وَ قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلاً يَذُمُّ الدُّنْيا: اَيُّهَا الذّامُّ لِلدُّنْيا،
آن حضرت شنيد مردى به نكوهش دنيا برخاسته، فرمود: اى كسى كه دنيا را نكوهش مى كنى،
الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِها، الْمُنْخَدِعُ بِاَباطيلِها، اَتَغْتَرُّ بِالدُّنْيا ثُمَّ
در حالى كه به نيرنگ آن فريفته اى، و به اباطيلش گول خورده اى، آيا فريفته دنيايى و آن را
تَذُمُّها؟! اَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَيْها اَمْ هِىَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَيْكَ؟
مذمّت مى نمايى؟! تو بر گردن دنيا گناه بار مى كنى يا دنيا بر گردن تو؟
مَتَى اسْتَهْوَتْكَ اَمْ مَتى غَرَّتْكَ؟ اَبِمَصارِع ِ آبائِكَ
چه زمان دنيا تو را سرگردان كرد يا چه وقتى فريبت داد؟ آيا به جايگاهى كه پدرانت
مِنَ الْبِلى؟ اَمْ بِمَضاجِـع ِ اُمَّهاتِكَ تَحْتَ الثَّرى؟ كَمْ عَلَّلْتَ
افتادند وپوسيدند تو را فريفت؟ يا به خوابگاه مادرانت در زيرخاك؟ چه اندازه به دستهايت
بِكَفَّيْكَ! وَ كَمْ مَرَّضْتَ بِيَدَيْكَ! تَبْتَغى لَهُمُ الشِّفاءَ،
به رفع بيمارى اقدام كردى! و چه بيمارانى را كه مراقبت نمودى! شفاى آنان را خواهان
وَ تَسْتَوْصِفُ لَهُمُ الاَْطِبّاءَ، غَداةَ لايُغْنى عَنْهُمْ دَواؤُكَ،
شدى، و از طبيبان تدبير علاج آنان را درخواست كردى، ولى بامدادان دارويت به آنان
وَ لايُجْدى عَلَيْهِمْ بُكاؤُكَ، لَمْ يَنْفَعْ اَحَدَهُمْ اِشْفاقُكَ،
بهبودى نمى داد، و گريه ات به آنان سودى نمى بخشيد، ترس تو براى احدى از آنان نفع نداشت،
وَ لَمْ تُسْعَفْ فيهِ بِطِلْبَتِكَ، وَ لَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِكَ.
و درباره اوآنچه راخواهانش بودى به آن نرسيدى، و مرگ را به نيرويت از اودفع نكردى.
قَدْ مَثَّلَتْ لَكَ بِهِ الدُّنْيا نَفْسَكَ، وَ بِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَكَ.
دنيا با وضعى كه براى او پيش آورد وضع تو را هم روشن ساخت، و با قربانگاه او قربانگاه تورانماياند.
اِنَّ الدُّنْيا دارُ صِدْق لِمَنْ صَدَقَها، وَ دارُ عافِيَة لِمَنْ فَهِمَ
همانا دنيا سراى راستى است براى كسى كه با آن به راستى برخورد كند، و خانه عافيت است
عَنْها، وَ دارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْها، وَ دارُ مَوْعِظَة لِمَنِ اتَّعَظَ
براى آن كه آن را فهميد، و محلّ توانگرى است براى آن كه از آن توشه گرفت، و جاى پنداست
بِها. مَسْجِدُ اَحِبّاءِ اللّهِ، وَ مُصَلّى مَلائِكَةِ اللّهِ، وَ مَهْبِطُ
براى كسى كه با آن پند گيرد. مسجد عاشقان خدا، و جايگاه نماز فرشتگان، و محل فرود آمدن
وَحْىِ اللّهِ، وَ مَتْجَرُ اَوْلِياءِ اللّهِ، اِكْتَسَبُوا فيهَا الرَّحْمَةَ،
وحى، و تجارتخانه اولياء خداست، كه در آن كسب رحمت كردند،
وَ رَبِحُوا فيهَا الْجَنَّةَ. فَمَنْ ذا يَذُمُّها وَ قَدْ آذَنَتْ بِبَيْنِها،
و بهشت را سود بردند. پس چه كسى دنيا را نكوهش مى كند در صورتى كه دنيا جداييش
وَ نادَتْ بِفِراقِها، وَ نَعَتْ نَفْسَها وَ اَهْلَها، فَمَثَّلَتْ لَهُمْ
را اعلام كرده، و فراقش را فرياد زده، و مرگ خود و اهلش را خبر داده، با بلاى خود براى
بِبَلائِها الْبَلاءَ، وَ شَوَّقَتْهُمْ بِسُروُرِها اِلَى السُّرُورِ. راحَتْ
مردم از بلاى آخرت نمونه ساخت، و آنان را به شادى خود تشويق به شادى آخرت
بِعافِيَة، وَ ابْتَكَرَتْ بِفَجيعَة، تَرْغيباً وَ تَرْهيباً، وَ تَخْويفاً
كرد. شب را به سلامت گذراند، و بامداد با بلايى سخت خود را نشان داد، تا تشويق كند و بترساند،
وَ تَحْذيراً. فَذَمَّها رِجالٌ غَداةَ النَّدامَةِ، وَ حَمِدَها آخَرُونَ
و بيم دهد و برحذر دارد. مردمى آن را در صبحگاه پشيمانى نكوهش كنند، و ديگران روز
يَوْمَ الْقِيامَةِ. ذَكَّرَتْهُمُ الدُّنْيا فَتَذَكَّرُوا، وَ حَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا،
قيامت آن را بستايند. همانان كه دنيا تذكرّشان داد متذكر شدند، و با آنان سخن گفت او را تصديق
وَ وَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُـوا.
كردند، و پندشان داد پندش را پذيرفتند.