علامه سيد محمّد حسين طباطبائي(ره):
آية الله تهراني، از شاگردان ايشان اينگونه مي گويد: «اين مرد جهاني از عظمت بود؛ عيناً مانند يك بچه طلبه در كنار صحن مدرسه روي زمين مي نشست و نزديك به غروب در مدرسة فيضيه مي آمد و چون نماز بر پا مي شد، مانند ساير طلاب نماز را به جماعت مرحوم آية الله آقاي حاج سيد محمد تقي خوانساري مي خواند. آنقدر متواضع و مؤدّب و در حفظ آداب سعي بليغ داشت كه من كراراً خدمتشان عرض كردم: آخر اين درجه از ادب و ملاحطاتِ شما ما را بيادب مي كند.
از قريب چهل سال پيش تا به حال ديده نشده كه ايشان در مجلس به متكا و بالش تكيه زنند، بلكه پيوسته در مقابل واردين مؤدّب، قدري جلوتر از ديوار مي نشستند و زير دست مهمان واردـ من شاگردشان بودم و بسيار به منزل ايشان مي رفتم و به مراعات ادب مي خواستم پائين تر از ايشان بنشينم ابداً ممكن نبود…»[1].
محدّث قمي (مرحوم شيخ عباس قمي صاحب مفاتيح الجنان):
ايشان در كتاب فوائد الرضويه كه در شرح علماي شيعه نوشتند وقتي به نام خودش مي رسد،چنين مينگارد: «همانا،چون اين كتاب شريف، در بيان احوال علماست،شايسته نديدم كه ترجمة خود را كه احقرو پستتر از آنم كه در عداد ايشان باشم، در آن درج كنم از اين رو از ذكر حال خود صرف نظر كرده،اكتفاء ميكنم به ذكر مؤلفات خود.»[2]
[1] . مهرتابان (ياد نامه و مصاحبات تلميذ و علّامه ) ص 50 ـ 51 ـ سيد محمد حسين حسيني تهراني ـ چاپ اول/ انتشارات باقر العلوم/ سال نشر ندارد.
[2] . سيماي فرزانگان/ ص307 به نقل از «فوائد الرضويه ـ زندگي علماي مذهب شيعه»حاج شيخ عباس قمي ـ دو جلد در يك مجلًّد انتشارات كتابخانة مركزي ـ بدون تاريخ و نوبت چاپ