پیوند: http://porseman.org
درسهايي از ازدواج حضرت علي(ع) و حضرت فاطمه(س)
تمام دوران زندگي و ازدواج حضرت علي (ع) و حضرت زهرا (س) الگويي است براي كساني كه مي خواهند در دنيا و آخرت سعادتمند شوند ما در اينجا تنها به گوشه اي از اين الگوهاي اخلاقي و تربيتي اشاره مي كنيم:
1- الگوي عفاف و پاكدامني. 2- كفو و همتا بودن. 3- تقسيم كار .4ـ همسرداري .5ـ پرورش فرزندان 6ـ سبك بودن مهريه .7ـ جهيزيه به اندازهي نياز .8ـ جشن عروسي و دوري از گناه .9ـ سادگي با خوشحالي منافات ندارد .10ـ بي تكلفي
1ـ الگوي عفاف و پاكدامني
حضرت زهرا (س) الگويي است به تمام معني براي عفاف و حجاب و پاكدامني، چرا كه در هر حالتي پايبند به عفت و حجاب خويش بود، كه نمونه هاي آن بسيار است، مثلاروزي مرد نابينايي، پس از اجازه، به خانه فاطمه(س) آمد، پيامبر(ص) در آن جا حاضر بود، فاطمه(س) خود را از آن نابينا پوشانيد و از او فاصله گرفت، پيامبر(ص) به او فرمود: چرا از مرد نابينا فاصله گرفتي، با اين كه او تو را نميبيند؟ فاطمه(س) پاسخ داد: او اگر مرا نميبيند من كه او را ميبينم، وانگهي او بوی مرا استشمام ميكند. رسول خدا(ص) به نشانه تصديق گفتار فاطمه(س)، خطاب به او فرمود: أَشْهَدُ اَنّكِ بَضْعَةٌ مِنّي؛ گواهي ميدهم كه تو پاره تن من هستي. (بحارالانوار، ج43، ص91).
2 - کفو و همتا بودن:
یکی از اصول اساسی و رازهای موفقیت ازدواج، کفو و همتا بودن دختر و پسر با هم است، زیرا تنها در صورت همتا و همشأن بودن دو زوج است که درک متقابل آنان از یکدیگر امکانپذیر است.
برخی تصور میکنند کفویت تنها به شرائط ظاهری از قبیل مسائل نژادی و یا وضعیت مادی و رفاهی بستگی دارد. در صورتی که چنین نیست، بلکه همتایی و هم سوئی آرمانها، خواستها و تمایلات روحی و روانی افراد، میزان آگاهیهای علمی و دینی و میزان تعهد عملی به مکتب و مذهب، و ارزش نهادن به ویژگیهای اخلاقی و فرهنگی است. اگر مسئله همتایی نبود، بدون تردید دختران زیبایی در مدینه بودند که از ازدواج با حضرت علی (ع) خرسند میشدند. اما او حتی از آنان خواستگاری هم نکرد و برای حضرت فاطمه (س) نیز خواستگاران فراوانی بودند امّا حضرت فاطمه (س) و پیامبر(ص) به این وصلتها راضی نشدند تنها حضرت فاطمه (س) و روح والای او بود که زیباییها و شکوه معنوی حضرت علی(ع) را درک میکرد . در این مورد پیامبر اکرم (ص) فرمودند: اگر خدا علی را نمیآفرید برای فاطمه کفو و همتایی وجود نداشت. (ینابیع الموده، ص 177 و 237).
