ها از دیگران بهتر کار می کند؛ کسی که برای حوائج خود به مشاهد آن ها می رود، جواب می دهند، خیال نکنید این همه که به مشهد می روند، بدون نتیجه هستند، این بشر حاضر نیست یک قدم مجّانی کار کند.
بنابراین اگر توانستی دروغ ها را، نقشه و کلک ها را که اسمش را روشنفکری می گذاری تعطیل کنی، آن وقت ممکن است به انسانیت برسی و در این حال می فهمی سخن پیامبر روی حساب است. دستگاه اسلام حتی جهادش هم ترویج است که در جبهه ها مواظب است حقوق و حدود پایمال نگردد و یک نفر بی گناه کشته نشود.
خدا همه شما را موفق کند که با اسلام آشنا شوید و از اسلام کمال استفاده را نمایید و نورانی شوید و بدانید که در برابر حوادث جهانی تنها محافظ انسان، برنامه اسلام است.
نشان بهشتی و جهنمی!
با اینکه او را ندیده بود ولی خیلی دوستش داشت. آن روز مثل همیشه در دکان نانوایی مشغول کار بود. غریبه ای گرسنه وارد شد. از تنور پُر از نان او فقط یک نان برای رضای خدا، طلب کرد. نانوا دهان به ناسزا گشود و هر چه لایق خودش بود نثارش کرد. مرد سر به زیر انداخت و رفت. یکی از مشتری ها رو به نانوا گفت: مگر او را نشناختی؟ پاسخ داد: او هم گدایی مثل بقیه گداها بود. مشتری که بُهت زده سخن می گفت، ادامه داد: او عارف نامی شهر و استاد عرفان بود. نانوا هراسان از مغازه بیرون دوید. دوان دوان به سمت مرد رفت. هر چه در توان داشت برای عذرخواهی به کار بست. از او خواست تا منّت بر سرش گذارد و سر سفره طعامش حاضر شود. عارف سکوت کرد. نانوا گفت: منّت بر من بگذار و شبی در سرای من بگذران تا به شکرانه این توفیق و افتخار که نصیب من می کنی، مردم بسیاری را اطعام کنم. آن مرد بزرگ پذیرفت.
شب فرا رسید. میهمانی عظیمی بر پا شد. صدها نفر از مردم بر سر سفره ی او نشستند. نانوا صد دینار در آن ضیافت هزینه کرد و همگان را از حضور عارف نامی در خانه خود خبر داد. سر سفره، اهل دلی روی به عارف کرد و گفت: یا شیخ! نشان دوزخی و بهشتی چیست؟ عارف گفت: دوزخی آن است که یک گرده نان را در راه خدا نمی دهد؛ اما برای نام یک بنده ناتوان و بیچاره، صد دینار خرج می کند.
برهنگی و بی حجابی، دامی شیطانی
بدون شک شیاطین جهان و فتنه گران بی هویت، بیشترین تلاش خود را در گسترش بی حجابی دارند؛ زیرا اهداف خود را با برهنگی زنان به ثمر می رسانند. شیطان بزرگ(ابلیس) نیز سبب برهنگی و فریب آدم و حوا شد، خداوند در قرآن می فرماید:
ای فرزند آدم! مبادا شیطان شما را بفریبد، آن چنان که پدر و مادر شما را از بهشت راند، لباسشان را از تنشان بیرون آورد تا عیب و عورتشان را با آنان نشان دهد، مسلماً او و گروه وابسته به او، شما را از جایی و به گونه ای می بینند که شما آن ها را نمی بینید، ما شیاطین را اولیا و همکاران کسانی قرار دادیم که ایمان نیاوردند.
