برگی از شقایق
بی سیم چی گردان بود و به خط ملائک وصل می شد و
بعد هم … الو… الو … و صدا قطع شد … غلامعلی عرشی
در خون غلتید و عرشی شد …!
طلبه مبارز و بسیجی مخلص ، غلامعلی عرشی با عشق و
علاقه به معارف اهل بیت علیه السلام در مدرسه الحجه
نجف آباد به تحصیل پرداخت و مدتی در محضر استادان آن
حوزه زانوی ادب بر زمین زد. اما دیری نگذشت که جلوه های
ایثار و مردانگی و شعاع رخشان شهادت ، وجود او را شعله ور
ساخت تا به صف رزمندگان پیوست . پنج بار عازم دیار نور شد
و مجاهدت ها نمود.
غلامعلی ده ماه و هیجده روز از عمرش را در جبهه ها وقف
خدا کرد و با تجارتی بزرگ خریدار بهشت و رضوان الهی شد.
مسئولیت های او بی سیم چی گردان و فرماندهی دسته بود تا
سرانجام نماز عشق و حماسه را در میان آتش و خون در جزیره
مجنون خواند.
نقش بسزای شهید عرشی در تظاهرات ، پخش نوارها و اعلامیه های
امام خمینی (ره ) و نیز شعار نویسی و … علیه رژیم غاصب پهلوی
ستودنی است . او صمیمی و مهربان بود ، به پدر و مادر خود کمک
می کرد ، در نماز جمعه و جماعت حضور می یافت و نسبت به بر
پایی مراسم ، حفظ شعایر مذهبی و در امور فکری و عقیدتی کو شا ،
و فعال و جدی بود.
گلواژه های شهید
تفنگ مرا روی زمین نگذارید و پیروی از ولایت فقیه را سر
لوحه کار خود قرار دهید .
برادرانم ! امروز اسلام در خطر است….