3ـ تقسيم كار
يكي از مسائل مهم در هر خانوادهاي، چگونگي تقسيم كار بين زن و شوهر و تعيين محدوده وظيفه و مسئوليت هر كدام از آنها است. اين مسئله آن قدر با اهميت است كه حتي علي(عليهالسلام) و زهرا(سلاماللهعليها) نيز نزد رسول خدا(صلي الله عليه و آله) آمدند و از ايشان خواستند تا كارها را ميان آنها تقسيم كند و حدود مسئوليت هر يك را معين سازد. پيامبر(صلي الله عليه و آله) با درايت ويژه خود و بر اساس آموزههاي الهي در تقسيم بندي بسيار زيبايي، كارهاي درون خانه را به حضرت زهرا(سلاماللهعليها) و كارهاي بيرون خانه را به داماد شايسته خويش سپرد. اين تقسيم كار آن چنان تازه عروس را به وجد آورد كه فرمود: خدا ميداند كه من چقدر از اين مطلب خوشحال شدم كه كارهاي بيرون خانه بر دوش من نيافتاد. (بانوي نمونه اسلام: ص 96 ).امام صادق(عليهالسلام) فرموده است: علي(عليهالسلام) هيزم و آب خانه را فراهم ميآورد و خانه را رفت و روب ميكرد. حضرت زهرا(سلاماللهعليها) نيز آسياب ميكرد و با خمير، نان ميپخت. (بحارالانوار: ج 43، ص 151) اين تقسيم كار بر پايه ويژگيهاي جسمي و روحي مرد و زن صورت گرفت. با اين حال، آنان هيچ گاه از همكاري با يكديگر غافل نگشتند، بلكه گاه و بيگاه، سنگيني كار را از دوش طرف ديگر برميداشتند. روزي رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به خانه پر نور آنان وارد شد و ديد كه عروس و داماد هر دو با هم سرگرم آسياب كردن هستند. پرسيد: كدام تان خستهتر است؟ علي(عليهالسلام) فرمود: فاطمه از من خستهتر است. رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به جاي دختر نازنينش نشست و علي(عليهالسلام) را در آسياب كردن، ياري رساند. (بهجة قلب المصطفي (صلي الله عليه و آله)، ص 495)، در اين روايت، همكاري علي(عليهالسلام) در كارهاي خانه و مهر و محبت و ايثار ايشان نسبت به همسرش آشكار است. به همين ترتيب، فاطمه(سلاماللهعليها) در كارهايي كه بر عهده علي(عليه السلام)گذاشته شده بود، به وي ياري ميرساند. اميرالمؤمنين(عليهالسلام) به يكي از يارانش فرمود: ميخواهي از وضع و رفتار خودم و فاطمه براي تو تعريف كنم؟ (فاطمه) آن قدر در خانهام، آب مي آورد كه آثار مشك بر بدنش آشكار بود. آن قدر آسياب ميكرد كه دستهايش تاول زد. آن قدر در پاكيزگي خانه زحمت ميكشيد كه لباسهايش كثيف ميشد (بانوي نمونه اسلام، ص 97).كوشش در كارهاي منزل و ضعف جسمي كه بر اثر آزار و اذيتهاي صدر اسلام بر او وارد گشته بود، سبب شد از توانايي فاطمه(سلاماللهعليها) روز به روز كاسته گردد، بنابراين نزد پدر رفت تا از ايشان بخواهد خادمي را براي كمك كردن به او در كارهاي خانه، در نظر بگيرد. با اين حال، بدون گفتن مطلب خويش، نزد علي(عليهالسلام) برگشت. علي(عليهالسلام) پرسيد: چه شد؟ فاطمه گفت: به خدا سوگند! با ديدن هيبت رسول خدا نتوانستم از او چيزي بخواهم. اين بار علي(عليهالسلام) به همراه فاطمه(سلاماللهعليها) راهي منزل پيامبر(صلي الله عليه و آله) شدند و نياز خود را بيان كردند. پيامبر(صلي الله عليه و آله) با پاسخ خود، آنان را مجذوب خويش ساخت: فاطمه جان! ميخواهي كاري را به شما ياد بدهم كه از خادم خدمتكار بهتر باشد؟ چون خواستي بخوابي، 34 مرتبه الله اكبر و 33 بار الحمدلله و 33 بار سبحان الله بگو، در اين هنگام علي(عليهالسلام) با مهرباني رو به فاطمه كرد و گفت: براي طلب دنيا نزد رسول خدا رفتيم، ولي پاداش آخرت نصيبمان شد (بحارالانوار، ج 43، ص 85) پس هر دو، با خوشحالي به خانه برگشتند. پس از تولد بچهها، مسئوليت هر دو بيشتر شد؛ زيرا وظيفهي پرورش فرزندان نيز بر كارهاي پيش افزوده گشت. با اين حال، دشواري اين كارها را بر خود هموار ميكردند. روزي، پيامبر(صلي الله عليه و آله) فاطمه(سلاماللهعليها) را ديد كه لباس كم ارزشي بر تن دارد و با يك دست آسيباب ميكند. بچه را نيز در دامن خود نهاده است و شير ميدهد. با ديدن اين منظره، اشك از چشمان پيامبر(صلي الله عليه و آله) جاري شد و فرمود: اي دختر عزيزم! سختي دنيا را بچش تا به شيريني آن دنيا برسي. فاطمه(سلاماللهعليها) نيز به زيبايي تمام فرمود: خدا را براي نعمتهايش سپاسگزارم. (بحارالانوار: ج 43، ص 85 و 86) سختي كارها به گونهاي بود كه حتي ديگران نميتوانستند به راحتي از آن بگذرند و اين، خود، نشان دهنده اوج خلوص نيت فاطمه(سلاماللهعليها) و علاقه مندي او به علي(عليهالسلام) بود. روزي بلال ـ مؤذن پيامبر(صلي الله عليه و آله) ـ ديرتر از معمول به نماز صبح رسيد. چون رسول خدا(صلي الله عليه و آله) علت را جويا شد، گفت: وقتي به مسجد ميآمدم، از كنار خانه علي(عليهالسلام) و فاطمه گذشتم. ديدم فاطمه سرگرم آسياب كردن است و بچهاش گريه ميكند. گفتم: اي دختر پيامبر(صلي الله عليه و آله)! يكي از كارهايت را به عهده من بگذار تا كمكي به شما كرده باشم. فاطمه بچهداري را بر عهده گرفت و من، به گرداندن آسياب پرداختم. به اين دليل، ديرتر به مسجد رسيدم. پيامبر(صلي الله عليه و آله) به بلال فرمود: به فاطمه ترحم كردي، خدا بر تو ترحم كند. (بانوي نمونه اسلام: ص 118).
4ـ همسرداري
رفتار زوجين نسبت به يكديگر به ظرفيت وجودي و شخصيت آن دو بستگي دارد. هر قدر شأن و شخصيت زوجين بيشتر باشد و از جايگاه بالاتري برخوردار باشند، بر مسئوليت پذيري همسران نسبت به يكديگر افزوده ميشود. با نگريستن به جايگاه علي(عليهالسلام) و زهرا(سلاماللهعليها) حساسيتها و مسئوليتهاي همسرداري اين دو بزرگوار را درخواهيم يافت. عروس، دختر رسول خدا(سلاماللهعليها) و عزيزترين مردم نزد او است. فاطمه(سلام الله عليها)، ام ابيها، برترين زنان دو جهان و مصداق بارز كوثر است. داماد نيز علي(عليه السلام) است؛ نخستين مسلمان پس از رسول خدا، وصي پيامبر(صلي الله عليه و آله) و انسان كاملي كه در كعبه به دنيا آمده و همه زندگي اش را وقف اسلام كرده است. بنابراين، هر دو با شناخت كامل از يكديگر، بهترين الگوي همسرداري در اسلام و جهان هستند. بر اساس آموزههاي اسلامي، همسرداري براي زن و مرد اهميت دارد؛ زيرا: جهاد زن، خوب شوهرداري است.( وسائل الشيعه: ج 14، ص 116) هم چنين پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرموده است: بهترين شما كسي است كه براي خانوادهاش، بهترين باشد و من بهترين شما هستم براي خانوادهام.) همان: ص 122).در آن روزهاي پرآشوب پا گرفتن اسلام كه هر از چند گاهي، شعلههاي جنگ برافروخته ميشد، علي(عليهالسلام) هم چون شير از حريم رسالت و اسلام پاسداري ميكرد. در بازگشت به خانه نيز تنها نوازشها و دلگرميهاي همسر مهربان و دلسوزش بود كه خستگي را از بدن خسته و مجروح او بيرون ميساخت. تنها مايهي اميد او در اين شرايط، زهرا(سلاماللهعليها) بود تا بر زخمهاي جسمي و روحي علي(عليهالسلام) مرهمي بنهد. او هم چنان كه لباسهاي خونين علي(عليهالسلام) را ميشست، گرد و غبار خستگي را از چهرهي شوهرش ميزدود. به همين دليل، علي(عليهالسلام) ميفرمود: چون به خانه ميآمدم و به زهرا مينگريستم، همهي غم و غصههايم زدوده ميشد.