رجعت در قرآن
آیات 82 تا 85 سوره نحل و آیات 55 و 56 و73 و 259و 243 بقره و آیه 110 مائده و همچنین داستان اصحاب کهف در سوره کهف و آیات فراوان دیگری بر اصل رجعت دلالت دارد.
آیه شریفه “إنّ الذی فرض علیک القرآن لرادک إلی معاد” (85 قصص ) دلالت بر رجعت دارد و خطاب به پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید آن کسی که قرآن را بر تو فرض و واجب کرده، او تو را برمی گرداند. البته این برگرداندن یک معنا و مصداقش برگرداندن پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در همان دوران حیاتش به مکه است، چون در حالی که پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از مکه خارج می شد این آیه نازل شد که غصه نخور دوباره به مکه بر می گردی.
این یک مصداق بود اما مصداق دیگر بر حسب آنچه که در روایات آمده برگشتن پیامبر عظیم الشأن در دوران رجعت است که از امام باقر(علیه السلام) در تفسیر این آیه نقل شده که فرمود: پیغمبر شما دوباره به دنیا برخواهد گشت.
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: نه، به خدا، دنیا تمام نمی شود تا اینکه خداوند متعال پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام علی (علیه السلام) را در این نقطه یعنی کنار کوفه با هم جمع کند، در آنجا مسجدی را بنا می کنند که 12 هزار در داشته باشد. آن مسجد در دوره آخرالزمان یعنی زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) است.
از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده که فرمود: مراد از آیه، رجعت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به سوی شماست و از امام باقر(علیه السلام) هم نقل شده که فرمود: خداوند جابر را رحمت کند علمش به حدی رسیده بود که تأویل آیه “إن الذی فرض علیک القرآن” را می فهمید که مراد از تأویل این آیه رجعت است.
این روایت که بخشی از آن بیان شد با صراحت می فرماید که یکی از مصادیق معاد در آیه “إن الذی فرض علیک القرآن لرادک الی معاد” رجعت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به دنیاست چون خطاب در این آیه پیامبر عظیم الشأن اسلام است. ممکن است مصادیق دیگری هم داشته باشد.
منبع : بیتوته