آتش بداخلاقی
آنچه به دیگر اعمال انسان ارزش میبخشد و آن را در دایرة حسنات و کارهاي نیک جاي
میدهد، حسن خلق است. انسانهاي بداخلاق هر اندازه هم کارهاي به ظاهر نیک و
حسنه از آنها صادر شود، بیفایده است؛ چون بداخلاقی آفتی است که حسنات
انسان را هم به آتش میکشد.
انسان اگر بهترین لوازم زندگی را در معرض آتش قرار دهد، هیچ نفعی به حال او ندارد؛ چون
هر چه فراهم کرده است، هر لحظه ممکن است در آتش بسوزد. باید ابتدا آتش را خاموش
کرد و پس از آن به دنبال تدارك و فراهم نمودن وسائل آسایش بود. این است که فرموده اند:
سُوءُ الخُلْقِ سَیِّئَۀٌ لا یَنْفَعُ مَعَها کَثْرَةُ الحَسَناتِ؛ بداخلاقی گناهی است که با وجود آن حسنات
و نیکیها فراوان سودي نمیبخشد.
انسان بداخلاق در آتش است. و هر آنچه اطراف اوست در معرض آتش گرفتن است. همدیگران
در آتش او میسوزند و هم همۀ اعمالش با آتش بداخلاقی در معرض نابودي است. باید از آتش
بداخلاقی بیرون بیاید و استغفار کند. اینکه توبۀ بداخلاق پذیرفته نیست، به خاطر این است
که هنوز آتش بداخلاقی را خاموش نکرده و توبه به حال او سودي ندارد. و این قبول نشدن توبه
تعبیر بسیار تند و هشدار دهندهاي است.