(بانوي نمونه اسلام: ص 103)، و به راستي چنين بود؛ زيرا همه پيروزيهاي علي(عليهالسلام) مرهون آرامشي بود كه نگاه مهربان و نگران زهرا در جان علي(عليهالسلام) ميريخت. زهرا(سلاماللهعليها) مانند پروانهاي پيرامون علي(عليهالسلام) ميگرديد تا بتواند او را براي تلاش يا جهاد ديگري آماده سازد؛ چون وجود اسلام با وجود علي(عليهالسلام) و شمشير و كلام علي(عليهالسلام) در هم آميخته بود. زهرا(سلاماللهعليها) از مقام عصمت برخوردار بود و دارندهي چنين مقامي هيچ گاه در فكر اين نبود كه شوهر خويش را برنجاند يا نافرماني كند. در واقع، هرگونه اخلاق ناپسند از فاطمه(سلاماللهعليها) به دور و همه اخلاق حسنه و نيك در وجود او، جمع بود. از ديگر سو، علي(عليهالسلام) نيز مردي متفاوت از ديگر مردان بود. هيچ گاه رنجهاي همسر باوفايش را ناديده نميگرفت و با مهرباني وصف ناپذيري در راه آسايش اسلام و خانوادهاش ميكوشيد. با چهرهاي شاداب و خندان ـ كه در وراي آن، زخم شمشير و تير و نيزه بود ـ به همسرش دلگرمي ميداد و قلب و جسم خسته زهرا(سلاماللهعليها) را با گفتار و كردار شيرين خود تسلي ميبخشيد. از هيچ كاري براي آسايش و رهايي همسرش از مشكلات، دريغ نميكرد تا جايي كه حتي كار در نخلستان يهودي را براي رضايت فاطمه (سلاماللهعليها) ميپسنديد.
روزي رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به منزل علي(عليهالسلام) شرفياب شد.حسن و حسين(عليهماالسلام) را در خانه نيافت. چون از احوال آنان پرسيد، دخترش فرمود: امروز در خانه ما چيزي براي خوردن نبود. علي(عليهالسلام) آنان را با خود برد تا گريه نكنند و از من غذا نخواهند. رسول خدا(صلي الله عليه و آله) در جست و جوي داماد خويش بيرون رفت او را در نخلستان يهودي در حال آبكشي يافت. ديدحسن(عليهالسلام) و حسين(عليه السلام) نيز سرگرم بازي هستند و مقداري خرما در برابرشان قرار دارد. پيامبر(صلي الله عليه و آله) به علي(عليهالسلام) فرمود: پيش از اين كه هوا گرم شود، حسن و حسين را به خانه بر نميگرداني؟ علي(عليهالسلام) فرمود: وقتي از خانه بيرون آمدم، غذايي در خانه نداشتيم، صبر كنيد تا قدري خرما براي فاطمه تهيه كنم. من با اين يهودي قرار گذاشتهام كه در برابر هر سطل آب، يك دانه خرما بگيرم. پس از مدتي، علي(عليهالسلام) با مقداري خرما به خانه برگشت.( ذخائر العقبي: ج 1، ص 49)علي(عليهالسلام) با اين كارها رنجهاي همسرش را جبران ميكرد، فاطمه(سلاماللهعليها) در حساسترين صحنهها نيز شوهر خويش را تنها نگذاشت و دوشادوش او براي اعتلاي اسلام تلاش كرد. يكي از اين صحنهها، جنگ و جهاد بود. نخستين حضور زهرا(سلاماللهعليها) در جهاد پس از ازدواج، شركت در غزوهي احد بود، درگير و دار غزوه احد و در حالي كه دشمن به سبب سهل انگاري پاسداران تنگه احد به مسلمانان هجوم آورده بودند، دندان و لب مبارك رسول خدا(صلي الله عليه و آله) مجروح شد. در جنگ احد، 14 زن از جمله فاطمه(سلاماللهعليها) دختر رسول خدا(صلي الله عليه و آله) حضور داشتند كه آب و غذا ميبردند، زخمها را مداوا ميكردند و به مجروحان آب ميدادند. فاطمه(سلاماللهعليها) از گروه زنها خارج شد و چهره پدر را خونين ديد. زخم پيامبر(صلي الله عليه و آله) را شست و شو ميداد و علي(عليهالسلام) با سپر آب ميريخت. هنگامي كه فاطمه(سلاماللهعليها) ديد خون بند نميآيد، قطعه حصيري برداشت و سوزانيد و آن را بر زخم گذاشت تا از خون ريزي پيشگيري كند. (مغازي: ج 1، ص 250( ،پس ميتوان نتيجه گرفت كه هر كدام از اين همسران مهربان در نهايت صبر و متانت، افزون بر انجام كارهاي خود، كمك و مددكار يكديگر بودند. آنان الگوي جاودانهاي براي همسرداري گشتند كه تا امروز، هيچ نظيري براي آن نميتوان جست.
