بهشت بی رنج
جابر بن عبدالله می گوید: مردی اعرابی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمد. آن حضرت، اسلام را بر او عرضه کرد و او پذیرفت. ناگهان شتری که بر آن سوار بود لغزید و او به زمین افتاد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«او را دریابید.» عمار و حذیفه شتابان به سوی او رفتند؛ امّا آن اعرابی از دنیا رفته بود. رسول خدا فرمود:«او از جمله کسانی است که بدون آن که رنج و سختی کمی را تحمل کند، به نعمت طولانی دست یافت. او از جمله کسانی است که بر ایمان خود لباس ظلم نپوشانید، او را غسل دهید.» سپس فرمود:«من همسر او را در بهشت دیدم که به او از میوه های بهشتی می دهد.»