یکی از مهم ترین دام های شیطانی، کندن لباس و کشف حجاب و پوششی است که خداوند برای آدمیان فرستاده است؛ زیرا لباس و حجاب، وسیله ای برای آراستن انسان به زینت عفّت، حیا، تقوا، پاکدامنی، وقار و شخصیت است و شیطان می کوشد تا حقایق حجاب و پوشش را زشت و از طرف دیگر کشف حجاب و برهنه ساختن اندام را زیبا جلوه دهد و با گرفتن حیا و تقوا بر آنان مسلّط شود، چنان که اولیای شیطان و استعمارگران فرانسه برای تسلط بر الجزایر به این نتیجه رسیده اند که اگر بخواهیم به تار و پود جامعه ی الجزایر، هجوم بریم و استعداد مقاومت آنان را از میان برداریم باید زن ها را تحت سلطه قرار دهیم. آن ها با صراحت گفتند: اگر زن ها را در دست بگیریم همه چیز به دنبال آن خواهد آمد.
آن گاه دستگاه شیطانی استعمار برای تجزیه ی الجزایر مسئله کشف حجاب را در ردیف اول اهمیت قرار می دهد و برای تسخیر زنان با حجاب، مبالغ بسیاری را سرمایه گذاری می کند و از سوی دیگر خود را مدافع زنان معرفی کرده، لطیفه ها، مثال ها و شعارهایی می سازد تا زنان باحجاب و مردان آن ها را با عنوان«بازماندگان دوران توحش قرون وسطایی» تحقیر کند.
به تعبیر فرانتس فانون در کتاب انقلاب الجزایر: هر چادری که دور انداخته شود، افق جدیدی در برابر استعمار گشوده می شود و بدن الجزایری را که عریان شده است، تماماً به او نشان می دهد و پس از دیدن هر چهره بی حجاب، امید حمله کردن اشغالگر، ده برابر می شود. هر چادری که می افتد و هر چهره ای که به نگاه جسور و ناآرام اشغالگر عرضه می شود، به این معنی است که الجزایر به انکار وجود خویشتن پرداخته و هتک ناموس از جانب اشغالگران را پذیرفته است و به تعبیر قرآن: شیطان و همکاران طاغوتی اش را به گونه ای می بینند که شما آن ها را نمی بینید و بر افراد بی ایمان تسلط می یابند و در زمره ی اولیای آن ها قرار می گیرند،«اِنَّهُ یَراکُم هُوَ قَبیلُهُ مِن حَیثُ لاتَرَونَهُم»؛ اما زن باحجاب که خود را با لباس می پوشاند و بر خلاف خواسته ی شیاطین، بیرون و دیگران را می بیند؛ ولی خود دیده نمی شود، به نوعی محرومیت را به استعمارگران و اولیای شیطانی تحمیل می کند؛ زیرا به گفته ی فرانتس فانون: این دیدن یک طرفه است و طرف مقابل نمی تواند او را ببیند و زنی که دیده نمی شود، تسلیم نمی گردد و خود را عرضه نمی کند.
گفتنی است که دختران غربی نیز به ستوه آمده اند، به قدری افسارگسیختگی در غرب، زنان را به ستوه آورده که در سال های اخیر، دختران و زنان غربی، اسلام را به عنوان حامی حقوق زنان پذیرفته اند و فوج فوج به اسلام روی می آورند به خصوص در انگلیس و فرانسه.
فرشتگان زمین/عباس رحیمی
آیت الله العظمی بهجت ره
شرط استجابت دعا ترک معصیت است«اَوفُوا بِعَهدِی اُوفِ بِعَهدِکُم»؛ «فَاذکُرُونی اَذکُرکُم» «اُدعُونِی اَستَجِب لَکُم» گاهی مصلحت در غیر تعجیل است و گاهی مصلحت در تبدیل به احسن است؛ داعی خیال می کند مستجاب نشده است و اهل یقین می فهمند.
الإمام علیّ علیه السلام
کِتابُ المَرءِ مِعیارُ فَضلِهِ، و مِسبارُ نُبلِهِ.
نوشته ی آدمی سنجه ی دانش و مقیاس شخصیت اوست.
شرح غررالحکم-635/5
خوش تر ز کتاب در جهان یاری نیست
در غمکده ی زمانه غمخواری نیست
هر لحظه از او به گوشه ی تنهایی
صد راحتی است و هرگز آزاری نیست