5ـ پرورش فرزندان
زهرا(عليهاسلام) و علي(عليهالسلام)، اين دو همسر مهربان كه خود تجسم عيني پرورش اسلامي به دست آموزگار بزرگ تعليم و تزكيه؛ پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله) بودند، فرزندان خويش را به گونهاي پرورش ميدادند كه بنابر شرايط و اوضاع زمانه، بتوانند رهبري امت را در دست بگيرند. حسن و حسين، زينب، ام كلثوم (عليهم السلام)، گلهاي وجود زندگي علي و زهرا (عليهما السلام) بودند كه آنان چنان پرورش يافتند كه هر كدام، آموزگار جاودان انسانها شدند. و اين ممكن نبود مگر با همكاري، همياري و هم فكري اين دو همسر گران قدر. حسن(عليهالسلام) و حسين(عليهالسلام)، پس از پدر، مسئوليت امامت امت را بر عهده گرفتند. زينب و كلثوم نيز پيام ناب اسلام و تشيع را در اوج ظلمتها به گوش خفتگان جامعه رساندند. بدين گونه هر صفحهاي از زندگي آنان، سرفصل نويني را در اسلام گشود و اين در پرتو پرورشي بود كه از پدر و مادر خويش آموخته بودند. براي علي(عليهالسلام) و فاطمه(سلاماللهعليها) چه سعادتي و افتخاري بهتر از اين كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) درباره فرزندانشان فرمود: «الولد ريحانة و ريحانتاي: الحسن و الحسين» فرزند، ريحانه است و ريحانه من، حسن و حسينند. يا در جاي ديگر فرمود: «الحسن و الحسين سيد الشباب اهل الجنة»؛ حسن(عليهالسلام) و حسين(عليهالسلام)، سرور جوانان اهل بهشت هستند. (بحارالانوار: ج 43، ص264)
6 ـ سبك بودن مهريه
بهترين مرد و بهترين زن جهان با هم پيوند زناشويي بستند، در حالي كه بيشترين بهايي كه براي مهريه زهرا گفته شده، 500 درهم است. آري، اسلام محمدي(صلي الله عليه و آله) نه تنها مهر فراوان را نشانه ارزش و بزرگي زن نميداند، بلكه بر عكس، فراواني مهر را نشانه شومي يك زن ميشمارد. چنان كه امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايد: شومي زن به فراواني مهر و عقيم بودن اوست (وسائل الشيعه: ج 15، ص 9.( پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) دختر دردانه و محبوبش را به مهريهاي اندك، شوهر داد تا اين سيره در ميان مسلمانان گسترش يابد، هر چند متأسفانه اين گونه نيست. همچنين ميبينيم پيامبر(صلي الله عليه و آله)از شمشير، زره و شتر كه دامادش، علي(عليهالسلام) براي مهريه زهرا(سلاماللهعليها) در نظر داشت، تنها به زره بسنده كرد. و شمشير و شتر را كه وسيله جهاد و زندگي بود، براي علي(عليهالسلام) باقي گذاشت. اين نكته نيز نشان ميدهد كه اسلام، بر حداقل ماديات تأكيد دارد، نه حداكثر. در ديدگاه اسلامي، كم توقعي بايد سرلوحه زندگي خانوادهها، قرار گيرد.
7ـ جهيزيه به اندازهي نياز
يكي از مشكلات خانوادههاي امروزي براي ازدواج دخترانشان، فراهم آوردن جهيزيه است. اين پديده كه جنبه مدگرايي و چشم و هم چشمي نيز به خود گرفته است، گاهي به درگيري، اختلاف و كشمكشهاي اقتصادي ميان خانوادهها ميانجامد. چنين وضعيتي را با جهيزيه فاطمه(سلاماللهعليها) و علي(عليهالسلام) مقايسه كنيد. پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) براي عروسي دخترش ـ كه عصمت كبراي الهي و سرور زنان دو جهان است ـ از محل فروش يك سوم بهاي زره علي(عليهالسلام) جهيزيهاي بسيار ساده و آبرومند فراهم آورد، به گونهاي كه شگفتي همگان را برانگيخت. پيامبر(صلي الله عليه و آله) با شوهر دادن دختر خويش و چگونگي اين پيوند ميخواست فرهنگ و سنتي نوين در اندازد و بر روي همه انديشههاي غلط مادي، خط بطلان بكشد. به راستي، اگر پيامبر(صلي الله عليه و آله) جهيزيه فراوان و گران بها را مايه ارزش مندي زن ميدانست، آيا هيچ گاه حاضر ميشد كه براي دخترش كه از همهي دنيا برايش عزيزتر بود، وسايل اندك آن هم سفالين بخرد؟ آري، با به كار بستن چنين روش پسنديدهاي، ميتوان اميد داشت كه گره بسياري از مشكلات امروزي ما گشوده شود.
8ـ جشن عروسي و دوري از گناه
محفل عقد و عروسي بايد محل نزول فرشتگان الهي باشد، چنان كه درباره عروسي علي (عليهالسلام) و زهرا(سلاماللهعليها) گفتهاند: در شب زفاف فاطمه، جبرئيل و ميكاييل و اسرافيل به همراه هفتاد هزار فرشته نازل شدند. (كشف الغمه: ج 1، ص 496)، محفلهايي كه مالامال از لعب و لهو و حرام و ديگر مسائل غير شرعي و اخلاقي است، مورد تأييد اسلام نيست. در چنين محفلهايي نه تنها فرشتگان الهي فرود نميآيند، بلكه برپا كنندگان در آن به خشم الهي گرفتار ميشوند. علي(عليهالسلام) و زهرا(سلاماللهعليها) در مسجد ـ خانهي خدا ـ با شنيدن خطبه پيامبر بزرگ اسلام، زندگي مشترك خود را آغاز كردند. در اين مراسم، فرشتگان فوج فوج وارد مسجد ميشدند و به يكديگر تبريك و تهنيت ميگفتند. بسيار مايه تأسف است كه مسلمانان از اين مراسم پرفيض و بركت، سرمشق نميگيرند. هر چند كسي نميتواند به پاي برگزار كنندگان آن مراسم برسد، ولي دست كم شايسته است محفلهاي عروسي پيروان اين بزرگان از لهو و لعب و كردار و گفتار نامشروع و حرام، تهي باشد.
9ـ سادگي با خوشحالي منافات ندارد
برنامه ريزي چنين محفل با بركتي نيز آموزنده است. اين مراسم با شكوه و معنوي، به سادگي و بدون هزينهي اضافي برگزار شد، به گونهاي كه جابر ميگويد: ما در عروسي علي(عليهالسلام) و فاطمه(سلاماللهعليها) ـ كه خداوند از هر دو خشنود باشد ـ حاضر بوديم و هيچ عروسي بهتر از آن عروسي نديديم.( فاطمة الزهرا(سلاماللهعليها) من المهد الي اللحد: ص 190)، پس مراسم عروسي را ميتوان در عين سادگي و كم خرجي، با برنامهريزي مناسب، برپا كرد و در اين راه، مراسم عروسي علي(عليهالسلام) و فاطمه(سلاماللهعليها) الگوي مناسبي خواهد بود.
10ـ بي تكلفي
برگزاري مراسم عقد و عروسي، به روزها و ماهها برنامه ريزي نياز ندارد، بلكه با كمي دقت ميتوان در چند روز، همه امور آن را سامان داد. پيامبر چون از تمايل علي(عليه السلام) براي بردن همسرش به خانه براي آغاز زندگي مشترك آگاه شد، به او فرمود: امشب يا فردا شب، فاطمه را به خانهات ميفرستم و ترتيب كارها را خواهم داد. (فاطمة الزهرا(سلاماللهعليها) من المهد الي اللحد: ص 187) بدين ترتيب، همه اين كارها در يك شبانه روز به سامان رسيد و علي(عليهالسلام) و فاطمه(سلاماللهعليها) زندگي مشترك خود را آغاز كردند.
اين مسائل تنها گوشه اي بود از الگوهاي زندگي امام علي و حضرت زهرا (عليهما السلام) كه انشاءالله درسي باشد براي همه ما.